دکتر محمدجواد قهرمانی؛دکتری روابط بین الملل و همکار در مرکز مطالعات آمریکا
با نگاه به گذشته، بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴ -که با اعمال تحریمهای غرب علیه مسکو همراه شد- بهعنوان نقطه عطف مهمی در گسترش روابط چین با روسیه عمل کرد. درعینحال، طرح ابتکار «کمربند و راه» از سوی شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، در عزم بیجینگ برای توسعه روابط با کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی، مؤثر واقع شده است. در این میان، اوکراین به دلیل موقعیت جغرافیایی، میتوانست نقش پیونددهنده چین به دیگر نقاط اروپا را ایفاء کند؛ موضوعی که بهکرات از سوی مقامات دو کشور نیز به آن، اذعان شده است. این موارد نشان میدهد، باوجود فاصله جغرافیایی، چین، کنشگری مهم در آینده بحران اوکراین خواهد بود.
همچنین اینکه تأثیر بحران اخیر بر اقتصاد جهانی، چین را هم بهطورجدی متأثر خواهد ساخت. با حمله نظامی روسیه به اوکراین در ماه گذشته، کشورهای غربی با محوریت آمریکا، تلاش زیادی برای اعمال فشار علیه روسیه صورت دادهاند. اعمال تحریمهای اقتصادی ازجمله این اقدامات، به شمار میرود که تضعیف نهایی اقتصاد روسیه را هدف قرار داده است. بااینحال، این تدابیر، پیامدهای اقتصادی بینالمللی برجای خواهد گذاشت. البته در کنار اقدامات اقتصادی، نمیتوان کمکهای تسلیحاتی و دیپلماتیک آمریکا و اروپا در قبال اوکراین را نادیده گرفت. به نظر میرسد در کنار سایر عوامل که از سوی پژوهشگران مختلف، موردبررسی قرارگرفتهاند، حمایتهای احتمالی چین (بهویژه در شرایطی که روابط این کشور و غرب پرتنش دنبال میشود)، در ادراک ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، در توسل به اقدام نظامی علیه اوکراین، نقشآفرین بوده است. در دیداری که میان شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین در آستانه المپیک زمستانی در چین برگزار شد، دو رهبر تأکید کردند که دوستی آنها «هیچ محدودیتی» ندارد. همچنین، چه پیش از حمله و چه پسازآن، رهبران چین ضمن انتقاد از رویکردهای غرب ازجمله گسترش ناتو، به این موضوع نیز اشارهکردهاند که نگرانیهای امنیتی مسکو را درک میکنند. این امر، نشان میدهد یکی از عوامل مؤثر در موفقیت تلاش غرب برای مقابله با روسیه یا مدیریت بحران در اوکراین، سیاست چین خواهد بود.
غرب در این میان، انتظاراتی را از چین مطرح کرده است. طبق گزارشها، پیش از حمله روسیه، مقامات آمریکایی اطلاعاتی را در اختیار مقامات چینی مبنی بر جدی بودن قصد روسیه در حمله نظامی قراردادند تا بدینوسیله، چینیها مانع این اقدام توسط روسیه شوند. این، بدان معنا است که عمدتاً از دید مقامات غربی مهمترین کشوری که توان تأثیرگذاری بر شخص پوتین را دارد، چین خواهد بود. این موضوع یعنی اینکه اثرگذاری چین، هماکنون از سوی برخی مقامات غربی مطرح میشود؛ هرچند برخی از توان دیپلماتیک چین اظهار ناامیدی کردهاند. البته، مقامات چین، اخیراً بر لزوم حل سیاسی بحران تأکید میکنند.
در سوی دیگر، انتظار همراهی با تحریمهای آمریکا و غرب علیه روسیه نیز نشان میدهد، مقامات غربی به چین در مهار بحران اوکراین، نگاه ویژهای دارند. تعاملات اقتصادی روبه رشد بیجینگ با مسکو، جایگاه روسیه در ابتکار «کمربند و راه» و نقش چین بهعنوان سرمایهگذار و وامدهنده به روسیه، نشان میدهد هرگونه طرح و ابتکار غربی برای تحت تأثیر قرار دادن سیاست روسیه در اوکراین، به نوع روابط اقتصادی که چین با روسیه خواهد داشت نیز بستگی دارد. در این میان، روابط اقتصادی گسترده چین با اروپا و آمریکا -که فاصله زیادی با تجارت دوجانبه چین و روسیه دارد- ازجمله عوامل تأثیرگذار بر محاسبات چین نسبت به بحران اوکراین، به شمار میرود. همچنین، عامل تحریمها میتواند شرکتهای چینی را به متوقف ساختن یا محدود کردن تعاملات اقتصادی با روسیه متقاعد سازد. تا همینجا هم این محدودیت برای همراهی با روسیه تا حدی عیان شده است. بهعنوانمثال، طبق گزارش بلومبرگ، دو بانک چینی از ارائه اعتبار برای خرید کالاهای روسی خودداری کردهاند.
باوجوداین، استمرار تعهد به حمایت از روسیه توسط مقامات چینی، عامل مهمی در تشجیع مسکو به ادامه بحران خواهد بود. در کنار این موضوع، برخی محرکها میتواند در این رویکرد بیجینگ، مؤثر واقع شود. بهعنوانمثال، فشارهای غرب میتواند به وابستگی بیشتر مسکو به بیجینگ در حوزههای مختلف، بهویژه در خصوص فروش انرژی منجر شود. این امر فرصت خرید انرژی با قیمتی پایینتر از بازار را برای بیجینگ فراهم میکند. علاوه بر این، همانند روال سالیان اخیر، این فشارها فضای مناسبی برای چین در بکار گیری یوآن در تجارت با روسیه و درنتیجه، بینالمللیتر کردن آن فراهم خواهد آورد. همچنین، با خروج شرکتهای غربی از روسیه، امکان توسعه حضور شرکتهای کوچک و بزرگ چینی در روسیه، به وجود خواهد آمد. در کنار این موارد، باید به این موضوع نیز توجه کرد که باوجود پیامدهای جدی جنگ اوکراین برای اقتصاد چین، این بحران تا حدی ممکن است، به کاهش تمرکز ایالاتمتحده در آسیا پاسیفیک نیز منجر شود. موارد ذکرشده میتوانند مانعی در راستای همراهی چین با غرب، برای توقف بحران اوکراین ایجاد کنند. بااینحال، در پایان ذکر این نکته نیز ضروری است که نوع کنش چین، به سیاستهای آمریکا نیز بستگی دارد. درصورتیکه آمریکا بهمنظور اعمال فشار بر روسیه و کاهش همراهی بیجینگ با مسکو، کاهش تنش در برخی حوزهها در روابط با چین را در پیش بگیرد، امکان همراهی بیشتر چین وجود دارد. هرچند بهعنوان موضوعی قابلتوجه، تمایل چین به نمایش توان خود بهعنوان یک قدرت بزرگ مسئول برای حل مشکلات بینالمللی نیز میتواند، تصمیم گیران این کشور را به ایفای سیاست حل بحران متقاعد سازد.