در ابتدای این نشست، آقای سیداحمد ابوترابی مسئول بخش رصد مرکز مطالعات آمریکا، که دبیری این نشست را بر عهده داشت با معرفی سخنرانان، به ارائهی مقدمهای کوتاه پیرامون این موضوع پرداخت. ایشان خاطر نشان نمود که بعد از تلاشهای متعدد دشمن و شکستهای او در جنگ نظامی، جنگ سرد، تهاجم فرهنگی، جنگ نرم، جنگ عملیات روانی، جنگ برداشتی امروز نوبت به جنگ شناختی رسیده است. جنگی که دشمن بسیار بر روی آن حساب باز کرده است. در جنگ شناختی، جنگ برای تسخیر ذهن و قلب مخاطب است و هدف از این جنگ تغییر دستگاه محاسباتی مخاطب و سپس کنترل واکنشهای اوست. همانطور که چاپ ارزان کتاب منجر به این شد که ابتدا طرز فکر و سپس نحوه عمل مردم تغییر کند دسترسی به اینترنت نیز منجر به این شد که مردم با هزینه خیلی کم از منابع گسترده بهره ببرند. اما دسترسی به اطلاعات بدون داشتن تحلیل درست همان چیزی است که دشمن میخواهد. او میخواهد تا بر روی تحلیلهای مردم کار کند. در حقیقت جنگ شناختی ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی بدون استفاده از تجهیزات نظامی است. با ظهور سلاح هستهای قدرتهای بزرگ استفاده از سلاحهای خطرناک و پر هزینه خود را مقرون به صرفه نمیبینند لذا تمایل بیشتری به نبردهای شناختی پیدا کردند. برای نمونه میتوان به جنگ شناختی چین در تایوان در تابستان ۲۰۲۲ یا روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و یا آمریکا در پاییز ۲۰۲۲ در ایران نگاه کرد.
در ادامه آقای محمد ربیعی مسئول واحد رسانه مرکز مطالعات آمریکا به ارائه نکات مهم با این موضوع پرداخت. ایشان در با اشاره به رصدهای صورت گرفته گفتند: موسسات فکری-اندیشهای غرب این روزها انگار به بهشت تحلیل رسیده باشند، در حال پایش شبانهروزی اتفاقات کشورمان و خروجی گرفتن از آن هستند. حالا که به واسطه آشوب در تهران و برخی شهرهای ایران، امنیت و آرامش توسط آشوبگران به چالش کشیده شده و خط قرمز امنیت را رد کردهاند، تقریباً بیشتر رسانههای خارجی فارسی زبان ضدانقلاب و سلبریتیهای برجسته خارجی و هالیوودی وارد این کارزار شدهاند و به آنچه در ایران میگذرد واکنش نشان میدهند. در واقع آنها با اتفاقات شهریور۱۴۰۱ به واسطه تبلیغات گسترده رسانهای درباره کشورمان، این حق را برای خود قائل هستند که درباره مسائل داخلی ایران اظهارنظر کنند تا جایی که این شرایط باعث شد روز شنبه یکی از نویسندگان برجسته جهان عرب با کنایه به این جریان تأکید کند کاش ما هم کشتههای خود در فلسطین و یمن را به ایران بیاوریم تا آنها در دنیا دیده و شنیده شوند. این یعنی رسانههای غربی و خارجی بیش از اندازه روی ایران تمرکز کردهاند. اما نکته اینجاست که رسانهها و تحریریههای فارسی زبان از اینترنشنال که منتسب به عربستان سعودی است تا شبکه من و تو و بیبیسی در لندن قطعاً ویترین کار هستند و اتاق فکرهایی که تولیدات این جریانات رسانهای را تأمین میکند از عقبه اندیشهای و گفتمانی مبتنی بر جهانبینی غرب برخوردار است که سعی دارند در روزهای اخیر با تولید محتواهای خاص ناظر به وضعیت ایران این رسانهها را مطابق با نقشه راه خود جهتدهی کنند. به همین دلیل به سراغ آخرین تولیدات اتاقهای فکری غرب رفتیم تا ببینیم نبض رسانههای ضدایرانی در کجا میتپد و شریانهای اصلی آن کدام نهادها مردمنهادهای فکری است. در این گزارش که به رصد تولیدات بیش از ۲۰ اندیشکده و موسسه خارجی پرداختهایم، مهمترین و آخرین تولیدات برخی از آنها از جمله شـورای روابـط خارجـی آمریکا، اندیشـکده کوئینسی، موسسه واشنگتن، بنیاد دفاع از دموکراسیها، نشریه فارین پالیسی، نشریه تایم، عرب نیوز و سیانبیسی که ناظر به فضای اعتراضات و اغتشاشات در ایران تولید محتوا داشتهاند را بررسی و مورد تحلیل قراردادیم. نتیجه این بررسیها نشان داد که چگونگی روند ادامه اعتراضات چگونگی موضعگیریها و برخورد با موضوع اعتراضات در ایران توسط دولتهای خارجی و استفاده از این اغتشاشات با عنوان مکملهای فشار حداکثری اهم مطالبی هستند که مورد توجه این اندیشکدهها و نشریههای غربی قرارگرفته است.
عبدالکریم خیامی: گزارشها نشان میدهد که مصرف موسیقی از اختیار نظام جمهوری اسلامی خارج شده و ممکن است در آینده مشکلات بسیار فراوانی را ایجاد کند.
دکتر عبدالکریم خیامی به عنوان اولین سخنران مدعو در این نشست مباحث خود را چنین ارائه نمود: در حوادث اخیر دست کم پنج گسل یا پنج جنبش بالقوه اجتماعی به طور همزمان فعال شدند، شما بحث گسل بین نسلی یا گسل جنبش جوانان و نوجوانان را دارید که مستحضر هستید که سن اعتراض و اغتشاش پایین آمده و متوسط سنی آن ها ۲۲ تا ۲۳ سال است و آنچه گفته میشود که آن چند هزار دانش آموزی که گرفتند بالا۱۰ هزار تا ۱۵ هزار نفرند که اکثرا همان لحظه آزاد شدند ولی به هر حال موجی از نوجوانان ورود کردند، دوم؛ بحث زنان است که محوریت در این قصه داشت. سوم؛ با تیزهوشی در برنامه ریزی ایشان شهریور را به مهر متصل کردند و جنبش دانشجویی که همیشه یک وامگرایی در آن است فعال شد و چون بحث کردستان بود که اینها به نحوی سعی کردند سیستان بلوچستان را هم فعال کنند، ۲ شکاف قومی و مذهبی را هم تلاش کردند به اینها اضافه کنند.
این عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه افزود: از بین عناصر مورد استفاده در حوزه جنگ شناختی توسط دشمن دو عنصر بازیهای ویدئویی که خود به دو دسته بازیهای رایانهای و کنسولی تقسیم میشوند و موسیقی از بین سایر عناصر مورد استفاده در جنگ شناختی از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که این دو عنصر باعث شده است جهان ذهنی نوجوانان و جوانان نسبت به برخورد با پدیده های اجتماعی تغییر جدی داشته باشد. متأسفانه گزارشها نشان میدهد که مصرف موسیقی از اختیار نظام جمهوری اسلامی خارج شده و ممکن است در آینده مشکلات بسیار فراوانی را ایجاد کند.
علیرضا داوودی: ما هنوز وارد جنگ شناختی نشدهایم و در مرحله تست سرد قرار داریم و تست گرم ما آرام آرام در حال شروع شدن است.
دکتر علیرضا داوودی، بیان کرد: فرآیند و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است ایستگاه تمام کننده نیست. در سال ۱۳۸۴ روند ۲۰ ساله جریان مقابل انقلاب یعنی مغایر، مخالف و معاند را به صورت عملیاتی احصاء نمودیم و امیدوار بودیم که غلط باشد ولی متأسفانه یک به یک آن پیش بینیها به واقعیت تبدیل شد و به صراحت گفته بودیم که در هر بازه زمانی چه اتفاقی رخ میدهد.
در ۲۵ اسفند سال ۱۳۷۹ در فرانسه جلسهای متشکل از سازمانهای جاسوسی دشمن و معاندین شکل میگیرد که حرف حساب این جریان مبارزه با جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی و آینده است. در آن زمان در روز اول حمله نظامی را مطرح کردند ولی به این نتیجه رسیدند که حمله نظامی به ایران جواب نمیدهد و سپس درروز دوم موضوع تحریم را بیان و بررسی کردند اما معتقد بودند چون در ایران اقتصاد از مدل واحدی پیروی نمیکند میتوانید تحت فشار قرار بدهید اما اقتصاد دلیلی برای حضور مردم در کف خیابان نخواهد شد. در روز سوم موضوع جدیدی را مطرح کردند و ما امروز با آن درگیر هستیم و قطعاً تا ۱۰ سال آینده با آن درگیر خواهیم بود و آن هم روش پروژه راه حل سوم است و نقطه آغاز فرایند درگیری ترکیبی است که هنوز به جنگ نرسیده است. ما در حوزه شناختی سه مرحله داریم: مرحله صلح شناختی، نبرد شناختی و جنگ شناختی. به کل این مسیر درگیریهای ترکیبی و به تعبیر حضرت آقا جنگ ترکیبی میگویند و ما هنوز وارد جنگ شناختی نشدهایم و در مرحله تست سرد قرار داریم و تست گرم ما آرام آرام در حال شروع شدن است.
این متخصص جنگهای شناختی و ترکیبی در ادامه افزود: جنگ ما دیگر جنگ روایت نیست. درخصوص مهسا امینی حوزه قرائت را داشتیم زیرا امروز ما با مخاطب شبکه وند و شبکه شده ارتباطی و اجتماعی درگیر هستیم که چندین روایت را شاهد هست. برای همین میگویند در حوزه شناختی باید به سراغ طراحی قرائت دقیق رفت که بتواند روایت اول دیگران را فریز کند و در نزد مخاطب شکنندگی به نفع سیستم کند. قبلاً ما یک رسانه جمعی داشتیم ولی الان هرکسی که گوشی در دست دارد یک رسانه است. حوزه شناختی روی قرائت کار میکنند. این که میگویند شما روایت اول باشید برای حوزه عملیات روانی است. اگر بتوانیم اراده، هویت و ماهیت را در سه حوزه امنیت، فرهنگ و اجتماع در اختیار داشته باشیم میتوانیم بر مکانیزم دفاعی در ایران اشراف پیدا کنیم. که متأسفانه حوزه دفاع فرهنگی ما آسیب زیادی دیده است.