مترجم: هادی قربان یار
درحالیکه ایالاتمتحده، معتقد است تهران باید برنامه غنیسازی هستهای خود را متوقف کند، گفتگوهای هستهای با ایران، در وین از سر گرفتهشده است، آنهم بعد از اینکه رئیسجمهور سابق، دونالد ترامپ،[۱] در سال ۲۰۱۸، آمریکا را از برجام خارج کرد. در ادامه، کریم سجادپور[۲] تحلیلگر و متخصص ایران در بنیاد کارنگی[۳] و جورج پرکوویچ و[۴] نایبرئیس برنامه سیاست هستهای کارنگی[۵]، در مورد آخرین تحولات و آنچه در احیای مذاکرات درخطر است، سخن میگویند.
روند مذاکرات تاکنون چگونه بوده است؟
کریم سجادپور: دولت جو بایدن[۶]، به دنبال یک بازگشت متقابل به توافق هستهای است که ایران را ملزم میکند، در ازای لغو تحریمها، پیشرفتهای هستهای خود را به عقب بازگردانده و با نظارتهای بیشتر موافقت کند. چون این ترامپ بود که بهصورت یکجانبه از توافق خارج شد. تهران، معتقد است که ابتدا، آمریکا باید تحریمها را بردارد و تضمین دهد که دولت آینده این کشور، توافق را نقض نخواهد کرد. تا این لحظه، چندان نمیتوان خوشبین بود که ایران، برنامه هستهای خود را به نقطهای که در سال ۲۰۱۵ قرار داشت، برگرداند.
جورج پرکوویچ: دولت جدید ایران که در ماه ژوئن بر سر کار آمد، خواستهها یا مواضع مختلفی را آزمایش کرد که پذیرش آنها برای سایر کشورها و اتحادیه اروپا، دشوارتر از قبول پیشنهادهای دولت پیشین بود. مثلاً گفتهشده که ایران، خواستار غرامت برای آسیبهای اقتصادی شده که خروج دولت ترامپ از برجام، بر این کشور، وارد آورده است. همچنین، ایران به دنبال تغییر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد برجام است تا در صورت نقض توافق احیاشده توسط آمریکا، بازگشت تحریمها را سختتر کند. طرفهای دیگر بهعلاوه اسرائیل و همسایگان عرب ایران، با زبانبازی صبورانه و انواعی از تهدیدها، تلاش کردهاند تا این کشور را به نقطه پایانی مذاکرات در زمان انتخابات برگردانند. موضع آمریکا صرفاً این است که به ایران، اطمینان دهد لغو تحریمها بعد از دولت بایدن نیز ادامه پیدا میکند یا اینکه شرکتهای تجاری بینالمللی، اطمینان کافی پیدا کنند که در صورت همکاری با ایران، مشمول تحریم نخواهند شد.
مقامات آمریکا بهصورت مستقیم با ایران مذاکره نمیکنند. حال، ارتباط غیرمستقیم، چه تأثیری بر روند گفتگوها میگذارد؟
سجادپور: ایالاتمتحده از گفتگوهای مستقیم با ایران، استقبال میکند اما رهبر ایران مذاکره مستقیم را ممنوع کرده است (حداقل بهصورت علنی). مذاکرهکنندگان آمریکا، اظهار داشتهاند که فقدان گفتگوی مستقیم، رفع بیاعتمادی و شکستن بنبستها را دشوارتر میسازد، زیرا تمامی جزئیات، باید مجدداً از طریق افراد گفتگوکننده -که احتمالاً نه واشنگتن و نه تهران، هیچکدام اعتماد کامل به آنها ندارند- بررسی شوند.
پرکوویچ: فقدان گفتگوی مستقیم، معضلی برای تمامی طرفهای حاضر است. اوضاع مانند بازی قدیمی «تلفن» شده است، بدین معنا که در جریان انتقال پیام به طرف مقابل، بخشی از آن مفقود میشود. دشواری دیگر این است که کارشناسان فنی، نمیتوانند بهصورت مستقیم، با یکدیگر صحبت کنند و واسطه نیز ممکن است، تخصص مربوطه را نداشته باشد. هیچ حرکت خودجوشی وجود ندارد و روند پیشرفت مسائل، کند شده است.
چرا ایالاتمتحده تلاش میکند تا برای توافق، ضربالاجل تعیین کند؟
سجادپور: هرچقدر زمان بیشتری بگذرد، ایران، توانایی هستهای خود را بیشتر بهبود میبخشد و بندهای انقضای برجام نیز زودتر به زمان پایان خود، نزدیک خواهند شد. مثلاً در سال ۲۰۲۴، ایران، اجازه خواهد داشت تا از سانتریفیوژهای سریعتر استفاده کند؛ اقدامی که مسیر احتمالیاش به سمت ساخت سلاح را کوتاهتر خواهد کرد. در همان زمان، مقامات ایرانی دلیل خوبی دارند برای اینکه مذاکرات را سرعت ببخشند، چون کشور تا زمان دستیابی به یک راهحل کامل یا جزئی در موضوع هستهای، تهدیدها و فشارهای جدی اقتصادی را تجربه خواهد کرد.
پرکوویچ: فارغ از مسئله توانایی فنی، هرچقدر ایران، زمان بیشتری برای غنیسازی و ذخیره اورانیوم داشته باشد، به کسب توانایی ساخت سلاح هستهای نزدیکتر خواهد شد. ضابطهای که خوب یا بد، قبل از نهایی شدن برجام تعیین شد، این بود که ایران، باید حداقل یک سال از داشتن ماده شکافای کافی برای ساخت یک بمب اتمی، دور نگهداشته شود. هرچقدر ایران به داشتن آن مقدار مواد نزدیکتر شود، ایالاتمتحده یا اسرائیل، با فشار بیشتری برای انجام اقدام نظامی بازدارنده، مواجه خواهند شد. این مسئله، مانند ساعتی است که تیکتاک کرده و رسانهها، کنگره آمریکا و دیگران، نظارهگر آن هستند و از آن برای امتیاز دادن به دولت بایدن و همچنین، طلب کردن انجام اقدام نظامی استفاده میکنند. این ضابطه و معیار از نظر راهبردی، چندان معنایی ندارد، اما این مسئله، باعث نمیشود که از اهمیت سیاسی آن کاسته شود.
این گفتگوها صرفاً ناظر به ایران و ایالاتمتحده نیستند. چین، روسیه و اروپا، چه نگرشی نسبت به این مذاکرات دارند؟
پرکوویچ: فرانسه مصمم است تا ایران را از دستیابی به سلاح هستهای بازدارد و درعینحال، تلاش میکند تا از بروز جنگ در منطقه جلوگیری نماید. انگلستان به دلایل گوناگون، بازیگری است که فعالیت چندانی ندارد. روسیه، هیچ قرابتی با ایران ندارد و درواقع، نمیخواهد ایران به سلاح اتمی دست پیدا کند، اما میتواند در صورت شکست این گفتگوها، از بحران، بیثباتی و قیمت بالای انرژی نفع ببرد. چین نیز نمیخواهد ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند زیرا دوست ندارد که قیمت انرژی بالا برود و خواهان دسترسی بیشتر به تأمین کالا برای اقتصاد ایران بوده و بهصورت کلی با تحریمها مخالف است، البته خود را در این مسئله، به خطر نمیاندازد.
سجادپور: چین، اروپا، روسیه و ایالاتمتحده، دیدگاههای متفاوتی در مورد ایران دارند، اما وجه اشتراک آنها، جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران و همچنین، اجتناب از منازعه با این کشور است. به نظر من، با توجه به وابستگی اقتصادی و راهبردی تهران به پکن، چین، مهمترین بازیگر این معادله است. اگرچه حل این مسئله برای چین منفعت دارد، اما این کشور به دلایل مختلف، تمایلی ندارد تا به ایران، فشار وارد کند؛ ازجمله این دلایل، منازعه متقابل چین و آمریکا است.
آیا رئیس جمهور جدید ایران، رویکرد متفاوتی در مقایسه با پیشینیان خود اتخاذ میکند؟
سجادپور: رئیس جمهور ابراهیم رئیسی و تیم مذاکرهکننده او، گرایش متفاوتی نسبت به همتای سابقش، حسن روحانی و تیمش دارند. جهانبینی رئیسی مانند استادش آیتالله خامنهای، مبتنی بر مقاومت در برابر آمریکا است نه همکاری با آنها. بهعلاوه، هر دو معتقدند که دولت بایدن، خود را متعهّد میداند تا توافق هستهای را احیا کرده و حضور آمریکا در خاورمیانه را کاهش دهد و ازاینرو، آنها میتوانند بیشتر چانهزنی کنند و کمتر امتیاز بدهند.
پرکوویچ: این موقعیت برای هر دولتی دشوار خواهد بود. تصور کنید که کشور شما پس از سالها مذاکره و تحریم، با دشمن دیرینه خود، به توافق رسیده است. شما اساساً به وعده خود (حداقل بهاندازه طرف مقابل) عمل کردید، سپس، دشمن اصلی شما رهبری جدید پیدا میکند (یک مرد بیثبات، جاهل و عجیب) که تصمیم به نقض توافق گرفته و رنج بیشتری را بر مردم و دولت شما تحمیل میکند. اعضای دیگر شورای امنیت، گمان میکنند که اقدام آمریکا، اشتباه بوده است، اما با این حال، هیچ اقدام قابل توجهی برای اصلاح وضعیت انجام ندادهاند. اکنون ایران، علیرغم اینکه چیزهای زیادی را از دست داده است، تحتفشار قرارگرفته تا به توافق اصلی بازگردد، آنهم بدون هیچ تضمینی از سوی آمریکا مبنی بر اینکه همان کار قبلی را در سه سال آینده، تکرار نخواهد کرد. چشمانداز روشنی وجود ندارد که شرکتهای تجاری بین المللی بر ترس خود از تحریمهای ثانویه آمریکا، غلبه کرده و با تهران تجارت کنند. برای هر دولت جدیدی، این امر دشوار است که بگوید «بله ما مدارا و پذیرش نشان داده و آنچه شما میخواهید، فراهم نموده و نیز درک میکنیم که شما، نمیتوانید وعده بیشتری به ما بدهید».
وقتی ایران به سلاح هسته ای دست پیدا کند، چه هدفی را دنبال خواهد کرد؟
سجادپور: اولین هدف جمهوری اسلامی، بقای آن است. بر اساس محاسبات این کشور در دو دهه گذشته، خطر سوق دادن برنامه هستهای به سمت ساخت سلاح (حمله نظامی احتمالی از سوی آمریکا یا اسرائیل)، بیشتر از منافع آن است. نهاد اطلاعاتی آمریکا، معتقد است که ایران، هنوز برای ساخت سلاح هستهای تصمیم نگرفته است. اگرچه هیچ بحث علنی و آشکاری در ایران نسبت به این موضوع جریان ندارد، اما من، گمان میکنم که تعداد فزایندهای از مقامات ایرانی، معتقدند که سلاح هستهای به جمهوری اسلامی در برابر فشار یا تهدیدهای آمریکا و اسرائیل مصونیت میبخشد.
پرکوویچ: ایران راه طولانی در پیش دارد، قبل از اینکه واقعاً به سلاح هستهای دست پیدا کند. اگر این کشور، چنین سیاستی را در پیش بگیرد، یعنی انجام اقداماتی بهمراتب فراتر از غنیسازی اورانیوم تا سطح موردنیاز برای ساخت بمب، اسرائیل یا آمریکا، بهاحتمال فراوان آگاه شده و برای جلوگیری از آن، دست به اقدام نظامی میزنند؛ بنابراین، درحالیکه ایران، ممکن است خواهان سلاح هستهای برای جلوگیری از حملات باشد، رهبران این کشور باید به دنبال راهی باشند تا خود و سلاحهایشان را در جنگی که آمریکا، اسرائیل و سایر کشورها برای مانعشدن جمهوری اسلامی از دستیابی به سلاحهای هستهای به راه میاندازند، نجات دهند. بدین ترتیب، حتی اگر ایران سلاحهای هستهای معدودی داشته باشد، مقامات این کشور، باید تلاش کنند تا هم از نزاع نظامی متعاقب آن، خلاصی بیابند و هم بر تحریمهای همیشه دشواری که مردم را بیشازپیش علیه دولت تحریک میکند، فائق آیند. ایران، کره شمالی نیست؛ مردم ایران، انتظار بهمراتب بیشتری دارند.
آنها میدانند که سپاه، فاسد و سرکوبگر است و نمیتواند، به شکلی عادلانه یا مؤثر حکمرانی کند. سیاستهای خبیث صاحبان قدرت، مشکل مشروعیت دولت را تشدید میکند، بهگونهای که رقبا برای اجتناب از متهم شدن به مذاکره از روی ضعف، با یکدیگر رقابت میکنند. ازاینرو میتوان فهمید، چرا ادامه این اظهارات که ایران به دنبال سلاح هستهای است، برای آمریکا، اسرائیل و سایرین زیانبخش است؛ زیرا باعث میشود، اینگونه به نظر برسد که حاکمان ایران، حاضرند تا برای بازگشت به برجام، امتیاز مهمی را از دست بدهند، درحالیکه بهاحتمالزیاد، رهبران ایران دانش فنی و توانایی پایهای برای ساخت سلاح هستهای را فقط بهعنوان یک اهرم فشار علیه دشمنان میخواهند. برجام، نتیجهبخش بود زیرا حاکمان ایران به توانایی کنترل و مقابله با خطر، دست پیداکرده بودند و جهان نیز مطمئن شده بود که ساخت سلاح هستهای توسط ایران، حتماً همراه خواهد شد با هشدارهای کافی برای توقف آن. این منطق اصولی (نداشتن سلاح هستهای)، همچنان بهترین توافق موقت در دسترس برای ایران و دیگر کشورهای جهان است.
نتیجه مطلوب برای غرب چیست؟
پرکوویچ: نتیجه مطلوب، توافقی است که محدودیت فعالیتها و تواناییهای هستهای لازم برای ساخت سلاح هستهای (و نه برای اهداف غیرنظامی) را تقویت کرده و توسعه دهد؛ اما این اتفاق، رخ نخواهد داد، مخصوصاً به این دلیل که ایالاتمتحده از نظر سیاسی، قادر نیست پیشنهاد «بیشتر در برابر بیشتر» را در قبال ایران مطرح کند. پس یک نتیجه خوب، بازگشت متقابل به برجام خواهد بود. احتمال وقوع این مسئله، بیشتر از نتیجه مطلوب بوده اما همچنان، تحقق آن دشوار است، بهخصوص، به دلیل سوء عملکرد یا بیمسئولیتی واشنگتن که مانع حمایت دو حزب مخالف از مصالحه دیپلماتیک با دشمنان میشود. ازاینرو، یک پیامد قابلقبول و محتمل، عبارت است از استمرار وضعیت موجود؛ ایران، تواناییهای هستهای خود را ارتقاء داده تا نفوذ و قدرت بیشتری برای لغو جامعتر تحریمها به دست بیاورد. آمریکا و سایر کشورها، تحریمها را به این شکل لغو نکرده یا نمیتوانند، لغو کنند اما در عوض، تلاش میکنند تا فشار بیشتری به ایران وارد آورند؛ همه طرفها به سمت یک بحران شدیدتر درحرکت هستند، با این امید که قبل از ورود به مرحله جدیدی از شرایط، تغییری حاصل شود.
نتیجه خوب برای ایران چیست؟
سجادپور: ایران، ممکن است لغو کمی از تحریمها را در مقابل کوتاه آمدن در برخی مسائل هستهای بپذیرد؛ آن چیزی که گاهی «کم در برابر کم» نامیده میشود. نقطه مقابل این مسئله، نیل به توافقی است که اکثر تحریمها را رفع میکند اما همزمان از کشور میخواهد تا بخش بیشتری از فعالیتهای هستهای را متوقف کند. مادامیکه ایران، بتواند به اروپا و آسیا نفت بفروشد و از نظام مالی بین المللی بهره ببرد، حاکمان این کشور، علاقهای به ادغام کامل در اقتصاد جهانی و جذب سرمایههای عظیم خارجی ندارند. این مسئله در طول چهار دهه گذشته، هرگز اولویت آنها نبوده است. بعد از امضای برجام در سال ۲۰۱۵، حضرت آیتالله خامنهای هشدار داد که سرمایهگذاری خارجی، میتواند اسب تروجانی برای تغییر رژیم باشد.
پرکوویچ: «کمتر در برابر کمتر»، بهمراتب، بیشتر محتمل است تا «بیشتر در برابر بیشتر». همه منتقدان برجام و رؤسای جمهور دموکرات آمریکا، دولت بایدن را به دلیل پذیرش چنین توافقی، تقبیح و محکوم خواهند کرد، اما آنها مسئولیت جنگ را بهعنوان یک گزینه جایگزین نمیپذیرند. بهعلاوه، آنها رویکرد دیگری نیز ندارند که بتواند، نتیجه بهتری فراهم آورد. به هر حال دولت ترامپ سیاست فشار حداکثری علیه ایران را در پیش گرفت و این اقدام، مولّد تمامی محرکها و اقداماتی شد که مردم، اکنون آنها را تقبیح میکنند. این روزها در سیاست آمریکا، بهآسانی میتوان حامیان مصالحه با مخالفان خارجی یا داخلی را مورد هجمه قرارداد. این دلیل، آن است که اقدامات داخلی ما افتضاح هستند و ما در حل مسئله تغییر آبوهوا در داخل کشور یا در سطح بین المللی، ناتوان هستیم و همچنین، در مواجهه با دشمنان، نمیتوانیم به یک پیشرفت دیپلماتیک دست پیدا کرده و خطر نابودی را کم کنیم.
چه نشانهها یا علامتهایی حاکی از یک توافق قریب الوقوع هستند؟ در نظر شما، چه عواملی نشان میدهند که گفتگوها، در معرض خطر شکست قرار دارند؟
پرکوویچ: نسبت به نشانههای شکست، بنده اظهارات مقامات فرانسوی و چینی را رصد میکنم. هر دو کشور در گفتگوها حضور داشته و منافع مهم اقتصادی و سیاسی در موفقیتشان وجود دارد؛ حداقل در اجتناب از جنگ در منطقه.
سجادپور: خامنهای در سپتامبر ۲۰۱۳، در سخنرانی برای سپاهیان، تظاهر کرد که ایران در مسئله هستهای، مصالحه کرده است. او اصطلاح «نرمش قهرمانانه» را برای این موضوع بهکاربرده و اظهار داشت که گاهی یک کشتیگیر باید عقب بنشیند تا برای مقابله با دشمن تجدیدقوا کند. بهبیاندیگر، ایران، آماده انجام مصالحه و مدارای موقت و فنی در مسئله هستهای بود، اما بااینوجود، ایالاتمتحده و ایران، همچنان دشمن باقی خواهند ماند. نسبت به مسئله آمادگی ایران برای کوتاه آمدن در این موضوع، سخنان خامنهای، اغلب بهترین نشانهها را در اختیار ما میگذارند. در هفتهها و ماههای آتی، احتمالاً خبرهای مهمی از خطر شکست مذاکرات، منتشر خواهد شد. اگرچه ممکن است که ما تنشها و بنبستهای طولانی داشته باشیم، اما تمامی هفتکشور حاضر در مذاکرات، خواهان پیشگیری از شکست هستند. یقیناً، بخشی از چالش پیش روی دولت بایدن، این است که ایران، کاملاً مطمئن است که ایالاتمتحده به مذاکرات ادامهدار متعهد است.
منبع:
این مقاله ترجمه از سایت است،برای دریافت اصل مقاله کلیک کنید.
[۱] Donald Trump
[۲] Karim Sadjadpour
[۳][۳] Carnegie Endowment for International Peacehttps
[۴] George Perkovich
[۵] Carnegie’s Nuclear Policy Program
[۶] Joe Biden