گروه مترجمان مرکز مطالعات آمریکا
آیا ممکن است بیش از ۲۰ سناتور جمهوریخواه، دونالد ترامپ را به استیضاح محکوم کنند؟ وقتی در گوشه و کنار شهر واشنگتن پرسه میزنید، به نظر میرسد که بله این امکان وجود دارد.
وقتی نخبگان سکوت میکنند
شواهد و مدارک علیه ترامپ، بسیار قوی است. چیزی که ترامپ ادعا میکرد اوکراین باید در عوض حمایت آمریکا بپردازد، یکی از تماسهای تلفنی بهدوراز عقل او است. این راه ترامپ یک کمپین چندوجهی و چندین ماهه است که در آن، از زور و قلدری آمریکا برای به زانو درآوردن رقبای سیاسیاش استفاده میشود. قانونگذاران جمهوریخواه نیز در بیانیهای پس از بیانیه دیگر، نشان از قبول و تن دادن به این حقیقت دارند. آنها از ته قلب میدانند که ترامپ، مرتکب تخلفاتی شده است که او را مستحق استیضاح میسازد. این احساس را میتوان در نگاههای آنها خواند، وقتیکه در سخنرانیهای ترامپ با درد و غم چشم به میز خود میدوزند یا وقتی از خبرنگاران نظر آنها را در این رابطه میپرسند، فرار میکنند؛ این احساس را میتوان در انتقادهای بیسابقه آنها از کاخ سفید مشاهده کرد؛ حتی اگر آنها دلیل منطقیای هم برای استیضاح نیابند، بازهم برایشان سخت است که به تبرئه ترامپ از استیضاح رأی بدهند.
باوجوداین، وقتی از واشنگتن خارج میشوید، بهسختی میتوان بیش از یکی دو نفر سناتور جمهوریخواه را یافت که به محکومیت ترامپ رأی بدهند. قبل از هر چیز، دموکراتها نتوانستهاند حمایت عمومی گسترده مردم را به دست آورند. نانسی پلوسی همیشه گفته است که استیضاح، فقط در صورتی نتیجه مطلوب را دارد که طرفداران هر دو حزب، طغیان کرده و خواهان آن باشند که چنین وضعیتی، تاکنون محقق نشده است. گویی حتی مطرحشدن احتمال استیضاح ترامپ نیز بر تعداد کسانی که کارهای او را تأیید میکنند، هیچ تأثیر منفیای نگذاشته است. حمایت از طرح استیضاح ترامپ به همان دوگانگی همیشگی یعنی طرفدار ترامپ / ضد ترامپ، منجر خواهد شد و به نتیجه نخواهد رسید. بهطور تقریبی ۹۰ درصد جمهوریخواهانی که پای صندوقهای رأی رفتهاند با این طرح مخالفت میکنند. سناتورهای جمهوریخواه با وجود همه دلایل و شواهد، هرگز به محکومیت او رأی نخواهند داد.
دومین دلیل نیز این است که دموکراتها مهمترین رأیها را ازدستدادهاند؛ یعنی میانهروهای ایالات معلّق. در پژوهشی که در دانشگاه سینا[۲] انجام و در نیویورکتایمز منتشر شد، از رأیدهندگان ایالتهای آریزونا، فلوریدا، میشیگان، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و ویسکوزین، نظرسنجی به عمل آمد و مشخص شد که تنها ۴۳ درصد از این افراد، خواهان استیضاح ترامپ و پایین کشیدن او از قدرت بودند و ۵۳ درصد بقیه، خیر. فشار دموکراتها برای استیضاح، آنها را دقیقاً در ایالتهایی آسیبپذیر میکند که نمیتوانند رأیشان را در سال ۲۰۲۰، از دست بدهند.
استیضاح راه بهجایی نمیبرد
سوم اینکه احتمال جابجا شدن این آمارها حتی بعد از افشای شواهد و دلایل مستند، بسیار ناچیز است. من از زمانی که احتمال استیضاح مطرح شد، مسافرتهای زیادی به شهرهای مختلف داشتهام، به تعداد زیادی از ایالتهای آبی و تعداد زیادی از ایالتهای سرخ نیز رفتهام (کانزاس، میسوری، کارولینای شمالی، تنسی، تگزاس و یوتا). در شهرهای ساحلی آبی، همهجا در مکالمات مردم، حرف از استیضاح را میشنوید. البته در ایالتهای قرمز، اصلاً چنین صحبتهایی را نمیشنوید. در ایالتهای قرمز، وقتی از مردم میپرسید که آیا درباره این مسئله با دوستانشان حرفی میزنند، آنها شانهای بالا انداخته و جواب میدهند: خیر، اصلاً.
مردمی که از استیضاح بیخبرند!
پروفسور پول اسراکیک[۳]، استاد دانشگاه ایالتی یانگستون[۴] در اوهایو، به کین استرن، خبرنگار مجله ونتی فر[۵] گفت که از یک کلاس ۸۰ نفری در دانشگاه سؤال کرده است که آیا حرفی درباره استیضاح ترامپ شنیدهاند و فقط دو نفر از آنها دست بلند کردهاند و وقتی از آنها پرسیده بود، آیا مسئله استیضاح برایشان جالب است؟ همه بهاتفاق پاسخ منفی داده بودند. این دقیقاً همان چیزی است که من هم به آن پی بردهام. برای بیشتر مردم، مسئله استیضاح اولویت نیست، بلکه یک سروصدای بینتیجه در پشتصحنه است. مردم در واشنگتن و رسانه ملی، باز همان بیعقلیهای همیشگی خودشان را به نمایش میگذارند. میتوان از مردم نظرسنجی کرد و از آنها پرسید که آیا با استیضاح موافقاند یا خیر که مسلماً تعدادی جواب بله و تعدادی جواب خیر خواهند داد، اما حقیقت بنیادین در جامعه ما این است که بسیاری از آمریکاییها نسبت به این مسئله بیاعتنا هستند.
چهارم، استیضاح در دوران بدبینی، خستگی و بیاعتمادی عمومی بسیار سختتر است. در زمان رسوایی واترگیت، مردم به نهادهای حکومتی اعتماد داشته و استیضاح را مشروع و قانونی میدانستند، اما اکنون رأیدهندگان امروزی، دیگر آن اعتماد را ندارند و طرح درون واشنگتنی را مشروع و قانونی نمیدانند.
بسیاری از آمریکاییها به استیضاح اهمیت نمیدهند، زیرا برای آنها اینطور جاافتاده که این نوع فساد در سیاست، عادی است و همه سیاستمداران از هر طیف و جناحی، همیشه آن را انجام دادهاند. بقیه هم نسبت به این مسئله، بیاعتنا هستند زیرا آن را همان ابزار جنگ همیشگی میان احزاب و این بار با نامی متفاوت میدانند. پنجم، استیضاح در زمانی که سیاست بهعنوان جنگی تلقی میشود که از آن گریزی نیست و برای آینده کشور ضروری بوده، بسیار مشکل است. بسیاری از جمهوریخواهان میدانند که ترامپ، محکوم است اما درعینحال، نمیتوانند قدرت را به دست نانسی پلوسی[۶]، الیزابت وارن[۷] یا برنی سندرز[۸] بسپارند. ترقی خواهان، اجازه بدهید سؤالی از شما بپرسم؛ اگر جمهوریخواهان سبک ترامپی سعی میکردند رئیسجمهوری به نام بایدن، وارن یا سندرز را استیضاح کنند و مدارک و دلایل کافی نیز ضد او وجود داشت، آیا به محکومیت او رأی میدادید؟ لطفاً صادقانه جواب بدهید.
حاشیه رفتن از امور اصلی
من میفهمم که دموکراتها مجبورند بر استیضاح پافشاری کنند تا قانون اساسی و بهطورکلی حکومت قانون را حفظ کنند اما تقریباً هیچ شانسی برای پایین کشیدن رئیسجمهور از منصبش ندارند؛ بنابراین امیدوارم آنها موعدی را مقرر کنند، مانند عید شکرگزاری تا در ماه نوامبر، با ورقِ استیضاح بازی کرده و مجلس را به رأی دادن متقاعد کنند و سپس، ادامه دهند و به سراغ کارهای دیگر بروند. سنا میتواند بسیار سریع از این مسئله رد شود و کاندیدای دموکراتها نیز میتوانند، تلاش کنند تا مانع از انتخاب ترامپ شوند. الیزابت برونیگ از روزنامه واشنگتنپست، در مقالهای که بهتازگی درباره رأیدهندگان اونجلیایی ترامپ نوشته، بر نکته مهمی دست گذاشته است؛ فرضیه سقوط. بسیاری از کسانی که به ترامپ رأی دادهاند، این را امری بدیهی تلقی میکنند که بقیه عمر، زندگیشان بدتر از این خواهد بود، چه ازنظر اقتصادی، معنوی، سیاسی و چه فرهنگی. آنها تنها رأیدهندگانی نیستند که اینگونه فکر میکنند. بسیاری از رأیدهندگان جوانان با تیشرتهای اوکی بومر[۹] خود میگویند که آنها نیز همین احساس را دارند، آنهم در کنار مسائلی چون تغییرات آب و هوایی، آینده شغلی و بدهیها. اکنون این غفلت نخبگان در شرایط سقوط ملی، مسئله اصلی است و استیضاح، حاشیه رفتن از موضوع اصلی است که باید هر طور که شده سریع راه را ادامه دهیم.
برای مشاهده اصل مقاله کلیک کنید
[۱]. David Brooks
[۲]. Siena College
[۳]. Paul Sracic
[۴]. Youngstown State University
[۵]. ونتی فر مجلهای در حوزه فرهنگعامه، مُد و سیاست
[۶]. Nancy Pelosi
[۷]. Elizabeth Warren
[۸]. Bernie Sanders
[۹]. OK Boomer