حسن محمدمیرزائی؛ سردبیر مدیر مرکز مطالعات آمریکا
متن برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام، در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ به امضای ایران و کشورهای ۱+۵ رسید و در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۹۴، رسماً به اجرا درآمد. بر اساس این توافقنامه، جمهوری اسلامی ایران تعهدات سنگینی را پذیرفت؛ توقف کامل غنیسازی اورانیوم بالاتر از ۶۷/۳ درصد، کاهش تعداد سانتریفیوژهای سایتهای غنیسازی نطنز و فردو به حدود یکچهارم، خارجسازی مخزن رآکتور ۴۰ مگاواتی آبسنگین اراک و بتونریزی تمام حفرههای آن، تغییر کاربری غنیسازی فردو و تبدیل آن به مرکز فعالیتهای تحقیقانی هستهای، مبادله و تحویل ذخایر اورانیوم غنیسازی شده با کیک زرد، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و دسترسی منظم آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تمام تأسیسات و مراکز هستهای ایران. در مقابل، طرف دیگر توافقنامه متعهد شده بود تا این اقدامات را انجام دهد؛ همکاریهای هستهای در زمینه بازطراحی رآکتور آبسنگین اراک، حلوفصل و خاتمه یافتن ابعاد احتمالی نظامی (PMD) برنامههای هستهای ایران، خاتمه دادن به ۷ قطعنامه شورای امنیت، لغو ۱۲ قطعنامه و ۵ تصمیم آژانس بینالمللی انرژی اتمی و لغو کلیه تحریمهای علیه ایرانِ شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و آمریکا (تحریمهای ثانویه) که شامل مواردی همچون تحریمهای معاملات نفتی و پتروشیمی، ارتباطات بانکی و مالی، خدمات بیمهای، حملونقل دریایی و امور بندری، تجارت فلزات گرانبها، نرمافزار و خودروسازی بود.[۱]
بعد از اجرایی شدن برجام و انجام کامل تعهدات هستهای ایران که با تأیید چندینباره آژانس بینالمللی انرژی اتمی همراه بود، جبهه غرب به سرکردگی آمریکا، از همان ابتدا با سنگاندازیهای مختلف مانع دستیابی کامل ایران به مزایای توافق شده در برجام شد که این موضوع حتی مورد اعتراف و اعتراض دولتمردان و سیاسیون حامی برجام قرار گرفت و بر اساس گزارش و نظارتهای مجلس شورای اسلامی در آن مقطع زمانی، برخی از اقدامات ناقض برجام در دوره حکومت دموکراتها و اوباما در قالب این موارد قابلبیان است؛ عدم انجام اقدامات کافی برای اثربخشی رفع تحریمها، بالأخص در حوزه مبادلات بانکی و فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری، کوتاهیهای OFAC در ارائه مجوزهای جامع و کاربردی به بانکهای اروپایی و در نتیجه، عدم رغبت این بانکها برای همکاری با ایران، وضع تحریمهای جدید به بهانهها و با برچسبهای مختلف تروریسم و حقوق بشر که برخی از آنها عبارتاند از: تصویب قانون کاتسا (تحریمهای مادر یا سیاهچاله تحریمها)، تمدید قانون تحریم ایران یا ISA و درنهایت، مصادره و پرداخت غرامت چند میلیارد دلاری از اموال بلوکهشده ایران به بهانههای مختلف. البته با خروج رسمی آمریکا از برجام که در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ و با امضای ترامپ صورت گرفت، به اذعان مسئولان دولتی کشورمان تا پایان دولت وی، حدود ۱۶۰۰ تحریم توسط این کشور علیه ایران وضع گردیده است.
درحالیکه با تغییر دولت آمریکا در انتخابات ۲۰۲۰ و روی کار آمدن بایدن بهعنوان رئیسجمهور جدید، زمزمههای بازگشت آمریکا به برجام به گوش میرسید که در مقاطع گوناگون، با شرط و شروط مختلفی همراه بود، درمجموع، مقامات آمریکایی به دنبال بازگشت ایران به برجام و سپس، لغو موقت برخی تحریمها بودند که این سیاست آمریکا، بهشدت موردانتقاد رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و ایشان، موضع نظام در این خصوص را اینگونه بیان نمودند: «طرفی که حق دارد، شرط معین کند، ایران است. چون جمهوری اسلامی به همه تعهدات عمل کرد. ما حق داریم برای ادامه برجام، شرط بگذاریم و این شرط را گذاشتیم و گفتیم و هیچکس هم از آن عدول نخواهد کرد. اگر میخواهند که ایران به تعهدات برجامی برگردد، آمریکا باید تحریمها را کلاً در عمل لغو کند و ما، بعد راستی آزمایی کنیم و ببینیم که درست تحریمها لغو شده، است آنوقت به تعهدات برجامی برمیگردیم. این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتفاق مسئولان کشور نیز میباشد و از این سیاست، بر نخواهیم گشت».[۲]
درنهایت، مذاکرات احیای برجام از اوایل سال ۲۰۲۱ در وین آغاز شد که عباس عراقچی بهعنوان نفر دوم وزارت خارجه دولت روحانی، مسئولیت تیم مذاکرهکننده ایرانی را بر عهده داشت و در شش دور از این مذاکرات شرکت کرد؛ مذاکراتی که طبق شواهد موجود، نهتنها باعث عقبنشینی ایران از حقوق خود در برجام ۲۰۱۵ شد که حتی باب گفتگو بر سر مسائل موشکی و منطقهای در آینده را نیز بازکرده بود که البته همه این موارد، با مخالفت شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران همراه شد، مسئلهای که باعث ناراحتی روحانی و تیم او شد؛ اما با پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، دور جدید مذاکرات یا همان دور هفتم با مسئولیت علی باقری از دیماه ۱۴۰۰ از سر گرفته شد و شواهد و ارزیابیهای صورت گرفته حاکی از آن است که طی این مدت، نهتنها تیم مذاکرهکننده ایرانی تعهدات فرا برجامی را نپذیرفته که با یک منطق مستدل و انقلابی بر احقاق حقوق ایران در این توافقنامه، پافشاری نموده و از خواستههای خود در زمینه رفع تحریمها، راستی آزمایی و گرفتن تضمینهای لازم عقب ننشسته است و در حال حاضر، این غرب است که باید تصمیمات سیاسی لازم برای احیای برجام را اتخاذ کند؛ اما این مذاکرات با هر نتیجهای، چند واقعیت مهم را در دل خود دارد: اول اینکه تاریخ و تجربههای چندین ساله نشان داده است، غرب و در رأس آن آمریکا، کشورهای قابلاعتمادی نبودهاند و نباید بههیچعنوان، به آنها و وعدههایشان اعتماد کرد؛ دوم، قطعاً برجام ۲۰۱۵ که توسط دولت ضعیف و غربگرای روحانی منعقد شد، دارای معایب زیادی است، اما دلیل حضور ایران در مذاکرات احیای برجام، گرفتن همان حقوق و مزایای محدود کشورمان بعد از انجام نقد حجم بالایی از تعهدات زیانبار است. سوم، راهحل واقعی مشکلات در داخل کشور است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، اصل خنثیسازی اثر تحریمها است نه لغو آنها. درواقع، چنانچه اثرگذاری تحریمها از بین نرود، تحریم همچنان ابزار و سلاح راهبردی غرب و آمریکا در مقابله با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود و راه خنثیسازی این تحریمها هم چیزی نیست جز قوی شدن ایران اسلامی.
«به امید سربلندی همیشگی ایران اسلامی عزیز»
[۱]https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9_%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85_%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DA%A9
[۲] بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند ارتش، ۱۹/۱۱/۱۳۹۹