حسن محمدمیرزائی؛سردبیر و مدیر مرکز مطالعات آمریکا
مسئله فلسطین و قدس اشغالی، همواره از مسائل مهم و اصلی جهان اسلام بوده و علیرغم تمامی فراز و نشیبهایی که وجود داشته با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نوع مواجهه جهان اسلام با این مسئله محوری، دچار تغییرات اساسی شده است. با پیروزی انقلاب اسلامی، از یکسو شاهد ایجاد یک نوع خودباوری در میان ملل آزادیخواه، بهخصوص مسلمانان منطقه بودیم و از سوی دیگر، مسئله آزادی فلسطین اشغالی بهعنوان یکی از آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی مطرح شد و جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر، حمایتهای مادی و معنوی ویژهای از مردم و گروههای مقاومت این کشور داشته است. بعد از ضربات مهلکی که رژیم صهیونیستی در نبرد سیفالقدس، سال گذشته متحمل شد، رمضانالمبارک امسال نیز ایامی سرشار از درد و بحران را برای این رژیم رقم زد؛ بحران بزرگ امنیتی در سرزمینهای اشغالی و هلاکت حدود ۲۰ نفر از صهیونیستها، کمترین دستاورد جوانان و مردم فلسطین در این نبرد امنیتی ِحساس بود، لذا برخی از مهمترین نکات و دستاوردهای این روزهای حوادث فلسطین اشغالی برای مردم و گروههای مقاومت این کشور عبارتاند از:
۱٫ از مهمترین این دستاوردها، گستردهتر و مردمیتر شدن مقاومت در میان اهالی فلسطین اشغالی است؛ امروزه، مقاومت دیگر به غزه محدود نیست و جوانان فلسطینی در اراضی ۱۹۴۸ و اقصی نقاط فلسطین، به پا خواستهاند و با شکست طرحهای سازش جریان فتح و دولت خودگردان به رهبری محمود عباس، بسیاری دریافتهاند که سازش با رژیم صهیونیستی، چیزی جز از دست دادن سرزمینهای مادری در پی نخواهد داشت.
۲٫ یکی از مهمترین نقاط قوت رژیم صهیونیستی، توان و لایههای مختلف امنیتی این رژیم بوده است. البته با عملیات مختلفی که طی هفتههای گذشته در اراضی اشغالی صورت گرفت، نهتنها ابهت امنیتی این رژیم در هم شکست که ضمن افزایش خودباوری فلسطینیها و گروههای مقاومت، موجب افزایش ترس و تردید شهرکنشینان صهیونیستی نسبت به این رژیم و توانمندیهای آن شده است.
۳٫ بعد از نبرد سیفالقدس، با دقیقتر شدن مناسبات سیاسی و جبههبندیها، دوست و دشمن بهتر از گذشته مشخص شدهاند و گروههای مقاومت فلسطینی، بهخصوص حماس، دریافتند که نهتنها عربستان سعودی و حکام مرتجع منطقه که حتی کشور ترکیه و شخص اردوغان، شریک مطمئنی برای آنها نیست و حامی اصلی فلسطین، جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت است و همین امر، موجب نزدیکی بیشازپیش فلسطینیها به جبهه مقاومت شده است.
۴٫ با گذار از نظام تکقطبی -که در آن، آمریکا بهعنوان هژمون جهانی، بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی بود- وارد دورهای از نظام چندقطبی شدهایم که در آن، دیگر آمریکا نهتنها قدرت برتر جهانی نیست، بلکه با بحرانها داخلی و بینالمللی زیادی دستوپنجه نرم میکند و در حال حاضر، بیشترین توجه بینالمللی آن، معطوف به جنگ اوکراین و تهدیدات روسیه و چین است؛ لذا به نظر میرسد با افزایش بحرانهای آمریکا، رژیم صهیونیستی اصلیترین حامی خود را بهتدریج از دست بدهد و همین امر، موجب شود تا این رژیم به سمت ائتلافهای شکننده با برخی حکومتهای مرتجع منطقه برود، ائتلافهایی که در مقابل ائتلاف قوی و مبتنی بر عقیده محور مقاومت، محکوم به شکست است.
۵٫ درنهایت و با روی کار آمدن دولت سیزدهم -که سیاست اصلی بینالمللی خود را بر گسترش و تعمیق رابطه با کشورهای منطقه گذاشته است- از یکسو شاهد افزایش حمایتهای همهجانبه جمهوری اسلامی از اعضای جبهه مقاومت هستیم و از سوی دیگر، کشورهای منطقه با داشتن نگاهی واقعبینانه و پذیرفتن قدرت جمهوری اسلامی ایران و مشاهده ضعفهای آمریکا، به دنبال گسترش و بهبودی روابط خود با ایران هستند و گسترش این روابط، قطعاً به ضرر رژیم صهیونیستی و آینده آن خواهد بود.
در پایان باید گفت، شکی نیست که آزادی واقعی قدس شریف، زمانی محقق میگردد که مقاومت به راهبرد اصلی فلسطینیها تبدیل شود و همه متوجه این واقعیت شوند که بیتالمقدس، نه با سازش و مذاکره که با مقاومت، آزاد خواهد شد و تحولات بینالمللی و منطقه غرب آسیا نیز نشاندهنده آن است که این آزادی، بیش از بیش نزدیک و قابل تحقق است.