«غروب آمریکایی؟»، عنوان یک گردهمایی مهم در همین اواخر بود که از من تقاضا کردند تا در این کنفرانس بینالمللی شرکت کنم. سازمان دهندگان این کنفرانس، به بررسی تأثیرات «افول» آمریکا علاقهمند بودند، بهویژه تأثیر آن بر نظم امنیتی هند و اقیانوسیه؛ موضوعی که در سالهای اخیر، خیلی زیاد به گوشم خورده است. درک قدرتمند و خیره سرانهای در هند، اقیانوسیه و در کل دنیا نفوذ کرده که قدرت و نفوذ آمریکا، در حال کاهش است. برای عده زیادی، داستان ژئوپلیتیک قرن ۲۱ با ظهور عجیب یک ابرقدرت (چین) و سقوط غمگینانه قدرت دیگری (ایالاتمتحده)، نوشته خواهد شد. این روایت قانعکنندهای است، اما روایتی بوده که تقریباً بهطور کامل از واقعیت، به دور است. من میگویم «تقریباً»، زیرا حقایقی در مورد باور به افول قدرت نسبی آمریکا، حداقل در مقابل چین وجود دارد؛ ازجمله درک اینکه قدرت و نفوذ ایالاتمتحده در حال تغییر است و ایالاتمتحده بخشی از رهبری خود را در حوزههای انتخاب، مانند تجارت جهانی، به چین واگذار کرده است؛ اما این باور گسترده تراز افول پایانی آمریکا، گمراهکننده نیست، بلکه یک اشتباه کهنه است.
- ترقی چین غیرقابلانکار است!
اول باید موقعیت را بشناسیم؛ رشد و ترقی چین غیرقابلانکار است. اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۰۰، ۸۰۰% بزرگتر از اقتصاد چین بود و تا سال ۲۰۱۹، تولید ناخالص داخلی (GDP) ایالاتمتحده، فقط ۵۰% بزرگتر بود. در این فاصله ۲۰ ساله، تولید ناخالص داخلی چین از ۲/۱ تریلیون دلار (کوچکتر از اقتصاد فرانسه)، به ۱/۱۴ تریلیون دلار رسید (بیش از ۷ برابر بزرگتر از اقتصاد فرانسه).
دوم، روشن است که ادراکات منطقهای از قدرت و نفوذ ایالاتمتحده، در حال تحول است. در سالهای اخیر، نظرسنجیها در هند و اقیانوسیه، وجود جریانهای قدرتمند احساسی را آشکار کرده است که آمریکا، بهترین سالهای خود را پشت سر گذاشته و اکنون، چین مؤثرترین بازیگر در جنوب شرقی آسیا بوده و موازنه قدرت در حال تغییر به سمت پکن است. آنها همچنین، نشان میدهند که موضوع پذیرش منطقهای برای ایالاتمتحده و رئیسجمهور این کشور در دوره مدیریت ترامپ، کاهش داشته است؛ اما این ادراکها نیز نشان میدهند که میزان مقبولیت چین در منطقه، در حال کاهش است. در نظرسنجی پیو در اکتبر ۲۰۱۷، اکثریت قاطع همه کشورهای هند و اقیانوسیه -که در آنها نظرسنجی انجام شده است- قدرت نظامی روزافزون چین را بهعنوان یک «چیز بد» میپذیرند، ازجمله ۹۰% یا بیشتر در ویتنام، ژاپن و کره جنوبی. به نظر میرسد که نظرسنجی پیو در دسامبر ۲۰۱۹، در سال گذشته یک موفقیت بزرگ بوده است. نظرسنجی پیو در دسامبر ۲۰۱۹ نشان داد که دیدگاههای مطلوب نسبت چین، به صورتی چشمگیر از سال ۲۰۱۸ کاهش داشته و به کاهش تعجبآور ۱۷ نمره در اندونزی و کانادا و ۱۲ نمره در استرالیا، ایالاتمتحده و فیلیپین رسیده است.
در همان نظرسنجی، مردم منطقه در مورد اینکه آیا آمریکا «تهدید اصلی» است یا چین، به دو گروه تقسیم شدند؛ اما موضوع قابلتوجه این است، تمام کشورهایی که در آنها بررسی انجام شده، آمریکا را متحدی قابلاعتمادتر از چین میدانستند. درواقع، در همه کشورها بهجز ۲ کشور، ایالاتمتحده قابلاعتمادترین متحد محسوب میشد. البته چیزی که تعجبآور بود، کشورهایی مانند اندونزی، آرژانتین، هند، آفریقای جنوبی، مکزیک، کنیا، برزیل و نیجریه بود. این نظرسنجی یک واقعیت کماهمیت را نشان داد که اغلب از آن چشمپوشی شده است؛ هراندازه که آنها عدم اعتماد خود را به آمریکا نشان میدهند، بسیاری از کشورها به گزینههای دیگر، اعتماد کمتری دارند.
- کدام افول؟
اگر «طرفداران افول آمریکا» یکچیز مشترک داشته باشند، آن امر مشترک، میل به ابتذال است. اغلب، آمریکا را با عنوان «از دست دادن زمین»، «واگذاری رهبری»، «در حال عقبنشینی» و «در حال تنازع برای حفظ برتری خود» توصیف کردهاند. پشت این شعارهای توخالی، فقدان شکبرانگیز دادهها یا شواهد قانعکننده وجود دارد؛ که این بیشتر یک «احساس» است تا یک بحث مستدل. در مقابل این احساسات، واقعیتهای زمینی سرد و سخت قرار دارند. اول اینکه، در نظر بگیرید درحالیکه رشد چین غیرقابلانکار است، سهم رو به رشد آن از کیک جهانی با هزینه ایالاتمتحده نبوده بلکه با هزینه دیگر کشورهای توسعهیافته بوده است. سهم چین در تولید ناخالص داخلی جهان، از ۷/۱% در ۱۹۸۰ به ۹/۱۵% در ۲۰۱۸ رسیده است. در همان دوره، سهم ژاپن از تولید ناخالص داخلی جهان با ۴۰%، از ۷/۹% به ۸/۵% اقتصاد جهانی کاهش یافت. سهم اتحادیه اروپا با ۲۶%، از ۶/۳۴% به حدود ۲۲% افت کرد. در مقابل، سهم آمریکا از اقتصاد جهانی، تقریباً از سال ۱۹۸۰ تغییر نکرده است که ۲۵% تولید ناخالص جهان را در اختیار داشت.
در سال ۲۰۱۸ (تقریباً ۴۰ سال بعد)، این سهم به ۱/۲۴% (درواقع بزرگتر) اقتصاد دنیا رسید. از دیدگاه دیگر، در میان بزرگترین توسعه اقتصادی در تاریخ جهان، اقتصاد چین، حدوداً ۹/۱۲ تریلیون دلار به تولید ناخالصی خود، بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ افزوده است. در طی همین دوره زمانی، با وجود میزان رشد ملایمتر، اقتصاد آمریکا حدوداً ۱/۱۱ تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی خود افزوده است. علاوه بر این، رشد تولید ناخالص داخلی چین از زمان اوج خود در ۲/۱۴% در سال ۲۰۰۷، بهطور مداوم در حال کاهش بوده است؛ درواقع تا سال ۲۰۱۲ به ۹/۷% کاهش داشته که در سال ۲۰۱۸، به ۶/۶% رسیده است. ازآنجاکه اقتصاد چین سرعت خود را ازدستداده، آمریکا ابتکار عمل را در دست گرفته و در حال حاضر، شاهد طولانیترین گسترش در تاریخ خود از زمانی است که بهبود اقتصاد در ژوئن ۲۰۰۹ شروع شد. در اواخر سالهای ۲۰۰۰، اقتصاد چین چهار تا هفت برابر سریعتر از اقتصاد آمریکا رشد داشت، اما در حال حاضر تا حدودی به دلیل افزایش ناگهانی رشد تولید ناخالص داخلی ایالاتمتحده -که به ۱/۳% در ۲۰۱۸ رسید- چین تا حدودی ۲ برابر سریعتر در حال رشد است.
- قدرت آمریکا در هند و اقیانوسیه
آمریکا یکی از عوامل قدرت هند و اقیانوسیه است و احتمالاً، همیشه هم خواهد بود. بیش از ۳۷۰۰۰۰ نیرو و پیمانکار نظامی در هند و اقیانوسیه حضور دارند؛ بهعلاوه ۲۰۰۰ هواپیما و ۲۰۰ ناو جنگی و زیردریائی. جدا از بقیه نیروی نظامی ایالاتمتحده، ناوگان دریایی ایالاتمتحده در اقیانوسیه، بهتنهایی هنوز بزرگترین نیروی دریایی در جهان است. در همین حال، نیروهای هوایی ایالاتمتحده در اقیانوسیه، دومین نیروی هوایی بزرگ در جهان است. ایالاتمتحده دارای ۵ ایالت هممرز با اقیانوسیه و پنج متحد پیمانی در منطقه است، با یک- دو جین شرکای امنیتی اصلی، پایگاههای بیشمار دریایی و ترتیبات دسترسی. سرمایهگذاری مستقیم خارجی آمریکا در هند و اقیانوسیه، با ۳/۱ تریلیون دلار بیشتر از مجموع سرمایهگذاری چین، ژاپن و کره جنوبی است؛ درحالیکه تجارت ایالاتمتحده با منطقه، ۳/۲ تریلیون دلار در سال است.
مهمتر از همه، ردپای راهبردی و نظامی آمریکا در منطقه، در حال افزایش است نه کاهش. از زمانی که «محور آسیا» در ۲۰۱۱ اعلام شد، ایالاتمتحده، سطح سربازان خود در منطقه را به بیش از ۲۰۰۰۰ افزایش داده، همچنین، بعضی از پیشرفتهترین پلتفرمهای جدید نیروی دریایی خود را به ژاپن انتقال داده و با کشتیهای جنگی جدید ساحلی، به گشتهای منظم از طریق سنگاپور افزوده است. آمریکا دستورالعملهای دفاعی خود را با ژاپن تجدید کرد و یک بسته دفاعی با فیلیپین امضاء نمود که به آنها امکان دسترسی به ۶ پایگاه نظامی را میدهد. بهعلاوه، ایالاتمتحده تعهد خود را به دفاع از متحدان خود در مناطق مورد مناقشه دریای شرقی چین و دریای جنوب چین، مجدداً تثبیت کرد؛ و در حال تقویت و تجدید پایگاههای نظامی خود در جنوب اقیانوسیه است.
اقدام ابتکاری امنیت جدید دریایی ایالاتمتحده، در حال توزیع کمک امنیتی برای انتخاب شرکا در آسیای جنوبی و جنوب شرقی است. برنامه آزادی کشتیرانی تقویتشده ایالاتمتحده مانعی در برابر ادعاهای غیرقانونی سرزمینی چین در دریای جنوب چین است. اخیراً، ایالاتمتحده اولین تمرین نظامی خود را با آ سه آن و اولین کشتیرانی مشترک خود را از طریق دریای چین جنوبی با ژاپن، هند و فیلیپین انجام داد. در سال ۲۰۱۷، ایالاتمتحده با موفقیت، «Quad» را با شرکای کلیدی امنیتی یعنی استرالیا، ژاپن و هند احیا کرد؛ گروهی که تولید ناخالص داخلی آنها بیش از ۳۰ تریلیون دلار است. اخیراً هر چهار پایتخت، ملاقات خود را به سطح وزرا ارتقا داده و در همان حال، تمرینات چهارجانبه ضد تروریسم خود را برگزار میکنند.
همچنین، کابینه ترامپ دیدگاه جدیدی را برای نظم، مبتنی بر قانون تحت عنوان هند و اقیانوسیه باز و آزاد، ترویج کرده است؛ کنگره نیز حمایت خود را از سیاست هند و اقیانوسیه ایالاتمتحده از طریق قانون ابتکار عمل ثبات آسیا-اقیانوسیه در ۲۰۱۸ (ARIA)، اعلام کرده است. در همان حال، دولت ایالاتمتحده از اقدامات ابتکاری جدیدی برای توسعه زیرساخت شفاف و مسئول در منطقه (در میان انتقاد روزافزون از این اقدام ابتکاری) از کمربند و جاده چین، پردهبرداری کرده است. این اقدامات شامل قانون BUILSD، اتحادیه جدید تأمین مالی توسعه بینالمللی (DFC)، شبکه BLUE Dot، برنامه حاشیه آسیا و ابتکار شفافیت هند و اقیانوسیه است. درنهایت، در آنچه احتمالاً بزرگترین داستان موفقیت سیاست خارجی آمریکا در یک نسل است، ایالاتمتحده به شکل موفقیتآمیزی رأی تعیینکننده بزرگترین ژئوپلیتیک قرن بیست و یکم، یعنی هند را به دست آورد. در ۱۵ سال گذشته، آمریکا بهطور اساسی رابطه خود را با دیگر غول جمعیتی در حال رشد آسیا، دگرگون و ارتقا داده است. از تجارت دفاعی قابلچشمپوشی قبل از ۲۰۰۸، هند و ایالاتمتحده و احتمالاً رویهمرفته، امسال ۲۰ میلیارد دلار، فروش دفاعی خواهند داشت. در سالهای اخیر، دو کشور، چندین توافق نظامی «اساسی» را امضا کردهاند که در انتهای قرن، غیرقابلتصور بوده است. آنها تمرین سالانه دریایی مالابار را ارتقا دادند که تا ژاپن و در سال گذشته، هند را در برگیرد و ایالاتمتحده، اولین تمرین نظامی «سه منظوره» را برگزار کرد.
- هند، هدفگذاری جدید آمریکا برای کسب قدرت
آمریکا، هند را بهعنوان یک شرکت دفاعی عمده انتخاب کرده، همچنین، محدودیتها بر صادرات اسلحه را آسان نموده و اولین کشوری است که با هند، گفتگوی «۲+۲» وزیر دفاع و خارجه را شروع کرد. این دو کشور در حال تبادل اطلاعات در مورد تحرکات نظامی چین و «تبادل اطلاعات کشتیرانی» در اقیانوس هند هستند. آنها در حال همکاری برای خاموش کردن بحرانهای منطقهای در سریلانکا و جزایر مالدیو بوده و بیانیههای دیدگاه مشترک برای هند و اقیانوسیه را امضا کردهاند و کشتیهای همدیگر را در دریا سوختگیری میکنند؛ و در سالهای اخیر، هند و ایالاتمتحده، مکانیسمهای متنوع و جدیدی برقرار کردهاند، ازجمله گفتگوی امنیت دریایی، گفتگوی قضائی، گفتگو در مورد امنیت داخلی، گفتگوهای امنیت سایبری، گروه کاری مشترک در مورد مقابله با تروریسم و ناوگان اجرای مأموریت بین نمایندگیها برای تقویت تجارت دفاعی.
از یک دیدگاه، غروب یا طلوع میتواند غیرقابلتمایز به نظر برسند. من منتقدان آمریکا را به دلیل مشاهده آنچه میخواهند ببینند، سرزنش نمیکنم؛ اما با تمام اهانت و اطلاعات غلطی که میتوانند جمع کنند، آمریکا را از هند و اقیانوسیه بیرون نخواهد کرد. افرادی که در آرزوی غروب آمریکا هستند، درنهایت باید با این حقیقت روبهرو شوند که ستاره آمریکا در حال بالا آمدن و فروغ است.
منبع:
این متن نخستین بار در تارنمای نشریه The National Interest در ۲۱ ژانویه ۲۰۲۰ منتشرشده و در آدرس ذیل قابلدسترسی است:
https://nationalinterest.org/blog/buzz/america-decline-and-ceding-its-position-china-asia-115646