مجتبی اسماعیلی؛ دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی و تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی و همکار در مرکز مطالعات آمریکا
بهطورقطع، میتوان اذعان نمود که فروپاشی خانواده، به فقر دامن میزند. خود فقر در نظام سرمایهداری، موجب جا ماندن فرزندان نامشروع از کسب علم و… میشود؛ بنابراین، فروپاشی ساختار خانواده بیشترین تأثیر را بر فرزندان دارد. به همین دلیل، امروزه در آمریکا، بیشترین جاماندهها از دبیرستان و دانشگاه، فرزندان نامشروع هستند. در این راستا، «راج چتی[۱]»، محقق برجسته علوم اجتماعی، وجود پدران در نظام سرمایهداری را عامل اصلی تحرک و پیشرفت فرزندان در آینده میداند. لذا حفظ ساختار خانواده، بیشترین تأثیر را بر انتخابهای فرزندان دارد و بدون شک، فروپاشی آن، منجر به انتخاب رفتارهای خشونتآمیز یا مجرمانه میشود؛ ترک تحصیل افزایش مییابد و دوباره خود آن فرزندان، خارج از چارچوب، ازدواج میکنند و چرخه رذیلت استمرار مییابد که این مسیر در آمریکا، خصوصاً از سال ۱۹۶۰، ریشه دوانیده و اینجا است که میتوان گفت یا تحقیق «دیوید اتور[۲]» و «دیوید فیگلیو[۳]» را تأیید کرد که «محلهها و مدارس، اهمیت کمتری نسبت به تأثیر مستقیم خود ساختار خانواده بر انتخابهای فرزندان دارند[۴]».
فروپاشی ساختار خانواده
امروزه در آمریکا، ازدواج به معنی واقعی کاهشیافته است؛ اما اگر به نمودار زیر نگاه کنید، متوجه خواهید شد که در این کشور، کاهش ازدواج در میان اقشار فقیر و طبقه کارگر، متمرکز است که نشان میدهد در جامعه سرمایهداری (آمریکا)، شکاف ازدواج بر اساس طبقه، منجر به فروپاشی خانواده شده است.
نکته جالب اینکه فروپاشی ساختار خانواده و افزایش تولد فرزندان نامشروع، ارتباط مثبت (همسو) باهم دارند؛ یعنی با افزایش فروپاشی ساختار خانواده، فرزندان نامشروع نیز افزایشیافته است. درواقع، این نمودار نشان میدهد که دلیل افزایش فرزندان نامشروع و فروپاشی خانواده، فروپاشی سیستم رفاه در آمریکا است. چراکه فروپاشی خانواده و افزایش فرزندان نامشروع، بیشتر در جوامع و اقشاری دیده میشود که ازنظر مالی و رفاهی مشکل دارند؛ بنابراین، ازدواج در چارچوب را ایده آلی دست نیافتی میبینند.
امروزه جامعه آمریکا، به دودسته تقسیم میشود:
- دسته اول: آمریکاییهای تحصیلکرده و مرفه که از مزایای اقتصادی و اجتماعی ناشی از ازدواج برخوردارند؛
- دسته دوم: آمریکاییهای فقیر و طبقه کارگر که با نرخ فزاینده بیثباتی خانواده، تکفرزندی و مجردی مادامالعمر مواجه هستند.
این، یک واقعیت است که آمریکاییهای طبقه کارگر و فقیر، تمایل به ازدواج ندارند اما به داشتن فرزند خارج از چارچوب قانونی مایل هستند. درواقع، نمودار ۲ نشان میدهد، فرزندان نامشروعی که از مادران طبقه کارگر و متولد میشوند، ۳ برابر بیشتر از فرزندان نامشروع طبقه متوسط به بالا است. همچنین، فرزندان نامشروعی که از طبقه فقیر به دنیا میآیند، ۵ برابر بیشتر از طبقه متوسط به بالا هستند.
به نظر میرسد عامل دیگری که در فروپاشی ساختار خانواده، نقش چشمگیری داشته و دارد، افزایش آمار طلاق در آمریکا است. درواقع، نمودار شماره ۳، نشان میدهد که کمتر از یکسوم مردان و زنان طبقه متوسط و بالا که تابهحال ازدواج کردهاند، طلاق گرفتهاند؛ اما برعکس، در میان مردان و زنان طبقه کارگر و فقیر که تابهحال ازدواج کردهاند، بیش از ۴۰ درصد طلاق گرفتهاند.
نقش سیستم رفاه در افزایش یا کاهش تولد فرزندان نامشروع
قبل از پرداختن به این موضوع، لازم است که اشارهکنم، علیرغم نژادپرستی و فقر گسترده در میان اقشار سیاهپوست، اما تا دهه ۱۹۵۰، نرخ ازدواج زنان سیاهپوست نسبت به زنان سفیدپوست، بالاتر بود و در این دهه، تنها ۹ درصد از فرزندان سیاهپوست نامشروع بودند؛ اما از سال ۱۹۶۰، نرخ ازدواج سیاهپوستان کاهش یافت و با نرخ ازدواج سفیدپوستان برابر شد. امروزه تولد فرزندان نامشروع در آمریکا، روند صعودی به خود گرفته، بهگونهای که به اقشار سفیدپوست، طبقه کارگر و… نیز سرایت کرده است. در این راستا، «پل پترسون[۵]» استاد دانشگاه هاروارد، به موضوعی تحت عنوان «قوانین بدنام[۶]»، اشاره میکند که برخی برنامهها بهطور فعال، ازدواج را منع میکنند، زیرا کمکهای رفاهی فقط به زنهایی تعلق میگیرد که شوهر نداشته باشند. ازاینرو، ازدواج آنها حتی با مردانی که حداقل دستمزد را دریافت میکنند، منجر نمیشود و این امر، موجب تثبیت فروپاشی خانواده در جامعه آمریکا شده است. همچنین، «جیسون رایلی[۷]»، اضافه میکند: «دولت آمریکا به مادران پول میدهد تا پدران را از خانه بیرون کنند و از راه نامشروع، فرزند به دنیا آورند». از طرف دیگر، «پیترسون» اشاره میکند: «در سال ۱۹۷۵، یک سرپرست خانواده باید سالانه ۲۰۰۰۰ دلار درآمد کسب میکرد تا بتواند ساختار خانوادهاش را حفظ کند، اما امروزه باید ۹۰۰۰۰ هزار دلار درآمد داشته باشد». با این اوصاف، به نظر میآید که این دو عامل، بیشترین تأثیر را بر افزایش تولد فرزندان نامشروع در جامعه آمریکا داشته باشند. قطعاً به همین دلیل است که امروزه، ۷۰ درصد از کودکان سیاهپوست و بیش از نیمی از کودکان اسپانیاییتبار، خارج از چارچوب قانونی ازدواج به دنیا میآیند.
درمجموع، روند مذکور بیانگر این است که فروپاشی ساختار خانواده در آمریکا، یک امر حقیقی است که هیچ نوش دارویی نمیتواند آن را برطرف کند. مگر اینکه سیاستگذاران، رهبران کسبوکار و مربیان آموزشی، برنامههایی برای تقویت پایههای اقتصادی در میان اقشار کارگر و فقیر داشته باشند؛ اما ازآنجاییکه خود نظام سرمایهداری، این چرخه به وجود آورده، دور از دسترس است که دولت آمریکا، چنین برنامهای داشته باشد.
منبع:
https://ifstudies.org/blog/the-marriage-divide-how-and-why-working-class-families-are-more-fragile-todayhttps://ifstudies.org/blog/family-breakdown-and-americas-welfare-system
[۱]Raj Chetty
[۲] David Autor
[۳] David Figlio
[۴] According to Autor and Figlio, boys especially struggle without a father in the home. This is because, according to The Wall Street Journal’s William A. Galston, discussing Autor and Figlio’s research, “…boys’ problems are much more behavioral than cognitive. For example, truancy and classroom disciplinary issues lead to suspensions, which play the largest role in explaining the boy-girl high-school graduation gap. But the presence of fathers in the household substantially reduces the gaps between boys and girls in absences and suspensions. It turns out that boys need fathers as well as mothers even more than girls do, and suffer even more when fathers are absent from their lives. William A. Galston,“The Poverty Cure: Get Married», Wall Street Journal, October 27, 2015
[۵]Paul Peterson
[۶] Infamous
[۷] Jason Riley