مترجم: هادی قربانیار
بعد از ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، ایران یک تیم مذاکرهکننده جدید معرفی کرد. این گروه به میز مذاکرات وین برگشته و در ابتدا، موضعی بسیار تند اتخاذ کردند، اما با توجه به اینکه مقامات آمریکایی هشدار دادهاند که «پنجره احیای مؤثر برجام ۲۰۱۵، در حال بسته شدن است»، مسئولان ایرانی در تلاشاند تا خواستههای خود را متعادلتر سازند و همچنین، از توافق در آیندهای نزدیک سخن میگویند. وزیر امور خارجه ایران، حسین امیر عبداللهیان اظهار داشت که ایران، «از مذاکره مستقیم با آمریکا، صرفنظر نخواهد کرد، اگر این کار، باعث تسهیل در نیل به یک توافق مناسب و تضمینشده باشد». تاکنون ایران از نشستن بر سر میز مذاکره با آمریکا در وین، امتناع ورزیده و در عوض، پیامهای خود را از طریق سایر نمایندگان حاضر در مذاکرات، ردوبدل کرده است. قبلاً رهبر ایران، آیتالله سید علی خامنهای ضمن اشاره به احتمال گفتگوی مستقیم با واشنگتن، متذکر شد که «مذاکره با دشمن» بدون تسلیم شدن در برابر آن امکانپذیر است. عوامل متعددی در این تغییر رویکرد دخیل هستند؛ مهمترین این عوامل؛ درک این موضوع است که شکست احتمالی مذاکرات وین، موجب میشود تا بازسازی اقتصادی -که کشور بهشدت به آن نیاز دارد- محقق نشود. عامل دیگر، بیصبری آشکار مقامات آمریکایی برای رسیدن به یک توافق است، آنهم قبل از اینکه برنامه هستهای ایران، پیشرفت بیشتری بکند. عامل سوم و کلیدی دیگر، احتمال رویارویی نظامی احتمالی با آمریکا، در مورد مسئله عراق است. اگرچه هیچیک از ایران و آمریکا، خواهان تشدید تنشها در عراق نیستند، اما فعالیتهای شبهنظامیان شیعه موردحمایت ایران در این کشور، خطر چنین تقابلی را افزایش میدهد. به نظر میرسد تهران، شرایط سختگیرانهای را که برای بازگشت به پایبندی کامل به برجام تعیین کرده بود، تعدیل کرده است. این شرایط، شامل لغو تمامی تحریمهایی که توسط دولت ترامپ[۱] وضع شده بود و همچنین، امتناع از گفتگوی مستقیم با آمریکا در وین میشود.
چندین تن از تحلیلگران برجسته و مقامات سابق ایران، معتقدند که این تغییرات، نشانههای روشنی از تمایل ایران برای بازگشت به پایبندی کامل به برجام است، حتی بدون اینکه تمامی شرایط مدنظرش محقق شوند. دیدگاه آنها این است که آیتالله خامنهای (تصمیمگیرنده اصلی)، اجازه گفتگوی مستقیم با آمریکا را صادر کرده است، به این دلیل که او باید پرونده هستهای را قبل از هر مسئله دیگری، حلوفصل کند. یکی از این تحلیلگران، دیپلمات برجسته سابق ایران، جاوید قربان اوغلی است؛ وی معتقد است که دور بعدی مذاکرات وین -که انتظار میرود این هفته آغاز شود- «احتمالاً آخرین دور گفتگوها خواهد بود». در دیدگاه قربان اوغلی، روسیه و چین -که در مذاکرات نیز حضور دارند- متحدان قابلاعتمادی برای ایران نیستند.
رسانه و شخصیتهای تندروی ایران، در موضوع مذاکرات مستقیم، اختلافنظر دارند. درحالیکه اعضای کمیسیون امنیت ملی، سیاست خارجی و همچنین، هیئترئیسه مجلس، موافقت خود را با چنین مذاکرهای اعلام کردهاند، اما نمایندگان رادیکالتر با این گفتگوها مخالفت میکنند، گرچه نه با شدت. بر اساس گزارشهای رسانههای ایران، مجلس اکثراً تندرو، بهروشنی حامی مذاکره مستقیم است و مخالفان، «صرفاً تعداد معدودی هستند که در انزوا قرار دارند». در خارج از مجلس، مخالفت با مذاکره مستقیم، به افراطیهای سطح پایین و دانشجویان دانشگاههای دورافتاده، محدود شده است. حتی نامه افشاشده سعید جلیلی، رئیس سابق تیم مذاکرهکننده به آیتالله خامنهای نیز چندان موردتوجه قرار نگرفت، زیرا یک نمایش تبلیغاتی برای جلیلی تلقی شد؛ کسی که نتوانست بعد از انتخابات، جایگاه وزیر امور خارجه و سرتیم مذاکرهکننده را به دست بیاورد. جلیلی معتقد بود که ایران، باید از برجام خارج شود، غنیسازی ۹۰ درصدی (سطح ساخت بمب) اورانیوم را آغاز کند و سپس، گفتگوهای دوجانبه مستقیمی را با آمریکا در مورد همه مسائل، در دستور کار قرار دهد. در این میان، فقط یک روزنامه مهم تندرو به نام کیهان، با دیدگاه مذاکره مستقیم مخالفت کرد، اما این مخالفت نیز به شکلی گسترده، مورد بیتوجهی قرار گرفت.
درواقع، نگرش کلی رسانههای ایران، این است که این مخالفت، نمایشی و صوری است که هدف آن، فراهم ساختن حمایت عمومی از حکومت، برای گفتگوهای مستقیم آینده است. سردبیر روزنامه جوان (یک خبرگزاری وابسته به نهاد قدرتمند سپاه است)، از همان اول، به شکلی علنی از دیدگاه مذاکرات مستقیم حمایت کرد. همچنین، به نظر میرسد که رسانههای ایران، توجه خود را از مفهوم احیای برجام به سمت مشکلاتی که ممکن است، بعد از اجرایی شدن آن پدید آید، معطوف نمودهاند. تحلیلگران بهدرستی این نکته را متذکر شدهاند که توافق، دشمنان زیادی در تهران و واشنگتن دارد و آنها تلاش میکنند تا در صورت بازسازی برجام، آن را از مسیر خارج کنند. بهبیاندیگر، رسانههای ایران، هماکنون از مرحله توافق عبور کرده و مشغول بررسی وضعیت پساتوافق هستند. بهعنوانمثال، نویسنده یک سرمقاله ویژه در روزنامه اصلاحطلب شرق، از تصمیم گیران کشور خواست تا اشتباهی را که در گذشته انجام دادهاند، تکرار نکنند و بیشازاندازه، به منافع احیای برجام دلخوش نشوند. مقالهای دیگر راههای تضعیف توافق توسط قانونگذاران آمریکا را بررسی میکند. بهعلاوه، یکی دیگر از تحلیلگران، ضمن تأکید بر اینکه ایران هیچ دلیلی برای عدم پایبندی به برجام ندارد، هشدار داده است که اگر توافق در مرحله اجرا فروبپاشد، ایران مقصر آن نخواهد بود.
درمجموع باید گفت که فضای موجود در تهران -که به شکل غیرمستقیم و تلویحی از مراکز اصلی قدرت نشئت میگیرد- نشان میدهد، حصول توافق بیشتر از یک احتمال است و اگر مذاکرات با شکست مواجه شود، آمریکا مقصر آن خواهد بود. بر اساس دیدگاه رسانههای ایران، تهران، برای توافق مشتاق بوده و این، واشنگتن است که مردد به نظر میرسد. تهران بهمحض اینکه اطمینان پیدا کند، آمریکا بار دیگر از برجام خارج نمیشود، پایبندی به آن را آغاز میکند. این، همان تضمینی است که ایران قبل از موافقت با پایبندی کامل، خواهان آن است. این خواسته مستلزم نابودی یا حداقل از کار انداختن سانتریفیوژهای پیشرفتهتر این کشور و انتقال ذخایر مازاد اورانیوم غنیشده به مکانی دیگر است (اینکه آمریکا در ۴ فوریه ۲۰۲۲ اعلام کرد در حال اعاده معافیتهای لازم برای سایر کشورها نسبت به همکاری با ایران در زمینههای غیرنظامی هستهای است، نشانهای مثبت برای موفقیت گفتگوها تلقی شد). تا جایی که به تهران مربوط است، باید به این سؤال پاسخ داد که اگر دونالد ترامپ یا یک سیاستمدار همفکر او در انتخابات سال ۲۰۲۴ پیروز شوند، با توجه به جوی که در واشنگتن حاکم است، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ تهران نیازمند تضمینهایی است مبنی بر اینکه تجربه ترامپ، دوباره تکرار نخواهد شد. تمامی مسائل دیگر، قابلمذاکره هستند.
منبع: https://www.atlanticcouncil.org/blogs/iransource/iran-is-preparing-public-opinion-for-a-revival-of-the-jcpoa/
[۱] Trump