دکتر مهدی امنیان؛ پژوهشگر و تحلیلگر فرهنگ و سیاست آمریکایی و همکار در مرکز مطالعات آمریکا
اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی نیز -که ۳-۴ ماه از شروع جنبش والاستریت و تجمع در آن خیابان میگذشت- سخنگوی پلیس پایتخت اعلام کرد که
عدهای به این ارگان، درخواست دادهاند تا اجازه دهد یک تجمع مسالمتآمیز در داخل ساختمان کنگره آمریکا برگزار کنند[ii] که حرکتی متناظر با اشغال والاستریت -که اعتراض به بیعدالتیهای نظام اقتصادی آمریکا بود- این بار در عرصه سیاسی داشته باشند. همانگونه که از طبیعت دولتها برمیآید، آن درخواست هیچگاه اجابت نشد و اعتراضات در بیرونِ ساختمان کنگره برپا شد اما این بار، پس از یک زدوخورد اولیه، راه برای معترضان به داخل ساختمان باز شد.
کشاندن مردم معترض به صحنه واقعی انتخابات و مداخله آشکار در فرآیند انتهایی آن به بهانه تقلب در فرآیندهای اولیه، آخرین تیری بود که ترامپ، در کمانش داشت و شلیک کرد اما از قضا، کمانه کرده و تیر خلاص وی به آینده سیاسی خودش شد. به همین دلیل بود که تلاش کرد تا حساب توییتری خود را دوباره بازکرده و با ارسال یک ویدیو، خود را از صف هوادارانش که با تحریک او به کنگره ریخته بودند، جدا کند. این ویدیو، حتماً خشم هوادارانش را برانگیخته است، زیرا آنها که با اعتراضات ششم ژانویه همراهی کردند، حالا ترامپ را بهعنوان یک دروغگو یا ترسو میشناسند و آنها که مخالف او بودند، سخنان جدید او را اعتراف به اشتباهی میدانند که وی و هواداران منطقیترِ او را باهم زیر سؤال برد.
خشم تنها به هواداران ترامپ منحصر نشد، بلکه تیم نزدیک به او را نیز پراکنده ساخت. بتسی دووس، وزیر آموزش که توانسته بود کارهای ترامپ را برای چهار سال تحمل کند، نوشت: «روشن است که سخنان تحریکآمیز شما در شکلگیری این وضعیت نقش داشت و من، دیگر نمیتوانم چنین چیزی را تحمل کنم».[iii]
ابتدا رسانههای غربی به ابعاد فنیتر ماجرا پرداختند، مانند اینکه هویت چهار معترضِ کشتهشده در این ماجرا،[iv] چه بوده است؟ چگونه این عده توانستند نسبتاً بدون درگیری با پلیس، وارد کنگره شوند یا اینکه چه تعداد از آنها از روی تصاویر منتشرشده، شناسایی شدهاند و واکنش چهرههای محبوب و سران دو حزب به این حادثه، در روز تصویب آرای ایالات در سنا چه بوده است؟ هرچند همین بررسیها بهتدریج، پیامدهای عمیقتری را آشکار ساخت که در اینجا، به دو مورد از مهمترین آنها یکی در کوتاهمدت و دیگری در بلندمدت- میپردازیم.
- پیامد فوری: آبروریزی بینالمللی برای هیمنه پوشالی نظام سیاسی آمریکا
اینکه در ایالاتمتحده نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر، میلیونها انسان ناآگاه و ناراضی زندگی میکنند، واقعیتی نیست که دو حزب حاکم دوست داشته باشند تا در مقابل چشم جهانیان آشکار شود، هرچند عدممداخله جدی از سوی پلیس، این تئوری را تقویت کرد که هسته سخت دو حزب حاکم در ازای پیامد بلندمدت، این اتفاق حاضر شدهاند از سپرده اعتبار آمریکا هزینه کنند. تصویرسازی هالیوودی از آمریکا، معمولاً شامل قهرمانهای آمریکایی است که نهفقط آمریکا، بلکه جهان را از شر نیروهای خطرناک نجات میدهند و اگر یکی از مقامات نظامی یا سیاسی آن کشور نیز درگیر یک جنایت یا کلاهبرداری شوند، احتمالاً یک سیاهپوست است اما حالا تصویر و فیلمهای منتشرشده از کنگره، نشان داد که بسیاری از آنها سفیدپوست بوده و تعدادی نیز سابقه خدمت در ارتش را داشتهاند.
درحالیکه دولت ایالاتمتحده در هنگام بروز آشوبهای انتخاباتی در برخی کشورهای متخاصم مانند ایران و روسیه، جانب معترضان را گرفته و در همدردی با آنان، سخن از ضرورت اصلاح نظام انتخاباتی و تغییر رویههای سیاسی به میان میآورد، حال پس از بروز آشوب انتخاباتی در داخل آمریکا، سران دو حزب حاکم نهتنها آن را نشانهای از ضرورت اصلاح نظام انتخاباتی و رویههای سیاسی واشنگتن ندانستند، بلکه با معترضان -که البته آنها را «تروریستهای داخلی» خطاب میکنند- هیچگونه همدردیای نداشتند.
- پیامد بلندمدت: احیای اتحاد حزبی علیه ساختارشکنان
اگرچه دونالد ترامپ بهعنوان یک نامزد جمهوریخواه در انتخابات ۲۰۱۶ میلادی شرکت کرد اما از همان زمان، تحلیلگران نسبت به تفاوت جایگاه سیاسی وی با سیاستمداران جمهوریخواه هشدار داده بودند؛ آنهم ازآنجهت که او پیشتر یک شخصیت سیاسی نبوده بلکه تنها رئیسجمهوری بوده که هیچ سابقه اجرایی نداشته و رویکردهای حزبی خود را تغییر داده است و هم از این نظر که برخی دیدگاههای سیاسی و امنیتی وی، آشکارا در تضاد با مواضعی بود که دو حزب حاکم بهعنوان منافع حیاتی آمریکا در جهان تعریف کرده و بر آن اتفاقنظر داشتند؛ مانند لزوم حضور نیروهای نظامی ایالاتمتحده در مناطق مختلف جهان با هدف گسترش دموکراسی که از وودرو ویلسونِ دموکرات در دوره جنگ جهانی اول گرفته تا جرج دبلیو بوشِ جمهوریخواه، در حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی تکرار میکردند.
بر این اساس از ابتدای دولت ترامپ، حزب جمهوریخواه هیچگاه همه تخممرغهای خود را در سبد دولت او نگذاشت. معمولاً برخی سیاستمداران جمهوریخواه با وی در لوایحی که به کنگره ارائه میداد، ساز مخالف زده و در مواقعی که مواضع نژادپرستانه میگرفت (مانند حمایت تلویحی از برتریطلبان سفیدپوست یا توهین به سیاهپوستان)، علناً وی را محکوم میکردند. سناتور جان مککین و سناتور جف فلِیک، از همین دست بودهاند.[v] این وضعیت پس از رأیگیری در انتخابات ۲۰۲۰ و روشن شدن نتایج اولیه و مخالفت ترامپ با آن، اوج گرفت و درنهایت با رأی ۲۳۲ نماینده از دو حزب در مجلس نمایندگان، به استیضاح رئیسجمهور به دلیل نقشی که در به آشوب کشیده شدن کنگره داشت،[vi] عملاً ارتباط حزب جمهوریخواه با ترامپ را بهکلی منقطع کرد.
حمله طرفداران ترامپ به کنگره، میتوانست برای حزب جمهوریخواه، گران تمام شود اما در روزهای بعدازاین اتفاق، صف خود را از ترامپ جدا کردند که هم به نمایشی از اتحاد دو حزب بر سر اصول و منافع ملی تبدیل شد و هم دو حزب حاکم بار دیگر پس از چهار سال، علیه سیاستمداران و فعالان سیاسیِ ضد ساختار به یک جبههبندی مشترک رسیدند. منظور از اینکه چنین پیامدی بلندمدت است، این نیست که جبههبندی مشترک دو حزب حاکم، حتماً دیرپا خواهد بود، بلکه جبههبندی کنونی که بدان دست یافتند، میتواند بهعنوان یک تجربه از سوی آنها بهعنوان سرمایهای برای روندهای بلندمدتِ پیشِ رو به کار گرفته شود؛ هرچند ظهور پدیده ترامپ و نظرسنجیهایی که حاکی از افزایش شهروندان مستقل و غیر حزبی در جامعه آمریکا است، نشان میدهد روندهای پیشِ رو برای سیاستمداران و مجتمع نظامی-صنعتیِ حاکم، بهراحتی طی نخواهد شد.
[i]. https://www.nationalgeographic.com/history/2021/01/historians-on-the-unprecedented-chaos-in-congress/
[ii]. https://www.politico.com/story/2012/01/protestors-ready-to-occupy-congress-071524
[iii]. https://www.inquirer.com/politics/election/live/capitol-news-insurrection-trump-biden-updates-white-house-congress-20210107.html
[iv]. https://edition.cnn.com/2021/01/06/politics/us-capitol-lockdown/index.html
[v]. https://edition.cnn.com/2017/08/16/politics/republicans-list-denouncing-trump-by-name/index.html
[vi]. https://www.nytimes.com/live/2021/01/13/us/trump-impeachment#which-republicans-voted-to-impeach-trump