گروه مترجمان مرکز مطالعات آمریکا
دونالد ترامپ در صحنه جهانی، مانند اگوستوس، فاتحانه قدم نمیگذارد. وی ممکن است در روز چهارشنبه فرمان داده باشد که «ایران، هرگز امکان داشتن سلاح هستهای را نخواهد داشت …؛ ما هرگز نمیگذاریم این اتفاق بیفتد.» اما همانطور که به متن نما (اتوکیو) نگاهی سرسری میانداخت، مانند همیشه به سوءاستفاده ایران و درخواستهای کمک از ناتو پرداخت که زمانی از روی تفرعن، آن را تحقیر کرده بود. من حس کردم که ما داریم روزهایی را میبینیم که تسلط جهانی ایالاتمتحده در حال از میان رفتن است؛ حتی متحد جمهوریخواه ترامپ، مایک لی، جلسه توجیهی در مورد ایران را با عبارت «بدترین جلسه توجیهی را -حداقل در مورد یک موضوع نظامی- در ۹ سال اخیر در مجلس سنا دیدهام»، نامید.
- همه امپراتوریها به شکل بدی از میان میروند
در حال حاضر، ترامپ عقبنشینی کرده اما بازی باز و کبوتر با تهران، هنوز تمام نشده است. همه امپراتوریها نهتنها فراتر از اهداف اعلامشده خود، بلکه فراتر از مدت دوام مورد انتظار باقیماندهاند. همه آنها به طرز بدی از میان میروند مانند اتحاد شوروی. همه این امپراتوریها ازمیانرفتهاند اما نه از جانب قدرت بزرگتر، بلکه به دلیل انحطاط و جغرافیا. امپراتوری بریتانیا نه حق داشت و نه لازم بود که به بخشهای دورافتاده آسیا و اروپا هجوم آورد. این امپراتوری از همینها شکست خورد. ایالاتمتحده ادعا کرده است که حق دارد در صحنههای مختلفی مانند آمریکای جنوبی، خاور دور، شرق آفریقا و یک مجموعه از کشورهای مسلمان دخالت کند. توجیه این دخالتها از تلافی و بازداری تا «دفاع از خود» و تثبیت دموکراسی، متفاوت بوده است. نیات ایالاتمتحده اغلب شرافتمندانه بودهاند، اما نیات خوب، پوششی است برای از پیش بردن قدرت. وقتی پهپادها میتوانند هر شخصی را در هرجایی بکشند، غلبه بر این وسوسه، دیگر امکانپذیر نخواهد بود. اگر فکر میکند که میتوانید در زیرزمینی در نوادا پلیس جهان باشید، چرا این کار را انجام ندهید؟
- وقتی آمریکا هماکنون درگیر ۶ جنگ است
زمانی رویکرد ترامپ، رویکرد یک آمریکایی معمولی و طرفدار عدممداخله در سیاست کشورهای دیگر بود، همانطور که در فوریه گذشته در برابر کنگره تکرار کرد که «ملتهای بزرگ در جنگهای بیپایان شرکت نمیکنند… زمان آن فرارسیده که حداقل برای صلح تلاش کنیم». وی میگفت که از سوریه و بهاحتمال بیشتر از افغانستان، عقبنشینی خواهد کرد. بااینحال، هنوز در آنجا حضور دارد. ایالاتمتحده اکنون درگیر ۶ جنگ است، بهعلاوه در عراق، یمن، سومالی و لیبی. هیچکدام از این جنگها ارتباط قابل درکی با امنیت خود ایالاتمتحده ندارد.
امپریالیسم مانند یک چسب به سیاست چسبیده است، حتی وقتی افکار عمومی عقبنشینی را فریاد میزند، ماندن در این جاها به فرد عوامفریب، فرصتی برای بزرگی و افتخار میدهد. بر همین اساس بود که وزیران بریتانیا در سالهای ۱۹۵۰ و ۶۰ برای حفظ مالکیت خود بر عدن، کنیا و قبرس میجنگیدند. امروزه بوریس جانسون با سرخوشی ناشی از غروری مردانه یک نیروی کاملاً بیهدف در شرق دور است. به نظر میرسد بعضی از ارواح مخفیانه از اتاقک زیرشیروانی دفتر هند پایین میآیند تا در شب، در داونینگ استریت قدم بزنند. بیست سال مداخله در جهان اسلام بر اساس دو سخن، دروغ بوده است. یکی آنکه تروریسم تهدیدی حیاتی است برای دموکراسیهای غربی که به صورتی مضحک، ثبات ذاتی آنها را ناچیز بهحساب آورده است. دروغ دیگر آن است که مداخله میتواند چنین تهدیدی را برطرف نماید یا فرمانبرداری ایجاد کند و حتی در کشورهای قربانی تروریسم دموکراسی به وجود آورد. به یاد دارم که چگونه جناح راست نهادهای سیاستگذاری ایالاتمتحده تلاش میکردند تا اداره عراق را از منطقه سبز بغداد در ماههای بعد از هجوم سال ۲۰۰۳ انجام دهند. به چه حقی؟
مداخله بیگانگان در امور داخلی کشورهای مستقل غیراخلاقی است، بهویژه آنکه در بخش یک منشور ملل متحد، ممنوع شده است. گمان بر این است که این ممنوعیت با گفته تکراری تونی بلر مبنی بر «مسئولیت حفظ» جمعیتهای نظامی، نقض شده است؛ اما وقتی خسارات افزایش یافت، حفاظت صرفاً تبدیل به پوششی برای جنگهای بیپایان و تجاوز غرب شد. به همین دلیل نیز سازمان ملل در این مداخلات، تقریباً غایب است، همانطور که جرج پوش گفت، «من سازمان ملل را برای حقوقدانان باقی میگذارم.»
- پایان یک اپرای تراژیک
اکنون موضوع این نیست که آیا میتوانیم بازهم نهال دموکراسی را در زمین آغشته به خون بکاریم؟ مسئله، چگونگی خروج از این جهنم است. منظره ترامپ، درحالیکه علیه ایران لفاظی میکند و در همان حال تحریمهای بیشتری بر آن وضع میکند، مشابه صحنه پایانی یک اپرای تراژیک است. او مانند فردی به دام افتاده دیده میشد.
دو نفر از روسای جمهوری ایالاتمتحده نقش مهمی در مرگ امپراتوری بریتانیا داشتند. فرانکلین دلانو روزولت به وینستون چرچیل گفت که مداخله آمریکا در جنگ دوم جهانی، صرفاً به این شرط بود که بریتانیا امپراتوری خود را منحل کند. ایالاتمتحده از بریتانیا دفاع نمیکرد. جان فوستردالس -که بعداً وزیر خارجه ایالاتمتحده شد- در سال ۱۹۴۵ گفت که کشورش «اولین مستعمرهای بوده که استقلال خود را از بریتانیا به دست آورده است» و از دیگر کشورها نیز انتظار دارد از کشورش پیروی کنند. این توصیه در سال ۱۹۵۶ از جانب دوایت آیزنهاور، به دنبال حمله بریتانیا به کانال سوئز با عصبانیت تکرار شد.
- رسوایی بابت انتخابهای نادرست
این هفته سیاستمداران عراقی به جنبش ضد امپریالیستی، از طریق درخواست خروج نیروهای آمریکائی از خاک کشور خود پیوستند. همه آنچه ترامپ میتوانست انجام دهد، علیرغم تقاضای قبلی برای خروج از عراق، رد این درخواست بود. هفده سال اشغال از سوی آمریکا باعث شده بود که عراق، حتی در ساعت ناامنی، از پایان این اشغال ناامید شود. عراق میداند که باید با همسایه قدرتمندش ایران، در صلح باشد و برای این امر لازم است که عراق بیش از ابزاری در دست ریاست جمهوری مغرور آمریکا نباشد. به همین ترتیب، افغانستان لازم است با طالبان و همسایهاش پاکستان سازش کند. در مورد بریتانیا، ۲۰ سال دنبالهروی واشنگتن از سوی بلر، دیوید کامرون و اکنون بورس جانسون، تحقیرآمیز و پرهزینه است. بریتانیا باید مانند یک دولت قدیمی و صادق، توصیه کند که تاریخش با وضع خطرناک ایالاتمتحده مشابه است. در مقابل این، بریتانیا فقط مانند یک پادو چاپلوسی میکند و به دنبال یک پاداش است که در این مورد، یک معامله غیرتجاری غیرمحتمل بعد از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا است.
وقتی امپراتوری فرومیریزد، حادثهای روی میدهد. تا این زمان، موضوع میتواند این باشد که کشتن قاسم سلیمانی از سوی ترامپ، هر یک از شرکتکنندگان در این بازی را وامیدارد تا درک کنند این موضوع مؤثر نیست. رئیسجمهور ایالاتمتحده فردی دارای واکنشهای احساسی و غیرقابلپیشبینی است. او درواقع میتوانست از عراق بیرون برود، بگذارد از کردستان جدا شود و با تهران، معاملهای انجام دهد. او میتوانست سوریه را به سرنوشت خود واگذارد و افغانستان را برای کمکهای اندک پاکستان باقی بگذارد. در مورد بریتانیا، درنهایت تا به الآن، میتوانست هیچ مداخله در این رسوایی نداشته باشد.
برای مشاهده اصل مقاله کلیک کنید
[۱]. Donald Trump’s rant against Iran is the howl of a dying empire
[۲]. Simon Jenkins