گروه مترجمان مرکز مطالعات آمریکا
در سراسر جهان، شوک حمله روز چهارشنبه به ساختمان کنگره آمریکا، سؤالی را که چهار سال تمام مانند آتش زیر خاکستر بود، میان موافقان و مخالفان دشمنان آمریکا شعلهور کرد. ایما ریورولا در ال پریدیکو دی کاتالونیا -که یک روزنامه اسپانیایی در بارسلونا است- به شکلی اندوهناک و گویا نوشت: «و بازهم شک و تردید؛ آیا این رویداد، آخرین دُمل چرکین بود یا عفونت سرایت پیدا کرده و حالا تهدیدی است برای آلوده کردن کل سیستم؟» آیا دونالد ترامپ فقط یک انحراف جزئی داشت یا این ماجرا، شروع شوم انحطاط قطب دموکراسی جهان است؟ این سؤالی است که در سیستمهای دموکراتیکی، دهانبهدهان میچرخد که در سالهای اخیر در میان جنبشهای پوپولیست، گیر افتاده است. جنبشهای پوپولیستی که از ترکیب ناسیونالیسم راستگرای افراطی و اعتراضات طبقه کارگر بعد از رئیسجمهور ترامپ تغذیه میشدند. آستریا کلینز زینتونگ نوشت: «آن شب در یادها خواهد ماند؛ همان شبی که حتی قدیمیترین و ماندگارترین دموکراسی موجود، بیتردید خود را در لبه پرتگاه میدید.» حالا که این اتفاق در واشنگتن، یعنی مهد نهادهای دموکراتیک رخ داده است، پس دیگر هیچ جامعهای در امان نیست.
در سوی دیگر طیف جغرافیای سیاسی، رژیمهای مستبد و خشک، از مشاهده اغتشاش در کشوری ابرقدرت که به قلدری و تحریم آنها به خاطر تضعیف دموکراسی و حقوق بشر عادت داشت، به وجد آمدهاند. حسن روحانی رئیسجمهور ایران گفت: «آنچه در واشنگتن دیدیم، نشان داد که دموکراسی غربی چقدر فشل و سست است». وزارت خارجه چین بیان کرد: «همین مقامات آمریکایی که امروز تجمع در واشنگتن را محکوم میکنند، تظاهرات کنندگانی را که به قوه مقننه هنگکنگ یورش برده بودند، «قهرمان» خطاب میکردند. باید این تناقض را بازتاب گسترده داد». حرفهای مشابهی نیز از مسکو که مغالطههای «پسچهایسم[i]» را از اتحاد جماهیر شوروی به ارث برده است، شنیده شد.
این جنایتکاران مستبد باید روی این موضوع، خوب فکر کنند که ترامپ، خارج از دفتر رأی داده است، درحالیکه مریدهای وفادار او طبق سنت دیرینه عوامفریبان بیآبرو، از راه سوراخ و سنبه فرار میکردند. بااینحال، خوشحالی مخالفان آنها بر صدمات بزرگ روز چهارشنبه، به ادعای غرورآمیز آمریکا مبنی بر اینکه رهبر جهان آزاد است، پررنگتر میشود و به امید و حمایت از صدای مردمی که برای دموکراسی میجنگند، تأکید میکند. ایالاتمتحده از زمان دو جنگ جهانی، در نظر دوستان و دشمنان، با تمام فراز و نشیبهایی که پشت سر گذاشته، نماد دموکراسی و آزادی در جهان بوده است. هنگامیکه آمریکا موردانتقاد و حتی دشنام قرار گرفت (چه در جنگ ویتنام، چه در رقابت تسلیحاتی جنگ سرد یا رسوایی واترگیت)، بازهم فراتر از این خطاها ایستاد و بر اساس استانداردهایش به مسیر خود ادامه داد و آمریکاییها همیشه سریع به متحدان خود اطمینان خاطر میدادند که «ما بهتر از این هستیم» و این عبارتی است که این روزها، اغلب در میان مخالفان ترامپ به گوش میرسد.
اتحادیه شوروی و سایر حکومتهای مستبد با تظاهر به اجرای انتخابات دموکراتیک و ایجاد قانون اساسی مندرآوردیِ پرطمطراق -که هرگز قصد اجرای آن را نداشتند- در اصل به این الگوی آمریکایی، ادای احترام کردهاند. حتی قبل از اینکه ترامپ به قدرت برسد و حمله خود را به خطمشیهای دموکراتیک و رسانهها آغاز کند، ازآنجاییکه او مرتب برای متفقین، هیئت حاکمه و پیمانهای شکسته شده، شاخوشانه میکشید و به قاعده و احکام سیاسی به دور از نیرنگ و دروغ، تئوریهای توطئه آمیز، نژادپرستی و نارضایتیها بیتفاوت بود، اطمینان طلبیها ضعیف شده بود. نخستوزیر مستبد مجارستان، ویکتور اربان، باافتخار دموکراسی لیبرال را به حمایت جنجالآمیز از ترامپ محکوم کرد. بااینحال، حتی با گذشت چهار سال تمام از اینها، تصاویر آن اراذل شبهنظامی یا آن معترضانی که قیافه دلقک را برای خود درست کرده و به کنگره یورش بردند، شوکی عظیم به جهانیان وارد کرد؛ درواقع، قرار نبود اینجا اتفاق بیفتد.
عبارت «وضعیت ایالاتمتحده به سطح کشورهای آمریکای لاتین کاهشیافته است»، بهنوعی حکم خود تخریبی روزنامه اگلوبی برزیل را نشان میدهد. به طور دقیق، در میانمدت، حمله به ساختمان کنگره آمریکا موجب تاریکترین خاطرات و ترس از دموکراسیهای جهان شد. در میان متفقین، آلمان به طور ویژه، متوجه شباهتهایی بین صحنههای وقوع در ساختمان کنگره آمریکا و تاریخ کشور خود شد؛ ربوده شدن یک دموکراسی ضعیف توسط آدلف هیلتر و تلاش اخیری که در آگوست، جمعی از راستگراهای افراطی معترض به محدودیتهای کرونا ویروس برای هجوم به رایشتاگ، ساختمان پارلمان آلمان، در برلین کردند. صدراعظم، آنگلا مرکل که در ایالت ایست بازرسی آلمان شرقی بزرگ شده و منتقد شدید اداره حکومت ترامپ بود، اظهار داشت که این تصاویر، «من را عصبانی و ناراحت کرده است» و در مورد عتاب قرار دادن ترامپ تردیدی نکرد. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که در ابتدا کوشیده بود تا دست دوستی بهسوی ترامپ دراز کند (اما ناموفق بود)، در یک سخنرانی که بخشی از آن به زبان انگلیسی ایراد شد، بر اهمیت این لحظه تأکید کرد و در طی آن اعلام نمود که «معبد دموکراسی آمریکا»، موردحمله قرارگرفته است. او گفت: «یک نفر و یک رأی، یک جهان را تحت شعاع قرار میدهد». بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس که اتحاد امیدبخشی را پیرامون ترامپ دیده بود، این «صحنههای ننگین» در واشنگتن را محکوم کرد.
این موضوع برای ریچارد هاس، دیپلمات کارکشته و رئیس شورای روابط خارجی، چیزی کمتر از پایان یک دوره نبود. او در یک پیام توییتی نوشت: «ما شاهد تصاویری بودیم که هرگز تصور نمیکردم که آنها را در این کشور ببینیم؛ در برخی پایتختهای دیگر چرا اما در اینجا، نه. احتمالاً در جهان، دیگر همچون گذشته، هیچکس شاهد احترام، ترس یا وابستگی به ما نخواهد بود. اگر دوره پسا آمریکایی شروعی داشته باشد، بهطورقطع، همین امروز است».
اثر این شوک بهتدریج فروکش خواهد شد. تحلیف یک رئیسجمهور بیشتر با درک جهان دموکراتیک از بلندپایهترین مقام آمریکایی، نمایشی قوی از تابآوری دموکراسی آمریکا خواهد بود و جو بایدن، رئیسجمهور منتخب، وعده اقدام سریع برای جبران بدترین خسارتهای وارده به خارج توسط ترامپ را داده است. این بیماری همهگیر سرسخت در صدر دستور کار جهانی، قرار خواهد گرفت؛ اما عمق و شدت واکنشهای جهانی نشان میدهد که اعتبار و هیمنه رابطه آمریکا با جهان، شکسته شده است. این مسئله چیزی فراتر از شعار بایدن است که میگوید: «ما بهتر از آن هستیم» که دوستان دموکراتیک یا دشمنان دیکتاتور را متقاعد میکند که حمله به قلب دموکراسی آمریکا توسط طرفداران متعصب ترامپ، فقط یک ناهنجاری موقت بود.
[i] اصطلاح پس چه ایسم نوعی مغالطه برای منحرف کردن طرف مقابل از بحث اصلی است. این اصطلاح بیشتر مربوط به دوران «جنگ سرد» بین شرق و غرب است که یک روش تبلیغاتی برای روسها محسوب میشد، چون هر وقت هدف انتقاد قرار میگرفتند، فوراً پاسخ میدادند: «پس در مورد فلان چیز چه میگویید؟»