نویسندگان:
سید محسن میرحسینی[۱]؛ امیررضا امامی[۲] و فاطمه زارع[۳]
چکیده
بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی، ایالات متحده به دلیل برتری در قدرت، به یک قدرت بلامنازع (هژمون) تبدیل شد. در قرن بیست و یکم، با توجه به تحولات جهانی، نظم بینالملل و تغییر سیاست بینالملل جایگاه هژمونی ایالات متحده آمریکا را با چالشهای جدیدی مواجه نمودند. در این راستا، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا در دهه دوم قرن حاضر، ایالات متحده همچنان جایگاه و قدرت هژمون خود را حفظ نموده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که ایالات متحده دیگر در جایگاه هژمون قرار ندارد. در ارتباط با قدرت این کشور در حوزه قدرت سخت، همچنان جایگاه برتر را در بخش قدرت نظامی حفظ نموده، اما در بخش قدرت اقتصادی و در مقایسه با رشد اقتصادی چین، مشخص میشود که جایگاه اقتصاد ایالات متحده نسبت به قبل متزلزل شده و دیگر بهعنوان تنها قدرت برتر در این زمینه محسوب نمیگردد. در حوزه قدرت نرم و در بخش فرهنگ نیز، زوال نسبی در آموزش دیده میشود و در بخش ارزشها و مشروعیت، به دلیل سیاست خارجی ایالات متحده مبتنی بر «اول آمریکا» و اقدامات یکجانبهگرایی، زوال نسبی در نظم هژمونی لیبرال مبتنی بر دموکراسی و تضمین امنیتی ایالات متحده، حوزه قدرت نرم ایالات متحده با افول نسبی مواجه شده است. در نتیجه میتوان اظهار داشت که ایالات متحده در توانمندیهایش دچار افول نسبی شده است. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات بهصورت دادههای مختلف، از طریق استفاده از منابع کتابخانهای و مجازی است.
کلیدواژهها: قدرت، هژمون، افول، نظم هژمونی، ایالات متحده
لینک دانلود مقاله:
https://asr.ihu.ac.ir/article_206863.html
[۱] دانشیار، گروه علوم سیاسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
[۲] کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
[۳] کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران