دکتر مهرداد حلال خور؛ پژوهشگر روابط بین الملل و استاد مدعو مرکز مطالعات آمریکا
درواقع، مسئله این است ایالاتمتحده، همواره سیاستهای مهاجرتی خود را بر اساس معیارها و موازین حقوق بشری و رؤیای آمریکایی وعده داده شده توسط رسانههای این کشور توجیه میکند. آمریکا سیاستهای مهاجرتی این کشور را بر اساس ارزشهای اجتماعی خود در دفاع از دموکراسی و آزادی، توجیه میکند و این سؤال را پیش میآورد که آیا واقعاً اینگونه است؟ در پاسخ به این سؤال، باید پاسخ داد که آمریکا، سیاستهای مهاجرتی خود را بهگونهای تبیین میکند تا به نیازهای بخشهای مختلف این کشور در حوزههای مختلف صنعتی، اقتصادی، اجتماعی یا حتی حوزه اندیشهای پاسخ دهد. درواقع، در خصوص سیاستهای مهاجرتی آمریکا، میتوان اینگونه بیان کرد که این کشور از طریق سیاستهای مهاجرتی، درصدد پاسخ دادن به نیازهای داخلی خود با نیروی کار مقرونبهصرفهتر است، نه صرفاً مسائل و مباحث حقوق بشری[۴]. بیشتر اخراج شدگان از آمریکا نیز به جامعه آماری متعلق بوده که از سوی آمریکاییها به آنها نیاز نبوده است یا نفعی از منفعت آنها را با خدشه مواجه میکردهاند. از همین رو تحلیلهای دوره ترامپ بر این حقیقت تکیه داشتهاند که ضعف آمریکا در حوزه مبادلات بینالمللی در اثر اعمال محدودیتها بر مهاجرت و تحصیل نخبگان مهاجر، موجب شده است که آمریکا، از جذب نیروی انسانی نخبه جهان محروم شود. گاهی آمارها حکایت از کاهش ۴۰ درصدی ورود نخبگان به آمریکا در سالهای ریاست جمهوری ترامپ دارد که بهنوعی نشان از فرار مغزها بهصورت پنهان از این کشور بوده و به تعبیری، مغزهایی که قرار بود به آمریکا بروند، دیگر این کشور را بهعنوان مقصد مهاجرتی خود انتخاب نمیکنند. این مسئله تا حدی حائز اهمیت بوده است که پس از انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور، سایت پذیرش مهاجران دولت کانادا به دلیل مراجعات زیاد، از دسترس خارج شد. این مسئله، نگرانی تحلیلگران حوزه اقتصادی را در اندیشکدههای آمریکایی افزایش داد و گزارشهای کارشناسی شده متعددی از این نهادها، در اعتراض به سیاستهای مهاجرتی ترامپ منتشر شد.
در دوره ترامپ، نظریات مربوط به افول قدرت آمریکا به اوج میرسد زیرا او با در پیش گرفتن سیاستهای یکجانبهگرایانه و نفی هنجارهای بینالمللی، تأکید بر اهمیت ملیگرایی و قدرت سختافزاری، عملاً موجب کاهش محبوبیت آمریکا در نظام بینالملل شد. اقداماتی که ترامپ بهصورت خاص در زمینه محدود کردن پذیرش مهاجران، از قبیل پرهیز از اعطای ویزای دانشجویی، کاری و توریستی به متقاضیان انجام داد، به کاهش قدرت نرم آمریکا منجر شد. بهنحویکه مؤسسه نظرسنجی Pew در سال ۲۰۱۷، نشان داد که ۵۲ درصد از اروپاییها معتقدند که در دوره ترامپ، قدرت آمریکا رو به افول گذاشته است و ۷۵ درصد از مردم جهان نیز نسبت به توانایی ترامپ برای اداره امور جهانی، اعلام بیاعتمادی کردهاند. بخش عمده این نتایج در نظرسنجیها، بهنوعی به سیاستهای مهاجرتی دولت ترامپ بازمیگشته است[۵].
بهعنوان جمعبندی از این مبحث، میتوان بیان کرد که سیاستهای مهاجرتی برای ایالاتمتحده از منظر اقتصادی و سیاسی، چه در سطح داخلی و چه بینالمللی، حائز اهمیت است. مهاجران نه به دلیل دغدغههای اخلاقی یا حقوق بشری بلکه به این دلیل که بخشی از منابع قدرت ملی را برای آمریکا تأمین میکنند، حائز اهمیت هستند. درواقع، مهاجرتی که برای منافع ملی آمریکا سودمند باشد، مورد تأیید نظام حاکم بر این کشور است و مابقی در هر دولتی از آمریکا اخراج میشوند؛ پس شاهد ثبات در خطوط کلان سیاستهای مهاجرتی آمریکا با نوسانهای سیاستگذارانه در هر دولت هستیم.
[۱] https://www.migrationpolicy.org/article/obama-record-deportations-deporter-chief-or-not
[۲] https://www.vox.com/2018/12/28/18158873/wall-shutdown-trump-dreamers-deal
[۳] https://www.nytimes.com/2021/11/03/us/politics/biden-rejects-payments-migrants.html
[۴] https://cmsny.org/publications/us-essential-workers/?gclid=EAIaIQobChMIzJTQ4Kr-9QIVkbh3Ch0lUwXuEAAYBCAAEgIZPfD_BwE
[۵] https://www.pewresearch.org/global/2017/09/21/global-attitudes-toward-china-and-the-u-s/