شرحی پیشگامانه بر اینکه چگونه عیوب و شکافهای موجود در نظام سرمایهداری، برای طبقه کارگر کشنده خواهد بود. این کتاب چهرهای نگران کننده از رویای آمریکایی در حال فروپاشی به تصویر میکشد. البته راه حل هایی را فراهم میآورد که میتواند مانع افراطهای نظام سرمایهداری گردد و به این طریق نظام سرمایه داری برای همگان مفید واقع شود.
- قرن بیستم، بهشتی که در قرن بیست و یکم ناپدید شد
در بخش اول کتاب با عنوان «گذشته بهعنوان پیش درآمد[۱]» به این موضوع میپردازد که امید به زندگی در قرن بیستم نسبت به دههها و قرنهای گذشته افزایش داشته و بیماریها کاهش داشته است. اوضاع سلامت، اقتصاد، درآمد و آموزش به طرز معنا داری بهبود یافته است. در ادامه به تغییر دلیل اصلی مرگ و میر پرداخته و بیان میکند در سال ۱۹۰۰ سه عامل اصلی مرگ و میر، بیماریهای غفونی، ذات الریه و سل بود. اما در انتهای قرن بیستم، عامل اصلی مرگ میر، بیماریهای قلبی و سرطان بوده است.
در ادامه مطرح میکند که با پایان قرن بیستم شکوفایی و خوشبینی این قرن محو شد. شهرها و محلههایی که زمانی قلب تولید صنعتی بودند به هم ریختند و کارخانجات آن ها بسته شد. بسیاری از مردم به علت وسوسه مواد و الکل، جان خود را از دست دادند. در این میان، نویسنده مردگان ناامیدی را اینچنین تعریف مینماید: کسانی که به علت خودکشی، مصرف مواد و مشکلات ناشی از مصرف الکل جان خود را از دست میدهند.
- افراد فاقد مدرک دوره چهار ساله لیسانس بیشتر در معرض مرگ بر اثر ناامیدی هستند
بخش دوم کتاب « آناتومی میدان جنگ[۲]» نام دارد. این بخش به نقش آموزش در زندگی مردم پرداخته و مبین این واقعیت است که ریسک مرگ به علت ناامیدی در افراد بدون مدرک لیسانس بسیار بالاتر از افراد تحصیل کرده است. به طور متوسط افراد دارای مدرک لیسانس، ۴۰% بیشتر از افراد دیپلمه درآمد دارند. بسیاری از مشاغلی که در گذشته افراد با مدرک دیپلم در آن پذیرفته میشدند، امروزه برای استخدام، شرط داشتن مدرک لیسانس را وضع کرده اند.
در این بخش، نویسنده رابطه میان مرگ و میزان تحصیلات را از جنبه های مختلف بررسی کرده است و همچنین به مقایسه آمار مرگ و میر در میان سیاه پوستان و سفید پوستان و همچنین به بررسی سطح سلامتی افراد زنده پرداخته است.
در ادامه این بخش، نویسنده به رموز درد و شیوع آن در میان آمریکاییها پرداخته است و توضیح میدهد که چگونه زندگی میلیون ها آمریکایی تحت تاثیر درد قرار گرفته است. نویسنده در این بخش به دلایل و تأثیرات افزایش درد پرداخته و جانباختگان ناشی از خودکشی، مصرف مواد و مصرف الکل را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داده است.
- افرادی که درآمد بیشتری دارند، بیشتر زندگی میکنند.
بخش سوم با عنوان « اقتصاد به آن چه ربطی دارد؟[۳]» به این موضوع پرداخته است که در آمریکا پول، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی بهتری را فراهم میکند. این بخش تأثیر فقر و ناعدالتی اجتماعی را بر مرگ بر اثر ناامیدی بررسی میکند. تاثیر چرخههای اقتصادی، رکود بزرگ سال ۲۰۰۸ بر نرخ مرگ و میر و تاثیر تحصیلات بر شغل، ازدواج و فرزند آوری، سایر مباحثی است که در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
- چگونه این اتفاقات رخ داده و راه چاره چیست؟
سه بخش ابتدایی کتاب، درباره این است که چه اتفاقی در آمریکا رخ داده است. بخش چهارم کتاب با عنوان «چرا نظام سرمایهداری در برابر بسیاری سرشکسته شده؟[۴]» به این موضوع پرداخته که چرا این اتفاقات رخ داده و راهکار بهبود شرایط چیست.
نویسنده بیان میکند که هزینههای بالا و بشدت نامناسب درمان به صورت غیر مستقیم به زندگی مردم آسیب میزند. آمریکا از نظر هزینه درمانی جزء گرانترین کشور هاست و سیستم بهداشت آمریکا، زندگی را تضعیف می کند. نویسنده در ادامه به موضوع مهاجران و افزایش جمعیت و تاثیر آن بر افزایش فشار بازار کار پرداخته است. موضوع دیگری که نویسنده در این بخش به آن پرداخته، جهانی سازی، تجارت، نوآوری و رباتها است.
کیس اینچنین بیان می نماید که برای بسیاری به نظر واضح می رسد که تجارت و اتوماسیون، دشمن کارگران آمریکا است. جریان کالاها از چین و سایر کشورهای با دستمزد پایین به آمریکا به قیمت از دست رفتن شغل بسیاری از افراد شده. کارگران جایگزین می شوند، نه فقط با کارگران چینی، بلکه همچنین با ماشینها و فرایند های مکانیزه تحت نظارت کامپیوتر.
در قسمت پایانی کتاب راهکارهایی برای متوقف کردن مرگ به علت ناامیدی توسط نویسنده ارائه میشود. پیشنهاداتی در رابطه با مواد مخدر، سیستم مراقبت و درمان، قدرت یافتن اتحادیههای کارگری، سیاستهای مالیاتی، اجرای سیاستهای ضد انحصارگرایی، سیاستگذاری صحیح دستمزد و …. مطرح میگردد.
نویسنده در پایان، هر چند نظام سرمایه داری را با شرایط فعلی از جوانب گوناگون ورشکسته و معیوب تلقی میکند اما معتقد به حذف کامل آن و منبسط کردن دولتها نیست. او تاکید میکند که نظام سرمایه داری باید در خدمت مردم باشد، و نه بالعکس. او می گوید در وضعیت فعلی این قشر متوسط و کارگران (یقه آبیها) هستند که لابلای چرخدندههای نظام سرمایه داری به نفع سرمایه داران خرد میشوند. باید تمهیداتی اندیشه شود تا ثروت نود و نه درصد از مردم کمتر از یک درصد سرمایه دار نباشد.
[۱] Past as Prologue
[۲] The Anatomy of the Battlefield
[۳] What’s the Economy Got to Do with It?
[۴] Why Is Capitalism Failing So Many?