علیرغم اذعان ملتهای منطقه و حتی شخصیت های امنیتی-نظامی جهان مبنی بر نقش سردار سلیمانی در مبارزه با تروریسم، به نظر شما، چرا آمریکاییها ایشان را ترور کردند؟
تاریخ، رژیم آمریکا را بهعنوان دولتی میشناسد که در دویست سال گذشته در دهها کشور جهان، مداخله کرده و هر اقدامی ازجمله مداخله نظامی را برای سرنگونی دولتهای جهان، انجام داده است؛ بنابراین، دولت ایالاتمتحده حتی از کشتن مردم بیگناه و رهبران سیاسی خودداری نمیکند. میتوان گفت که دولت آمریکا، مستقیماً عامل تروریسم در جهان بوده است. در مورد ترور وحشیانه سردار قاسم سلیمانی (قدرتمندترین فرمانده نیروی قدس سپاه)، جهان متوجه شد که دولت آمریکا، داعش را برای ایجاد دولت های دستنشانده خود در کشورهای غرب آسیا ازجمله سوریه و عراق، آماده کرده بود.
آمریکا و اسرائیل به صورت مشترک برای داعش، برنامه ریزی کرده بودند تا کاری را که اسرائیل در هفتادسال گذشته، نتوانسته بود در نتیجه رویارویی با مقاومت اسلامی در منطقه انجام دهد، به نتیجه برسانند. درواقع، آمریکا و اسرائیل از طریق داعش، طرحی برای اجرای قدیمیترین طرحِ اسرائیل بزرگ در منطقه، برای سرنگونی رژیم های سوریه و عراق داشتند. این، یک واقعیت واضح است که داعش، تنها به خاطر سردار قاسم سلیمانی با مقاومتی قهرمانانه در منطقه، روبهرو شد و در نتیجه تلاش های خستگیناپذیر قاسم سلیمانی بود که بلای داعش از سوریه و عراق دور شد. دونالد ترامپ (رئیسجمهور سابق آمریکا) گفته است که آمریکاییها، هفت تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا هزینه کرده اند؛ باید پرسید که این پول، صرف چه پروژهای شده است؟ واقعیت این است که دولت آمریکا موفق نشد و به همین دلیل، پس از شکست دچار وحشت شدیدی شد و سردار قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. این شهادت وحشیانه، چهره سیاه دولت آمریکا را بیشتر در معرض دید همه جهان قرار داد.
به نظر شما، سردار سلیمانی چه نقشی در ارتقای امنیت بینالمللی داشت؟
همانطور که قبلاً عرض کردم، داعش که از تلاش مشترک دولت آمریکا و اسرائیل در غرب آسیا زاده شد، ظلم و بیرحمی را در سوریه و عراق آغاز کرد. این طرح، تنها به سرنگونی رژیم سوریه و عراق محدود نبود، بلکه پس از سوریه و عراق، هدف بعدی داعش، ایران، افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای غرب و جنوب آسیا بود. حتی وجود داعش در فلسطین اشغالی نیز مشاهده شد و آنها به صورت وحشیانه، علیه فلسطینی ها و مقاومت اقدام می کردند؛ بنابراین، طرح آمریکا و اسرائیل تنها به سرنگونی دولت های سوریه و عراق محدود نمیشد و سردار قاسم سلیمانی به موقع متوجه این نقشه شیطانی غرب، ازجمله آمریکا و اسرائیل شد و راه داعش را در سوریه و عراق بست. سردار قاسم سلیمانی نهتنها امنیت سوریه و عراق را تأمین نمود، بلکه از رسیدن جنگ به ایران، افغانستان و بهویژه پاکستان جلوگیری کرد. درواقع، او از تمام امت اسلامی دفاع کرد. قاسم سلیمانی نهتنها از ملتهای مسلمان حمایت کرد، بلکه مسیحیان و سایر ملل با مذاهب مختلف منطقه را از دست داعش نجات داد. بهعنوان یک پاکستانیِ واقعی، معتقدم که سردار قاسم سلیمانی علیه داعش و حامیان آن (آمریکا و اسرائیل)، جنگید تا تهدید داعش را که به سمت کشور عزیزم پاکستان حرکت میکرد، پس بزند. این، بزرگترین نقش سردار قاسم سلیمانی برای امنیت منطقه و ملتها است.
از نظر جنابعالی اگر شهید سلیمانی و نیروهای تحت امر ایشان با تروریسم مبارزه نمیکردند، چه سرنوشتی در انتظار کشورهای اروپایی و غربی بود؟
همانطور که قبلاً عرض کردم، اگر سردار قاسم سلیمانی در برابر وجود تروریسم در منطقه نمیایستاد، کشورهای غرب و جنوب آسیا و آسیای مرکزی، در چنگال داعش بودند و همهجا کشتار بود؛ بقای بشریت به خطر میافتاد، جهان، مسئله فلسطین را فراموش میکرد و شعار آزادی قدس شریف از یادها میرفت؛ اما با جانفشانیهای سردار قاسم سلیمانی، امروز ملت های کل منطقه از وجود شیطانی داعش نجات یافتهاند، مقاومت فلسطین نیز در حال توسعه است. البته سختیها زیاد است و با وجود این، آمریکا و اسرائیل در برنامههای خود در برابر مقاومت، متحمل شکست میشوند. تا جایی که به دولتهای اروپایی مربوط میشود، اگر سردار قاسم سلیمانی داعش را از بین نمیبرد، قطعاً آمریکا از داعش علیه دولتهای اروپاییِ مخالف دولتش نیز استفاده میکرد؛ بنابراین، میتوان گفت که سردار قاسم سلیمانی درحالیکه ملتهای منطقه را در برابر داعش حفظ میکرد، تهدیدهای روزافزون مردم کشورهای اروپایی را نیز در خاک سوریه و عراق مدفون کرد. اگرچه این حقیقت وجود دارد که بسیاری از دولت های اروپایی به همراه آمریکا و اسرائیل، حامی داعش بودند، اما نقش سردار قاسم سلیمانی در جنگ با تروریسم، چشمگیر است و جهان را به دنیایی جدید سوق داده است. البته ملت های اروپایی نیز باید قدردان سردار قاسم سلیمانی باشند و به نیات ناپسند دولتهای خودشان اعتراض کنند.
تحلیل شما درباره منبع و عوامل محبوبیت سردار سلیمانی میان ملتهای آزادیخواه جهان چیست؟
موفقیت های بزرگ سردار قاسم سلیمانی، شخصیت وی را به محبوبترین شخصیت امروز جهان، تبدیل کرده است. فهرست بلندبالایی از خدمات و دستاوردهای او موجود است، اما من،
معتقدم مبارزات مستمر ایشان برای آزادی فلسطین و قدس، عامل مهمی در محبوبیت ایشان بود. رهبران سیاسی و نظامی فلسطین به خدمات سردار قاسم سلیمانی، اعتراف کردهاند که سیلی بزرگی بر صورت نیروهای دشمن ازجمله آمریکا و اسرائیل است. سردار قاسم سلیمانی، مقاومت اسلامی را در فلسطین تقویت کرد؛ او برای مردم فلسطین، فداکاری کرد و به همین دلیل، آنها او را شهید قدس
نامیدند. قدردانی از خدمات سردار قاسم سلیمانی در فلسطین، واقعاً کار بزرگی است.
باید گفت که دشمن، میخواست با کشتن سردار قاسم سلیمانی، مقاومت فلسطین را تضعیف کند، اما امروز در فلسطین، سردار قاسم سلیمانی در هر جبههای با اسرائیل غاصب میجنگد و همین امر، موجب تحقیر دشمن شده است. به همین ترتیب، جنگ برای پایان دادن به تروریسم به رهبری سردار قاسم سلیمانی در سوریه و عراق، عشقی بینظیر را در دل ملتهای مسلمان، مسیحی و سایر ادیان، ایجاد کرده است که هیچکس، نمیتواند آن را از بین ببرد. امروزه مسیحیان سوریه و عراق از سردار قاسم سلیمانی، بهعنوان مسیح خود یاد میکنند.
به طور خلاصه، کمک سردار قاسم سلیمانی به مظلومان در سراسر جهان و خلاصی از شر ظالمان، عامل محبوبیت او است. با این حال، برای توصیف محبوبیت ایشان، باید کتابهای زیادی نوشته شود.
واکنش مردم، روشنفکران و سیاستمداران پاکستان به ترور سردار سلیمانی چگونه بود؟
مردم پاکستان از شهادت سردار قاسم سلیمانی، بسیار خشمگین شدند. پاکستانیها به خیابان آمدند و در مقابل سفارتخانه و نمایندگیهای آمریکا در سراسر این کشور، تظاهرات نموده و خشم شدیدی را ابراز کردند. با اینکه میلیونها نفر تنها پس از شنیدن خبر شهادت شهید قاسم سلیمانی، عکس او را دیدند و ایشان را از قبل نمیشناختند، اما به دلیل شهادت مظلومانه و اخلاص او، همه چشمها پر از اشک بود. طبقه روشنفکر، شهید قاسم سلیمانی را بهعنوان یک قهرمان بزرگ توصیف میکرد. مقالههای زیادی در مورد جزئیات خدمات او، نوشته شده است. شخصیت شهید قاسم سلیمانی نزد مردم برجسته شد و تا جایی که به سیاستمداران مربوط میشود، مخالفان ضمن محکوم کردن آمریکا به قتل ایشان، در پارلمان پاکستان، این ترور را نقض قوانین بینالمللی دانستند.