مترجم: هادی قربانیار
پائول هانل: از نظر شما، کدامیک از سیاستهای اصلی دولت قبل، هنوز هم ادامه دارد؟ نقاط قوت سیاست بایدن در قبال چین و آسیا چیست و فکر میکنید که این دولت، در چه زمینههایی نیازمند بهبود است؟
ایوان مدیروس: میتوانیم با مقایسه دولت کنونی و قبلی شروع کنیم. به نظر من، دولت فعلی بهعنوان «نسخهای ساده از ترامپ[۱]»، به شکلی ناعادلانه مورد هدف هجمه و انتقاد قرار میگیرد که این انتقاد، غیرمنصفانه است، زیرا قطعاً مشابهتها و تفاوتهایی وجود دارد، اما تفاوتها در نگاه من، بسیار بزرگ هستند؛ تفاوتهایی برجسته میان رویکرد بایدن و ترامپ. اول اینکه به طور خاص، مهم است که به یاد داشته باشیم، بایدن از همان روز اول، اعلام کرد که علاقهای به تغییر چین ندارد. ازاینرو، دولت، گزینه تغییر رژیم را از روی میز کنار گذاشت؛ موضوعی که دولت ترامپ، به شکلی خاص از آن استقبال میکرد. دوم اینکه دولت ترامپ، تمایلی به همکاری با متحدان و شرکا نداشت که این امر، بخش عمده و اصلی آن کاری است که بایدن، نسبت به راهبرد چین خود انجام میدهد. سوم، تیم ترامپ از طریق وضع تعرفهها و سایر اقدامات اقتصادی، به یک جدایی اقتصادی بسیار قوی پایبند بود. البته این، جایگاهی نیست که بایدن در آن قرار دارد. به نظر من، دولت بایدن میداند که نیازمند اتخاذ رویکردی عاقلانه و هوشمندانه نسبت به استقلال سیاسی است تا بدین ترتیب، عرصههای آسیبپذیری و مخاطره امنیت ملی، کاهش پیدا کند، اما بااینحال، تجارت و سرمایهگذاری برای تجار، کارگران و مصرفکنندگان آمریکایی سودمند است. دولت ترامپ، اعتقادی به گفتگو نداشت و معتقد بود که گفتگو، فقط اتلاف وقت است و در ضمن، اعتقادی نیز به همکاری و مشارکت نداشت.
پائول هانل: گفتگوها تنها در فضای تجاری بودند که توسط دولت ترامپ، پیش برده میشدند.
ایوان مدیروس: بله؛ درست است. از نظر من، تیم بایدن نشان داده است که رویهای متفاوت دارد. درواقع، این تیم به گفتگو در سطوح بالا معتقد است. حقیقت خندهدار موردعلاقه من نیز این بوده که این دولت، شانزده ماه است که روی کار آمده و بایدن و (رئیسجمهور چین) شی جینپینگ،[۲] تاکنون چهار بار با یکدیگر گفتگو کردهاند. این، یعنی انجام دیدارهای مقامات عالی دو کشور هر چهار ماه یکبار که اتفاق خوبی است. البته، جک سالیوان[۳] (مشاور امنیت ملّی[۴]) با یانگ جیچی[۵] (دیپلمات ارشد چینی) در لوگزامبورگ، همین هفته دیدار داشت؛ بنابراین، روشن است که آنها به انجام گفتگو در سطوح عالی، معتقد هستند و در این زمینه نیز اقدامات خوبی انجام دادهاند. در ماه مارس، بعد از حمله روسیه به اوکراین، جک سالیوان با یانگ جیچی در رم دیدار کرد و سه روز بعد، رئیسجمهور بایدن نیز ملاقاتی با رئیسجمهور شی داشت.
این گفتگوهای سطح بالا، به دولت کمک کرد تا در تعیین سقف و حدومرز برای روابط روسیه-چین موفق شود؛ عدم همکاری نظامی و تبعیت از نظام تحریمها. خود این امر، یک بخش مهم از معامله است. ازاینرو، دولت به گفتگو معتقد است و نشان داده که میتواند با آن، نتایج راهبردی را به دست آورد. بخش دیگر نیز این است که اعضای دولت، تمایلی ندارند تا درباره این گفتگو و دستاوردهایش صحبت کنند. هرچند که آنها، باید مورد آن، بیشتر سخن بگویند. همکاری محدود و مقطعی وجود دارد و دانشجویان بین دو کشور، ردوبدل میشوند؛ دولت در سال گذشته، برای متقاعد ساختن چین نسبت به مشارکت در آزادی هماهنگ ذخایر راهبردی نفتی، از دیپلماسی در سطوح بالا استفاده کرد، البته چینیها هنوز هم نسبت به توافق برجام همکاری میکنند. من نمیخواهم بیشازحد، بر روی مسئله همکاری مانور بدهم، زیرا چین در شرایطی نیست که همکاری کند، اما دولت بایدن گفته است که «از نظر تئوری، وقتی این کار در راستای منافعشان باشد، آماده انجام آن هستند.» من، وزیر امور خارجه (آنتونی بلینکن)[۶] را به شدت تمجید میکنم، آنهم به این دلیل که چهار گزینه را در سخنرانی خود ترسیم کرد. توجه داشته باشید، همه اینها، مسائل حساس از نظر سیاسی هستند که او در آنها آسیبپذیر است. البته نکته کلیتر این است که علیرغم وجود تفاوت میان بایدن و ترامپ، شاخصههای متمایزکننده نسبتاً بنیادین، بزرگ و مهمی نیز در کار است. لذا من، معتقدم که سیاست بایدن، نسخه ساده شده ترامپ نیست، بلکه نگرشی جدید از سوی او است.
پائول هانل: با توجه به اعلام اخیر چین درباره آبهای سرزمینی و فعالیتهای نظامی خارج از قلمرو این کشور و همچنین، اقدامات اخیر در رهگیری هواپیمای شناسایی استرالیا، آیا وقوع نوعی مناقشه نظامی میان ایالاتمتحده و چین اجتنابناپذیر نیست؟
ایوان مدیروس: نسبت به مسئله تایوان، من بسیار نگران بوده و شاهد بسیاری از اظهارات نسنجیده، ازجمله از سوی طرف آمریکایی هستم. به نظر من، ایالاتمتحده باید کمتر سخن بگوید و بیشتر عمل کند، همچنین، تمرکزش را بیشتر معطوف بازدارندگی و تفسیر و بحث کمتر درباره سیاست واقعی آمریکا سازد. درواقع، موضعگیریهایی را که موجب دشوار شدن روند امور میشوند، در همه طرفها میبینم، بهویژه در سرزمین اصلی چین؛ اکنون، شاهد رشد روزافزون تواناییهای نظامی نیز هستیم. با توجه به اینکه تایوان برای انتخابات ژانویه ۲۰۲۴ خود آماده میشود، ما در شرف ورود به یک دوران گذار قرار داریم. البته من، نگرانی کمتری نسبت به وقوع مناقشه نظامی دارم؛ یک حمله آبی- خاکی حقیقی به بخشی از جمهوری خلق چین. نگرانی من از تلاقی روندهایی است که میتواند، به بحران چهارم تنگه تایوان تبدیل شود. دغدغه من این است که نکند پکن، بهاندازه کافی درمانده یا خشمگین شود که تصمیم بگیرد، یک اقدام تهدیدکننده راهبردی علیه تایوان صورت دهد. این کشور، میتواند کاری کند که تایوان و آمریکا بر اساس خواست پکن، از تلاش برای تغییر وضعیت موجود دست بردارند. ممکن است به دلیل سطح روزافزون اضطرابها، نگرانی و تغییر اهداف و تواناییها، ما در یک خط سیر خطرناک قرار بگیریم. اعلام چند هفته قبل مبنی بر اینکه نانسی پلوسی[۷] رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، قصد سفر به تایوان را دارد، نگرانیهای زیادی به وجود آورد که اگر این سفر انجام میشد، بسیار میتوانست تنش ساز باشد. ما باید نسبت به اقدامات اینچنینی، بسیار هوشیار باشیم.
پائول هانل: جذابیتهای زیادی در اظهارات بایدن درباره تایوان وجود دارد؛ او سه بار در پاسخ به سؤالات، گفته است که ایالاتمتحده برای دفاع از تایوان، مداخله نظامی خواهد کرد. البته کاخ سفید، باید آن را تلطیف کرده و اعلام کند که سیاست آمریکا، تغییر نکرده است. سیاستمداران در هر دو حزب، اظهار میکنند که این، تحولی بزرگ است، زیرا ما نیازمند شفافیت راهبردی هستیم. ما باید پکن را آگاه کنیم که در صورت وقوع هرگونه اتفاق، چه اقدامی انجام خواهیم داد. در نظر شما، آیا یک سیاست با ابهام کمتر در قبال تایوان، تنشها را تشدید میکند؟
ایوان مدیروس: ما امروز، در این جایگاه قرار داریم، زیرا رئیسجمهور آمریکا، این اظهارنظرها را سه یا چهار بار انجام داده است که بستگی دارد به اینکه شما، چگونه آن را شمارش کنید. من تصور میکنم که این مسئله، فضایی از نوعی سردرگمی درباره ماهیت سیاست آمریکا، ایجاد کرده است. ما باید با دقت دوچندان گام برداریم، زیرا اقداماتی چون پرداختن بیهدف به مؤلفههای سیاست چین واحد آمریکا در وبسایت وزارت امور خارجه، انواعی از سردرگمی را ایجاد کرده، نگرانیها را افزایش میدهد و بازدارندگی سرزمین اصلی چین را دشوارتر میسازد. پس تمرکز، باید بر روی بازدارندگی پکن قرار بگیرد. اگر چین، تصور کند که ما تلاش میکنیم تا از سیاست چین واحد به سیاست چین واحد، تایوان واحد حرکت کنیم، در آن صورت، بازدارندگی سرزمین اصلی چین، واقعاً دشوار خواهد شد. درواقع، مردم فراموش میکنند که سیاست چین واحد ما، مؤلفههای متعددی دارد. یکی از بزرگترین آنها، قانون روابط با تایوان[۸] است. در مقدمه این قانون، بهوضوح آمده است که هرگونه اقدام برای تهدید و اعمال فشار نظامی بر تایوان، تهدیدی جدی برای صلح و ثبات منطقه غرب اقیانوس آرام تلقی میشود. این مسئله، تقریباً صراحت کامل دارد. ما باید از این لحن در قانون روابط با تایوان، استفاده کرده و به مقامات چینی نیز نسبت به آن گوشزد کنیم.
منبع: https://carnegieendowment.org/2022/07/18/why-u.s.needs-to-say-less-and-do-more-on-taiwan-pub-87468
[۱] Trump
[۲] Xi Jinping
[۳] Jake Sullivan
[۴] National Security Adviser
[۵] Yang Jiechi
[۶] Tony Blinken
[۷] Nancy Pelosi
[۸] Taiwan Relations Act