گروه مترجمان مرکز مطالعات آمریکا
دلیل اینکه چرا مدارس و پلهای ما در حال نابودی هستند، کاملاً روشن است؛ ما تقریباً چیزی هزینه نمیکنیم. اگر من یک فروشنده رده چندمی اینترنتی بودم، این موضوع را اینگونه مینامیدم: «تمام مشکلات آمریکا در دو نمودار»؛ اما نیستم، پس نام آن را اینطور نخواهم گذاشت. هرچند هنوز…
طوفان هاروی ازجمله آخرین مواردی است که هشدار داد، زیرساخت ایالاتمتحده در حال فروپاشی است؛ وضعیتی که با بدتر شدن بحران آب و هوائی، بیشتر حالت اضطراری پیدا کرده است. در اینجا اطلاعاتی وجود دارد که این دلایل را توضیح میدهند. به زبان انگلیسی ساده، بخش دولتی بهاندازۀ کافی سرمایهگذاری نمیکند تا بتواند فرسایش طبیعی را جبران کند، چه رسد به انجام کاری برای بهبود زیرساختها. این دادهها، سرمایهگذاری عمومی عمرانی خالص از حساب درآمد ملی است (جدول ۲-۵-۲ در همینجا). «خالص» به معنای سرمایهگذاری بعد از استهلاک و فرسودگی عادی است. سرمایهگذاری عمومی نیز، به معنای هزینههایی برای داراییهای بادوام مانند مدارس و جادهها است. زندانها نیز در این گروه قرار دارند که اگر آنها را بیرون بکشیم، اعداد تا حدودی کمتر خواهد شد. هرچند که در اصل، به این شکل نیست، زیرا بخش عمدۀ هزینههای نگهداری زندانیان، ناشی از کارهای روزانه است (۹۶ درصد طبق این برآورد)، نه ناشی از ساخت زندانهای جدید.
البته باید گفت: بهسختی میتوان ارزش دلاری دقیقی را در خصوص فرسودگی داراییهای فیزیکی -که با گذشت زمان صورت میگیرد- حساب کرد. صورتحسابهای اقتصادی همیشه بسیار ناقص هستند، حتی اگر به نظر دقیق و با چندین حساب اعشاری باشند. بااینحال، این صورتحسابها بهترین اطلاعاتی هستند که در دست داریم و اینها ارقامی است که نظام سرمایهداری آمریکا به وجود میآورد تا بداند که خود را بفهمد، حتی اگر به خود زحمت ندهد که ببیند این اعداد چه میگویند. در اینجا نمودارهایی وجود دارد که ابتدا، سرمایهگذاری خالص (بهوسیلۀ دولت فدرال، ایالت و دولت محلی) بهعنوان تولید ناخالص داخلی از سال ۱۹۵۰ است. من نمودار را از سال ۱۹۵۰ شروع کردم، هرچند ارقام از سال ۱۹۲۹ شروع میشود، زیرا مقادیر بسیار «رکود بزرگ» و «سالهای جنگ جهانی دوم» تا حدود زیادی این معیار را دستخوش تغییر خواهد کرد. دومین نمودار، میانگینها را با دهه نشان میدهد؛ همانطور که نمودار نمایش میدهد، سرمایهگذاری عمومی خالص به مدتی طولانی در جهت رو به پائین است و در حال حاضر، بهاندازۀ کمترین سرمایهگذاری ثبتشده، نزدیک است. تنها سالهای دارای میزان پائین، سالهای ۱۹۴۲ – ۱۹۴۵ بودند که اقتصاد غیرنظامی (عمرانی) در حال نابودی بود تا بتواند منابع مالی جنگ را تأمین کند.
سرمایهگذاری عمومی خالص
سرمایهگذاری عمرانی خالص، ۵/۰% تولید ناخالص داخلی در ۲۰۱۶ بود؛ اعداد اولیه برای سال ۲۰۱۷، نشان میدهد که این مقدار، تغییری نکرده است. این سرمایهگذاری در طی دورۀ «رکورد بزرگ» و بعد از آن، کاهش یافت که در حال حاضر، کمتر از مقدار ۲/۱% سال ۲۰۰۷ است؛ تفاوت با «رکود بزرگ» مشهود است. سرمایهگذاری عمومی عمرانی خالص از ۹/۱% تولید ناخالص داخلی در ۱۹۲۹ (سال سقوط)، به ۳/۲% در ده سال بعد افزایش یافت. برای کل دهۀ ۱۹۳۰ میانگین آن، ۶/۲ درصد بود که مانند دهۀ ۱۹۶۰، دهۀ گسترش سریع بخش عمومی بود. از آن زمان به بعد، سرمایهگذاری در حد پائین مانده است. دسترسی دوباره به میانگین ۶/۲ درصد، به معنای افزایش ۴۰۰ میلیارد دلاری سرمایهگذاری عمومی در سال است (برای اطلاع از جزئیات در مورد این کاهش و جایی که هزینهها باید در آنجا صورت گیرد، رجوع کنید به گزارش سالانۀ «انجمن آمریکایی مهندسین عمران» در مورد این موضوع).
تردیدی وجود ندارد که ایالاتمتحده میتواند این کاهش را جبران کند؛ اما نظام سیاسی ما کاملاً ناتوان از تدوین برنامه برای این مشکل است. برنامۀ زیرساخت ترامپ نیز، یک وصله دوزی مضحک از کاهش مالیاتها و خصوصیسازی است؛ که فقط این مشکل بدتر خواهد شد، زیرا این فرسایش، وضعیت بدتری پیدا میکند و چالشهای اقلیمی نیز افزایش مییابد.
برای مشاهده اصل مقاله کلیک کنید
[۱]. My Turn: Hillary Clinton Targets the Presidency