مترجم: هادی قربا نیار
در طول چند هفته آینده، جو بایدن[۳] با بزرگترین تصمیم دوران ریاست جمهوری خود در مورد ایران، مواجه خواهد شد. او درنهایت، میتواند پاسخ «منفی» بدهد و ائتلافی ایجاد نماید تا تهران را به دلیل فریبکاری و اقدامات غیرمجاز هسته ای، بازخواست کند یا میتواند در دام ملاها گرفتار شود و راه نیل به هدفش را -که حصول یک توافق هسته ای طولانیتر و قویتر در آینده است- به روی خود ببندد. از چند ماه گذشته تاکنون، دولت بایدن بر اساس یک فرضیه غلط عمل میکند. این دولت اعتقاد دارد که اگر ایالاتمتحده فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه ایران را کاهش دهد و درعینحال، هرگونه تهدید احتمالی نظامی را نیز منکر شود، ممکن است که تهران، در مورد رسیدن به یک جایگزین برای توافق هستهای ناقص سال ۲۰۱۵ (مشهور به برجام) که دونالد ترامپ[۴] در سال ۲۰۱۸، از آن خارج شد، وارد مذاکره شود. البته خلاف آن ثابت شده است.
ایران، امسال در شرایطی کارش را آغاز کرد که ذخایر ارزی در اختیارش، تنها ۴ میلیارد دلار بود، رئیس جمهور آمریکا برای استفاده از ابزار نظامی علیه کشور، اعلام آمادگی کرد و این امکان وجود داشت که شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی،[۵] پرونده ایران را به دلیل نقض ان پی تی[۶] به شورای امنیت سازمان ملل متحد[۷] ارجاع دهد. نکته مهم این است که ایران، تولید اورانیوم با درصد غنای بالا را در اوایل ژانویه آغاز کرده، آنهم به این دلیل که حکومت، اطمینان داشته است که دولت ترامپ، بعد از پایان کارش دیگر توانایی سیاسی برای انجام واکنش نظامی ندارد. اگر فشارهای اقتصادی و سیاسی سال ۲۰۲۰ در ۲۰۲۱ تشدید میشد، ایالاتمتحده بهاحتمالزیاد، اکنون در حال مذاکره با ایران در مورد یک توافق هسته ای جدید بود.
در ۲۰ ژانویه سال ۲۰۲۱، ملاها امید و عمری دوباره پیدا کردند، زیرا اقدامات ترامپ مبنی بر فشار بیشتر، به دفاع حداکثری بایدن تبدیل شده بود. همچنین، بهجای ممانعت رژیم از دسترسی به نقدینگی و پول، بایدن به ایران اجازه داد تا از داراییهای مسدود شدهاش برای بازپرداخت بدهیه ای خارجی استفاده کند و همزمان، متحدان اروپایی خود را نیز از اینکه ایران را به خاطر ادامه امتناع از پذیرش بازرسیهای آژانس از سایتها و مواد اعلام نشده هستهای محکوم کنند بر حذر داشت. ایران در همین زمان، جو بایدن را از طریق نائبان منطقهای خود امتحان کرد؛ یعنی بهوسیله حملات ادامهدار به نیروهای آمریکایی در عراق، حملات موشکی و راکتی به اسرائیل و عربستان سعودی و همچنین، حملات به کشتیرانی دریایی. باوجوداین، بایدن برخلاف پیشینیان خود -که سپاهیان عامل حملات فوق را مورد هدف قرار داده بودند- اقدام تلافیجویانه انجام نداد، حتی بعد از مرگ یک پیمانکار آمریکایی در عراق.
درنهایت، نتیجه چیست؟ تهاجمیترین توسعه در برنامه غنیسازی اورانیوم ایران تا به امروز، بیپرواترین اعمال محدودیت بر بازرسیهای آژانس در تاریخ ایران و روی کار آمدن یک دولت تندرو در این کشور بوده که مصمّم است، به یک مبنای هستهای جدید برای مذاکرات آینده پایبند باشد. جو بایدن به ایران اجازه داد تا در عرض چند ماه ورق را برگرداند و از رژیمی که روزبه روز بیشتر کنترل و محدود میشد و در آستانه فروپاشی اقتصادی بود، به حکومتی تبدیل شود که روزبهروز بیشتر به خود، اتکا پیدا میکند، به شکلی که فقط چند گام تا به دست آوردن توانایی گریز هستهای فاصله دارد. حکومت حتی میتواند، خطرناکتر از این هم بشود؛ یک «اقدام مخفیانه» که بر اساس آن، ایران از تأسیسات سری و سانتریفیوژهای پیشرفته برای مقاصد تسلیحاتی استفاده میکند. درواقع، ایران در حال عملیاتی کردن سانتریفیوژهای پیشرفته، غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد- که کمی با رسیدن به مواد شکافت پذیر هستهای (شکافا) لازم برای ساخت بمب فاصله دارد- و کار بر روی تکنولوژی اورانیوم فلزی است. این کشور در حوزه غنیسازی و همچنین ساخت بمب، در حال پیشرفت است. ایران از پاسخ به سؤالات آژانس در مورد مواد هستهای کشف شده توسط این نهاد، حداقل در سه منطقه ای که قبلاً بهصورت رسمی اعلام نشده بود و همچنین، چرایی آگاه نساختن آژانس از وجود این اماکن امتناع میورزد. همچنین، این کشور از تحویل تصاویر ضبط شده توسط دوربین های آژانس در سایتهای هستهای که خود وجود آنها را اعلام کرده، طفره رفته و بازرسی بازرسان آژانس را نیز محدود ساخته است. حکومت ایران نهتنها در موقعیت عدم اجرای تعهدات برجامی خود قرار دارد، بلکه در معرض نقض اساسی تعهدات اصلی خود در معاهده ان پی تی نیز است.
از زمان آغاز ریاست جمهوری جو بایدن، شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی سه جلسه برگزار کرده است. قبل از هر نشست و علیرغم گزارشهای تند دبیر کل آژانس، دولت آمریکا با هرگونه تلاش دیپلماتیک برای محکوم کردن ایران به دلیل عدم همکاری با آژانس و عدم پایبندی به ان پی تی، مخالفت نموده است. بعد از هر جلسه، ایران رفتارهای خطرآفرین هسته ای خود را تسریع بخشیده و محدودیت های بیشتری برای دسترسی آژانس و همکاری با بازرسی، وضع کرده است. تنها چند روز بعد از جلسه ماه سپتامبر، ایران دسترسی آژانس به یک سایت هستهای دیگر (مرکز مونتاژ سانتریفیوژ در کرج) را قطع کرد، با اینکه چند روز قبل از جلسه، حکومت چنین دسترسی هایی را پذیرفته بود. اگر جامعه جهانی نیازمند یک یادآور بیشتر باشد، آنهم برای اینکه بفهمد فشار و نه مماشات، تنها راه اثبات شده برای پیروزی در مذاکره با ایران بوده، داستان کرج کافی است. درحالیکه نگاه جهان به آخرین نشست سال شورای حکام آژانس است که در نوامبر برگزار میشود، اعتبار ان پی تی و این نهاد در کنار دبیر کل آن یعنی رافائل گروسی،[۸] بهشدت محل تردید است؛ نکته ای که دموکراتها و جمهوریخواهان کنگره آمریکا در سفر هفته آینده گروسی به این کشور، باید با وی در میان گذاشته و در مورد آن گفتگو کنند.
اگر بایدن اشتباهی مشابه را برای چهارمین بار مرتکب شود، بهتنهایی مسئول اتفاقات آینده خواهد بود؛ چراغ سبزی برای افزایش تنشهای هستهای در سال ۲۰۲۲٫ اکنون نوبت رئیس جمهور است تا ورق را برگرداند. با همکاری متحدان آمریکا در اروپا، دولت بایدن باید خواستار برگزاری نشست فوری شورای حکام آژانس (قبل از جلسه ماه نوامبر) شود تا در آن، ایران به دلیل اقدامات متعدد غیرمجاز مؤاخذه گردد. بلافاصله بعد از این کار، باید قطعنامه ای در جلسه بعدی تصویب شود که بر اساس آن، ایران نهتنها به دلیل افزایش سطح غنیسازی و محدود ساختن دسترسی بازرسان بلکه به دلیل عدم پایبندی به بازرسی پادمانی -که سه سال از آن میگذرد- محکوم گردد. بدون شک دیدگاههایی در دولت بایدن نسبت به این مسئله، شنیده خواهد شد، ازجمله نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، رابرت مالی[۹] یا حتی شاید وزیر امور خارجه آنتونی بلینکن[۱۰] که به دنبال هر بهانه ای برای ادامه یافتن سیاست فعلی هستند. مالی احتمالاً با همکاری روسیه، چین و برخی مقامات سیاسی اروپایی -که خواهان حفظ چارچوب قبلی برجام به هر قیمتی هستند- میتواند، هماهنگی های لازم برای برگزاری دور بعدی مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا را چند روز قبل از نشست فصلی ماه نوامبر شورای حکام انجام دهد. حتی اگر نمایندگان ایران به طرف مقابل، تنها لبخند بزنند، چه رسد به اینکه طرحی را مطرح کنند که خواستههای بایدن را کاملاً تأمین نکند، مالی همچنان خواستار عدم اعمال هرگونه فشار سیاسی بیشتر خواهد بود.
دام بالقوه دیگر؛ ایران میتواند اجازه دسترسی به سایت هسته ای کرج را تنها کمی قبل از نشست ماه نوامبر بدهد که این کار به رابرت مالی و دیگران، فرصتی میدهد تا مدعی دستیابی واشنگتن به پیشرفت در مسئله هسته ای ایران شوند، حتی اگر اجازه دسترسی به سایت کرج، صرفاً ترفندی باشد که تهران برای مشغول ساختن ذهن دیگران از فعالیت های مخرب مخفیانه خود، مطرح کرده است. جو بایدن و مشاوران ارشد او باید بدانند که بعد از بیش از هشت ماه هدر دادن ظرفیت اهرمفشار اقتصادی آمریکا و اجازه دادن به ایران برای افزایش گسترده قدرت هستهای، پیشنهاد رابرت مالی نه راه به برجام میبرد و نه موجب تحقق یک توافق طولانیتر و محکمتر میشود. بلکه در عوض، به نقطه ای بهمراتب بدتر، منتهی خواهد شد؛ مفهوم بهاصطلاح «کم در برابر کم» که آمریکا بر اساس آن، «بخشی» از تحریم ها را در برابر امتیازات هستهای «محدودی» که ایران میدهد، لغو میکند. «لغو بخشی از تحریم ها» در برابر «برداشتن چند گام هسته ای»، ممکن است جذاب و خوب به نظر برسد اما زمانی که سروکار ما با حکومتی باشد که تخصص آن، کنار آمدن با منابع مالی محدود است، رفع برخی از تحریمها، درست همان خروجی است که ملاها به دنبالش هستند. درواقع، این کار به آنها اجازه میدهد تا حمایت خود از تروریسم در سرتاسر جهان را ادامه داده و پیشرفتهای هستهایشان را بهعنوان یک مبنا برای مذاکرات هستهای آتی حفظ کنند. همانگونه که در سال ۲۰۱۳ مشاهده کردیم، یک توافق موقت که باعث لغو برخی از تحریمها شده و کل اهرمفشار و نفوذ آمریکا را از بین ببرد که در پایان، به یک توافق نهایی ناقص منتهی خواهد شد.
وضعیت کنونی ناپایدار است اما بازگشت به یک برجام بسیار ناقص و رو به انقضاء یا حتی بدتر، توافق «کم در برابر کم»، هر دو به یک اندازه غیرقابلقبول هستند. جو بایدن تنها یک انتخاب خوب دارد؛ ائتلافی از کشورهایی تشکیل دهد که مایل به اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی در کنار بازدارندگی نظامی مستمر هستند تا بدین ترتیب، ایران را به رعایت معاهده ان پی تی و مذاکره در مورد توافقی طولانیتر و محکمتر -که همواره آقای بایدن به دنبال آن بوده است- وادار کند. چین و روسیه در طول مسیر، خرده خواهند گرفت. بگذارید این کار را انجام بدهند، آنها قدرت این را ندارند که مانع ایجاد اتحادی دیپلماتیک شوند که از ایالاتمتحده، همپیمانان او در فرا اقیانوس اطلس و فرا اقیانوس آرام و همچنین، متحدان اصلیاش در خاورمیانه، تشکیل شده است. پکن و مسکو، هیچکدام قادر نیستند جلوی پرونده هستهای را که آژانس به شورای امنیت ارسال کرده است، بگیرند و همچنین، نمیتوانند مانع بازگشت سریع تحریم های سازمان ملل شوند. دولت جو بایدن، علاقه بسیار زیادی دارد که بگوید، جایگاه رهبری ایالاتمتحده در سازمانهای چندملیتی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی «بازگشته است». نگاه جهانیان در هفته های پیشرو به وین[۱۱] خواهد بود تا ببینند، آیا چنین ادعایی درست است یا خیر.
برای مشاهده اصل مقاله کلیک کنید
[۱] Richard Goldberg
[۲] The Dispatch
[۳] Joe Biden
[۴] Trump
[۵] International Atomic Energy Agency’s (IAEA) Board of Governors
[۶] Nuclear Non-Proliferation Treaty
[۷] U.N. Security Council
[۸] Rafael Grossi
[۹] Robert Malley
[۱۰] Antony Blinken
[۱۱] Vienna