در کنار اندازهگیری شاخصهایی چون امنیت، اشتغال، مسکن، اوقات فراغت و نشاط، سلامت نیز یکی از مهمترین شاخصهای اندازهگیری میزان رفاه عمومی یک جامعه محسوب میشود. ضرورت رسیدگی و توجه به این شاخص، بهقدری مهم و حائز اهمیت است که در قانون اساسی کشورها، بندها و تبصرههای مشخص و دقیقی برای انجام وظایف حکومتی و حاکمیتی در قبال این مسئله، بهصراحت بیانشده است. ارائه خدمات سلامت در آمریکا از سال ۱۹۲۹، با طرحی به نام صلیب آبی[۱] شروع به کارکرده است و این تلاشها تا امروز که در کش و قوسهای تصویب طرح ترامپ کر است ادامهدار بوده است؛ اما چالش جدی این است که با گذشت این سالها، جامعه آمریکایی هنوز نتوانسته به طرحی موفق در زمینه رسیدگی به اوضاع سلامت آحاد مردم دست یابد، زیرا در حال حاضر، مردم آمریکا مسئله مراقبتهای پزشکی را مهمترین دغدغهها و مسئله خود میدانند. در رابطه با نظام سلامت کنونی در جامعه آمریکا، میتوان گفت بر اساس قانونی که لیندون بی جانسون در سال ۱۹۶۵ تصویب و اجرا و طی آن، پوشش بیمه سلامت در سطح ملی برای اولین بار در جامعه آمریکایی پیادهسازی کرد، شامل دو بخش اساسی است.
1. «مِدیکر»[۲] که به معنی «مراقبتهای پزشکی» است، سالمندان بالای ۶۵ سال و برخی افراد با معلولیتهای خاص را تحت پوشش قرار میدهد که حدود ۴۵ میلیون نفر، تحت پوشش آن هستند. البته این برنامه، خود شامل دو بخش است: ۱٫ مراقبتهای بیمارستانی را تحت پوشش قرار میدهد. ۲٫ پوشش درمانی مانند ویزیت پزشک را شامل میشود. در دسامبر سال ۲۰۰۳ با تصویب قانونی در سنا، نسخههای دارویی هم تحت پوشش این بیمهها قرار گرفت.
۲٫ «مِدیکید»[۳] که به معنای «کمکهای پزشکی» است، فقرا و افراد کمدرآمد را تحت پوشش قرار میدهد. این برنامه توسط دولت فدرال اداره میشود اما تعیین افراد واجد شرایط و میزان و قیمت خدمات ارائهشده، بر عهده هر ایالت است.
مهمترین اتفاق و تصمیم سالهای اخیر در حوزه نظام سلامت در آمریکا، در مارس سال ۲۰۱۰ بوده است. قانون لایحه مقرونبهصرفه یا همان اوباما کر که بعد از تصویب کنگره، به امضای اوباما رسیده و سپس، اجرایی شده است. اوباما کر فراگیرترین قانون بعد از قانون تأمین اجتماعی مصوب سال ۱۹۳۵ است. برای تأمین اعتبار مالی این قانون، برخی مالیاتها افزایش یافت. این قانون داشتن بیمه سلامت را برای همه افراد اجباری میکند، همچنین، یارانهها را برای خانوادههایی با درآمد متوسط افزایش میدهد. طرح اوباما کر از همان ابتدا، مخالفان خود را نیز داشت که عمدتاً از حزب جمهوریخواه بودند. آنها عقیده دارند که این طرح به دلیل افزایش مالیاتها، هزینههای سنگینی را بر کسبوکارها تحمیل میکند تا جایی که خیلی از آنها، این طرح را قاتل اشتغال نامیدهاند. همچنین، آنان اوباما کر را دخالت غیرقانونی در امور کسبوکارهای خصوصی و اشخاص میدانند. بر همین مبنا، بعد از مخالفتهای گسترده ترامپ با این طرح در زمان تبلیغات انتخاباتی و پسازآن، طرح جدیدی موسوم به ترامپ کر را پیشنهاد کرده است اما این طرح، هنوز نتوانسته است مخالفان یا حتی کارشناسان را مجاب و نظر موافق ایشان را کسب نماید. بهواسطه همین خوانش کوتاه و مختصر از نحوه سیاستگذاریها و تصمیمگیریها در حوزه سلامت در جامعه آمریکا، میتوان به چند نکته مهم در همین زمینه اشاره کرد:
- افراد فاقد بیمه سلامت و درمان
۱٫ اولین نکته مهم در زمینه نظام سلامت در آمریکا، این است که به دلیل نبود قانونی برای اجباری کردن بیمههای اجتماعی درمان، پرهزینه بودن بیمههای درمانی خصوصی، پوشش ندادن این بیمهها برای افراد بالای ۶۵ سال و نبود سازوکار مناسب بیمهای برای پناهندگان تازهوارد، سبب شد تا پیش از سال ۲۰۱۲ میلادی، بیش از ۳۰ میلیون شهروند آمریکایی زیرپوشش هیچیک از بیمههای درمانی قرار نگیرند. با تصویب قانون جدید و اصلاح نظام بهداشت و درمان آمریکا، کمی از این وضعیت بغرنج بهبود یافت اما با سیاستهای اعلامشده از سوی دولت ترامپ در راستای حذف این قانون، دوباره مشکلات بزرگی، بخش سلامت این کشور را تهدید میکند. روشن است به دلیل نبود قانونی مشخص در زمینه نظام سلامت در آمریکا، مردم در رابطه با رسیدگی به یکی از حیاتیترین نیازهای زندگی خود، دستخوش برخوردهای سلیقهای و شاید حزبی شوند.
- نزاعهای سیاسی و تعارض منافع، سایهای بر روی نظام سلامت
۲٫ همانگونه که مختصراً بیان شد، تاکنون طرحها و لوایح مختلفی برای بهبود اوضاع خدمات سلامت به مردم، مطرحشده است. به عبارتی با روی کار آمدن حزبهای دموکرات یا جمهوریخواه، هرکدام سعی کرده است، چه در زمان تبلیغات انتخاباتی چه در زمان تصدی مناصب، به نحوی در این حوزه ورود داشته باشد و رضایت مردم را در زمینه ارائه خدمات بیمههای درمانی و بهطورکلی ارائه خدمات در حوزه سلامت جلب نمایند. بهنحویکه در همه ادوار انتخاباتی، طرح و برنامههای پیشنهادی از سوی نامزدها به یکی از مهمترین شعارهای انتخاباتی ایشان تبدیلشده است. با همه این احوال، یک حقیقت تقریباً غیرقابلانکار وجود دارد که آن، خواست عموم جامعه آمریکا برای برقراری نظام بیمه همگانی است که قادر باشد، حداقل بخشی از هزینههای سرسامآور خدمات درمانی را تحت پوشش خود قرار دهد. گرانترین نظام سلامت دنیا در آمریکا است، زیرا در این کشور، چیزی به نام درمان رایگان حتی در بیمارستانهای دولتی وجود ندارد و هزینه هر نوع مراقبت پزشکی شامل موارد اورژانسی، باید توسط خود بیمار یا بیمه، بهطور کامل پرداخت شود. درخواست مردم مبنی بر نظام بیمه همگانی، بهنوعی حاکمیت آمریکا را در تنگنا قرار داده است؛ زیرا به دلیل خصوصی بودن نظام سلامت و رقابت شرکتها و حتی کارکنان بخش سلامت برای کسب سود بیشتر، هرروز بار مالی بیشتر و سنگینتری به دولتهای فدرال تحمیل میشود. از طرفی مردم خواهان گسترده شدن نظام بیمه سلامت هستند و از طرف دیگر، دعوا و نزاع سیاستمداران بر سر میزان هزینهکردهای دولت، مشوقها و جرائم مالیاتی و الزام فردی برای داشتن یا نداشتن بیمه، همچنان ادامه دارد. تداوم این تنشها میان سیاستمداران دو حزب و مشخص نبودن آینده قوانین بیمه سلامت، باعث شده تا حتی باوجود تمام طرحهایی که تابهحال اجرا شده است، هنوز بیش از ۲۷ میلیون نفر از مردم آمریکا، از پوشش هیچ بیمهای برخوردار نباشند.
- سلامت مردم جولانی برای طمعورزی بخش خصوصی
یکی دیگر از بحرانهای جدی نظام سلامت در آمریکا، واگذاری ارائه خدمات به شرکتها و بخش خصوصی است. بهطوریکه در آمریکا، کلیه خدمات اورژانسی، بستری و قیمتگذاری دارو با بخش خصوصی است که با سوءاستفاده و قدرت افسارگسیختهای که این شرکتها در نظام سیاستگذاری آمریکا دارند، قیمتهای سرسامآوری را از مردم مطالبه میکنند. جفری ساکس،[۴] پروفسور و مدیر مرکز توسعه پایدار دانشگاه کلمبیا میگوید: «بحران سلامتی در آمریکا حاصل طمعورزی همین شرکتها است. درواقع، شرکتهای قدرتمند آمریکا با تصویب کاهش مالیاتها توسط جمهوریخواهان، پول کلانی به جیب زدهاند. این کاهش مالیاتها چندین تریلیون دلار به جیب این شرکتها و مالکان پولدار آنها -که از لابیگریهای عظیم سود میجویند- روانه خواهد کرد و این ازجمله اقدامات خودخواهانه آنها است».[۵] نمونهای از این فجایع را که بهواسطه حضور این شرکتها در نظام سلامت آمریکا ایجاد شده است، میتوان در گزارش نیویورک تایمز مشاهده کرد[۶]؛ پروندهای که علیه شرکت داروسازیِ Purdue Pharma، سازنده داروی اکسیکانتین(OxyContin) تشکیلشده، نشان میدهد که این شرکت با فعالیتهایی که در بازار داشته، تجویز آن را بر پزشکان، تحمیل کرده است. بر مبنای مقاله مذکور، شرکت یادشده ظاهراً مطالعه کافی بر روی خطرات اکسیکانتین نداشته و به پزشکان نیز حقالسکوت داده تا این خطرات را نادیده بگیرند، ضمن اینکه باوجود نگرانیها و شواهد فزاینده درباره اعتیادآور بودن آن، تبلیغات وسیعی برای آن به راه انداخته است.
[۱] گروهی از بیمارستانها در تگزاس به هم ملحق شدند و طرح بیمهای با نام صلیب آبی را آغاز کردند تا به افراد برای خرید خدمات بیمه کمک کنند.
[۲] Medicare
[۳] Medicaid
[۴] Jeffrey Sachs
[۵]. https://edition.cnn.com/2017/12/27/opinions/life-expectancy-corporations-opinion-sachs/index.html
[۶]. https://www.newyorker.com/magazine/2017/10/30/the-family-that-built-an-empire-of-pain