گروه مترجمان مرکز مطالعات آمریکا
برنده جایزه نوبل اقتصاد تشریح کرد؛
- نظام سلامت بیرحم سرمایهداری، پاشنه آشیل ایالاتمتحده
آن کیس و آنگوس داتون، پیش از این کتابی با عنوان «آینده سرمایهداری و مرگها از ناامیدی[۳]»، بهصورت مشترک چاپ کردهاند. آن کیس اقتصاددان و استاد سابق گروه اقتصاد دانشگاههای هاروارد و پرینستون و استاد فعلی دانشگاه الکساندر استوارت است، او در سال میلادی جاری بهعنوان عضو آکادمی ملی علوم ایالاتمتحده انتخاب شد. آنگوس داتون، اقتصاددان برنده نوبل سال ۲۰۱۵ میلادی، دانشمند ارشد و استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه پرینستون است. |
در یادداشتی که آن کیس و آنگوس داتون در نیویورکتایمز نوشتهاند، آمده است: در ماه مارس، کنگره طی یک اجماع دو حزب غیرعادی، ۳٫۱ میلیارد دلار برای تهیه و تولید دارو و واکسن ویروس کرونا اختصاص داد. در این زمان، لابی موفق شرکتهای داروسازی برای تضعیف یا از بین بردن مقررات مربوط به مقرونبهصرفه بودن -که شامل اقداماتی است که میتواند برای کنترل قیمتها یا بیاعتبار کردن حق ثبت اختراع برای داروهای جدید استفاده شود- کمتر غیرمعمول بود. مفهوم كنترل قيمت، مورد لعن و نفرین شركتهاي مراقبتهاي بهداشتي است. این مدلِ اصلی، تجارت آنها را تهدید میکند، مدلی که در آن، دولت به آنها مجوزها و حق ثبت اختراعات را اهدا میکند؛ درواقع، هر آنچه را که طلب کنند، پرداخت میکند و دست در دست آنها میدهد تا بدترین برآیند نظام سلامت را با بالاترین هزینه در میان کشورهای ثروتمند جهان، تحویل آمریکاییها دهند.
هرچند صنعت بهداشت و درمان آمریكا در ارتقاء سلامت، خوب عمل نمیکند اما در گرفتن پول از همه، به سود خود، عالی کار میکند؛ موضوعی که موتور نابرابری است. اکنون، زمان دشواری برای صحبت در مورد هزینههای مراقبتهای بهداشتی است. درحالیکه پزشکان و پرستاران برای مبارزه با ویروس، جان خود را به خطر میاندازند، به پزشکان، پرستاران، تختخوابها، دستگاههای تنفس مصنوعی، تجهیزات محافظتی، واکسن و داروی بیشتر نیاز داریم. آمریکا دیگر نمیتواند مانند گذشته پیش رود. ایالاتمتحده یک کشور ثروتمند است که میتواند، یک سیستم مراقبتهای بهداشتی در سطح جهانی داشته باشد اما برای این کار، باید هزینههای زیادی را صرف بهداشت و داروهای جدید کند البته در ابتدا باید بهجای رویههای گرانقیمت و درآمدزایی که موجب بهبود وضعیت سلامتی نمیشود یا بدتر از آن، شرکتهای داروسازی ثروتمند که از همهگیری تغذیه میکنند، به فکر نجات جان افراد و کاهش بیماری باشد.
بحران -بهناچار- مراقبتهای بهداشتی را به روشهای بیشماری تغییر میدهد و حتی ممکن است که این صنعت، بهعنوان یک ابرقهرمان جنگ علیه ویروس کرونا ظاهر شود که در چنین صورتی، امکان دارد غیرقابلتحملتر از گذشته شود یا حتی ممکن است بهعنوان یک یغماگر مالی پیدا شود که هزاران نفر صورتحسابهای غیرقابلپیشبینی برای درمان ویروس کرونا را از آن دریافت کردهاند. البته این ویروس، فرصتی برای تغییر سیستم موجود هم فراهم میکند. ایالاتمتحده بیش از هر کشور دیگری برای مراقبتهای بهداشتی هزینه میکند و با این حال، کمترین امید به زندگی را در بین کشورهای ثروتمند دارد؛ هرچند شاید هیچ سیستمی نتواند برای چنین رویدادی آماده باشد، اما آمریکا از کشورهایی که هزینه بسیار کمتری را برای نظام درمانی خود خرج میکردند، برای مقابله با این بیماری آمادهتر نبود.
اولین قدم برای اصلاح وضع موجود، تغییر طرز تفکر در مورد سیستم مراقبتهای بهداشتی است. بسیاری از آمریکاییها فکر میکنند که بیمه درمانی، هدیه کارفرمایان به آنها است؛ «مزایایی» که توسط شرکتهای خیرخواه به کارگران خوششانس اعطا میشود. دقیقتر این است که درباره کارفرمایان، اینگونه فکر کنیم که بیمه درمانی بهعنوان مالیات ارائه میشود. در هر صورت، هر فردی در ایالاتمتحده در حال پرداخت برای مراقبتهای بهداشتی است که حدود ۱۸ درصد از G.D.P آمریکا را شامل میشود و برابر با نزدیک به ۱۱۰۰۰ دلار برای هر نفر در این کشور است. افراد بهطور مستقیم، حدود یکچهارم این هزینه را پرداخت میکنند، تقریباً نیمی دیگر توسط دولتهای فدرال و ایالتی پرداخت شده و بقیه آن، توسط کارفرمایان پرداخت میشوند.
در سال ۲۰۱۹، بهطور متوسط، در برنامههای بیمهای مبتنی بر کارفرمایان، ۲۱۰۰۰ دلار برای یک بیمهنامه خانوادگی یا ۷،۲۰۰ دلار برای یک نفر هزینه شده است؛ با این شرایط سیستم بیمه، کارفرمایان به شرکتهایی نیاز دارند که محاسبه کنند، آیا یک کارگر میتواند برای آنها ارزش، مزد و مزایا پرداختی را داشته باشد یا خیر که همین موضوع، به معنای یک آزمایش دشوار برای کارگران کم مهارت است. در آخر یا دستمزدها کاهش مییابد یا کارفرمایان کنارهگیری میکنند و موقعیتها را به شرکتهایی با مزایای اندک و چشمانداز کمتر برای پیشرفت شغلی، برونسپاری خواهند کرد. افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی، بخش عمدهای از نیمقرن کاهش درآمد مردان بدون مدرک دانشگاهی و علت کاهش تعداد مشاغل کم مهارت را توضیح میدهد. بیمه درمانی مبتنی بر کارفرمایان یک توپ، مسبب خرابی است که بازار کار را برای کارگران با تحصیلات کم از تخریب میکند و سبب مرگ به دلیل ناامیدی میشود.
افزایش هزینهها یک هزینه غیرقابلتحمل برای دولت آمریکا نیز محسوب میشود. پرداختهای دولت ایالاتمتحده برای کمکهای پزشکی[۴] از ۲۰٫۵ درصد از هزینهها در سال ۲۰۰۸، به ۲۸٫۹ درصد در سال ۲۰۱۹ رسیده است. در این شرایط، ایالتها برای تأمین هزینههای افزایشیافته، مجبور هستند بودجه جادهها، پلها و دانشگاههای دولتی را کاهش دهند، آنهم در حالی که بدون این سرمایهگذاریهای بسیار سخت، مسیر موفقیت برای بسیاری از آمریکاییها، قطع شده است. دولت آمریکا با کسری بودجه تریلیون دلاری روبرو است که تقریباً بهطور کامل، به دلیل افزایش هزینه کمکهای پزشکی و مراقبتهای پزشکی[۵] و حتی بدون لایحه تسکیندهنده عروق کرونا ویروس، افزایش یافته است.
هرساله ایالاتمتحده یک تریلیون دلار بیشتر از آن چیزی که برای مراقبت با کیفیت بالا لازم است، هزینه میکند البته، این حرام کردنهای منابع درآمد برخی دیگر است؛ مدیران بیمارستانها، سازندگان دستگاههای پزشکی، شرکتهای داروسازی و برخی پزشکان، دستمزد بسیار خوبی دارند. پزشکان آمریکایی با عدم تعادل ساختگی که حتی قبل از همهگیری بیماری کرونا مشخص بود، دسترسی به حرفه خود را از طریق سیستمی که پذیرش دانشکده پزشکی و ورود پزشکان آموزشدیده از خارج کشور را محدود میکند، کنترل میکنند، این روش، تعداد پزشکان را پایین نگه میدارد و درنتیجه، حقوق آنها بالا میرود. از سال ۲۰۱۲، پزشکان بهتنهایی بزرگترین شغل، در یک درصد برتر ثروتمندان آمریکا بودهاند. مدل تجاری که تحت آن اکثر پزشکان عمل میکنند، کار نمیکنند؛ اکنون بدون درآمد حاصل از مراقبتهای پرهزینه انتخابی، برخی بیمارستانها به سمت مرخصی دادن، اخراج پزشکان و پرستاران حرکت کردهاند.
در بسیاری از شهرهای آمریکا، بیمارستانها -که بسیاری از آنها بهعنوان غیرانتفاعی دستهبندی میشوند- با ایجاد انحصار در مراقبتهای بهداشتی، از این قدرت برای افزایش قیمت استفاده کردهاند. در این شرایط، بسیاری از آمریکاییها، حتی آنهایی که دارای بیمه هستند یا با صورتحسابهایی روبرو میشوند که قادر به پرداخت آن نیستند و گرفتار صورتحسابهای پزشکی شگفتآوری میشوند که توسط ارائهدهندگان خدمات در بیمارستانهای درونشبکهای -که تصمیم به پذیرش بیمه نگرفتهاند- صادر شده است. از سوی دیگر، خدمات آمبولانس و بخشهای اورژانس که بیمه قبول نمیکنند، به دلیل سود بالا موردعلاقه سرمایهگذاران بخش خصوصی قرار دارند. در برخی موارد هم تولیدکنندگان دستگاههای پزشکی با استفاده از استراتژی «گرفتن و کشتن[۶]» برای قورت دادن شرکتهای دانشبنیان و بالا نگهداشتن قیمت محصولات، با این سیستم یکی شدهاند.
همه اینها راهکارهایی است كه قانونگذاران و تنظیمكنندگان آئیننامهها، میتوانند درصورتیکه بخواهند، آنها را متوقف كنند اما آنها نمیخواهند؛ بنابراین، آمریکاییها پزشک بسیار کم، تعداد کمی تخت بیمارستانی و تعداد کمی از دستگاههای تنفس مصنوعی دارا هستند، با این حال ارائهدهندگان خدمات پزشکی درآمد زیادی دارند؛ درحالیکه میلیونها نفر رنج میبرند، در حال حاضر، سیستم مراقبتهای بهداشتی آمریکا به یک ماشین نابرابری تبدیلشده و از طبقه فقیر و کارگر برای تولید ثروت برای ثروتمندان استفاده میکند.
هرچند صنعت مراقبتهای بهداشتی خود را زرهپوش کرده و برای هر یک از اعضای منتخب کنگره از پنج لابی کننده،[۷] استفاده میکند اما عصبانیت عمومی در حال ایجاد است و بیش از قیمت داروها، سهم پرداختی بیمهها از صورتحسابهای پزشکی، موجب شگفتی شده است؛ اکنون که شکنندگی سیستم مراقبتهای بهداشتی آمریکا، پس از همهگیری ویروس کورنا آشکار شده است، عصبانیت ایجاد شده، میتواند خط قرنطینه در واشنگتن را بشکند. آمریکا به جای چیزی که اکنون هست، چه میتواند داشته باشد؟ تنها یکی از احتمالها، یک سیستم تک پرداختکننده است. سیستمهای بسیاری در کشورهای ثروتمند برای انتخاب وجود دارد که میتوانند با و بدون شرکتهای بیمه یا با و بدون بیمارستانهای دولتی اداره میشود؛ اما همه دارای دو ویژگی اصلی پوشش عمومی ایدهآل از بدو تولد و کنترل هزینه هستند.
بهعنوانمثال، انگلیس دارای انستیتوی ملی بهداشت و درمان عالی[۸] است که داروها، دستگاهها و آئیننامههای سود نسبت به هزینه این حوزه را ترسیم میکند. این مؤسسه، گاهی اوقات میتواند دسترسی به درمانهای خوب را به تأخیر بیندازد، اما این امر، مانع از آن میشود که سیستم عمومی از درآمد خود برای هزینههای درمانی گرانقیمت و با قیمت مشکوک استفاده کند. این سیستم طراحیشده تا از منافع بیماران در مقابل ارائهدهندگان دفاع کند. در ایالاتمتحده –احتمالاً- درنهایت، بودجه عمومی در هر نوع درمان یا واکسنی که برای کرونا پیدا شود، نقش بسزایی خواهد داشت و در این شرایط، آمریکاییها باید تقاضا کنند که این درمان یا واکسن با قیمت مناسب، در دسترس همه و نه به نفع شرکتهای دارویی قرار بگیرد.
آمریکا –حداقل- باید تأمین مالی مراقبتهای بهداشتی را از طریق بیمه کارفرمایی محور متوقف کند، این امر، برخی افراد را به کار ترغیب میکند اما شغل کارگران کم مهارت را از بین میبرد. مراقبتهای بهداشتی مبتنی بر کارفرما، یک کابوس در این همهگیری خاص است. در هفتههای اخیر، میلیونها نفر دستمزد و بیمه خود را از دست داده و مجبورند بدون هیچیک از اینها، با ویروس روبرو شوند. ما به سرمایهداری در بازار آزاد معتقد هستیم، اما مراقبتهای بهداشتی، چیزی نیست که بتواند به روشی قابلتحمل برای اجتماع ارائه کند.
[۱] Anne Case
[۲] Angus Deaton
[۳] Deaths of Despair and the Future of Capitalism
[۴] Medicaid سیستم فدرال بیمه درمانی برای کسانی است که به کمک مالی نیاز دارند.
[۵] Medicare سیستم فدرال بیمه درمانی برای افراد بالای ۶۵ سال و جوانان معلول.
[۶] catch and kill
[۷] lobbyists
[۸] National Institute for Health and Care Excellence