مجید تقیزاده؛ دانشجوی کارشناسیارشد مطالعات آمریکای شمالی، دانشگاه جامع امام حسین (ع)
شبهنظامی یا میلیشیا به نیروی مسلحی گفته میشود که از شهروندان عادی تشکیل شده باشد. میهنپرستان در واقع نوعی باورهای مذهبی-انجیلی گستردهای دارند که طیف آن، از اعتقاد عادی به انجیل تا طیف اوانجلیستها و معتقدان به جریان آخرالزمانی دنیا و عرصه باور به آرماگدون استمرار دارد. از دید آنها واحدهای اساسی جامعه عبارتاند از: فرد، خانواده و اجتماع محلی.
دولت فقط بهعنوان تجلی مستقیم اراده شهروندان تحمل میشود؛ برای مثال دولتهای ایالتی با مسئولان منتخب که میتوان بر مبنای شخصی، آنها را شناخت و کنترل کرد. سطوح بالاتر دولت در مظان تردید قرار میگیرد و دولت فدرال آشکارا بهعنوان دستگاهی نامشروع و غاصب، حقوق شهروندان و تحریفکننده قانون اساسی برای تعدی به اختیارات اصلی بنیانگذاران واقعی آمریکا محکوم میشود. از نظر میلیشیاها تامس جفرسون، پاتریک هنری قهرمان و الکساندر همیلتون خائن به ملت هستند (کاستلز، ۱۳۸۰:۱۲۴).
ریشههای جنبش میلیشیا
خاستگاه جنبش شبهنظامیان، ریشه در سنتهای دیرینه راست افراطی آمریکایی و همچنین واکنشهای افراطگرایان ضددولتی به برخی رویدادها و جنجالهای خاص دهه ۱۹۹۰ دارد. از جمله گروههای راست افراطی قبل از جنگ جهانی دوم مانند لژیون پیراهن نقرهای و جبهه مسیحی در آمریکا میتوان اشاره کرد. بعدها، جنگ سرد، موج جدیدی از سازمانهای شبهنظامی مانند تکاوران کالیفرنیا و Minutemen را آغاز کرد. در دهه ۱۹۸۰، بقاگرایان و برتری طلبان سفیدپوست، گروههای شبهنظامی مختلفی را تشکیل دادند که از لیگ دفاع مسیحی میهن پرستان گرفته تا ذخیره اضطراری تگزاس را شامل میشد؛ با این حال، جنبش شبهنظامی تا حدودی متفاوت بود؛ زیرا یک گروه شبه نظامی منزوی نبود بلکه یک جنبش کامل بود که بیشتر از گروههای شبهنظامی تشکیل میشد؛ بنابراین چیزی جدید را برای راست افراطی آمریکا در وسعت و عمق تأکید شبهنظامیاش نشان میداد.
رویدادها
رویدادهای خاص نیز در شکلگیری جنبش شبهنظامیان نقش اساسی داشت. اینها شامل رویدادهایی مانند تصویب توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی و انتخاب رئیسجمهور بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲ بود اما مهمترین آن، دو لایحه قانون کنترل اسلحه و دو درگیری مرگبار با مجریان قانون بود.
یکی از اقدامات کنترل اسلحه بهاصطلاح قانون برادی (به طور رسمی بهعنوان قانون جلوگیری از خشونت با تفنگ دستی برادی شناخته میشود) بود که در سال ۱۹۹۳ تصویب شد. مورد دیگر، قانون حفاظت از استفاده از سلاح گرم و ایمنی عمومی در سال ۱۹۹۴ بود که بسیاری از سلاحهای تهاجمی به سبک نظامی و مجلات با ظرفیت بزرگ را ممنوع کرد؛ (این قانون در سال ۲۰۰۴ منقضی شد و تمدید نشد). این اقدامات، تندروهای ضددولتی را بهشدت خشمگین کرد.
مورد دیگر، واقعه روبی ریچ و رندی ویور بود که از حضور در دادگاه فدرال برای رویارویی با اتهام تسلیحات، امتناع کرده بود و کشته شد. مورد دیگر بنبست واکو در سال ۱۹۹۳ که پس از یک تلاش ناموفق و مرگبار آغاز شد، عملیاتی که توسط مأموران ATF و FBI برای دستگیری اعضای فرقه مذهبی شعبه داوودیان به اتهام سلاح که منجر به کشته شدن آنها در کلیسا شد.
مقامات فدرال به دلیل مدیریت ضعیف هر دو بنبست به طور گسترده مورد انتقاد قرار گرفتند؛ زیرا اقدامات آنها منجر به مرگ غیرنظامیان از جمله کودکان یا کمک به آنها شد. برای مردم راست افراطی، این بنبستها شاهدی بود که نشان میداد دولت مایل است هر کسی را که جرئت میکرد جلوی راهش بایستد را بکشد.
در پایان سال ۱۹۹۳، افراد زیادی در سمت راست افراطی به تشکیل گروههای شبهنظامی برای جلوگیری از دیگر روبی ریج یا واکو تأکید داشتند. طرفداران بیشتر به طور خاص چنین گروههایی را «شبهنظامی» مینامیدند تا ادعا کنند (به دروغ) که این گروهها، گروههای قانونی هستند که از بهاصطلاح «شبهنظامیان سازمانیافته» که در قوانین فدرال و ایالتی به آنها اشاره میشود، مشتق شدهاند.
شبهنظامیان مونتانا و شبهنظامیان میشیگان از جمله اولین گروههای شبهنظامی بودند که در سال ۱۹۹۴ به وجود آمدند و خود را با نامهایی مانند شبهنظامیان سازمانیافته، شبهنظامیان شهروندان و شبهنظامیان مشروطه معرفی کردند. در آوریل ۱۹۹۵، تیموتی مک وی و تری نیکولز، ساختمان فدرال مورا در اوکلاهاما سیتی را بمباران کردند؛ رویدادی که توجه منفی شدیدی را برای جنبش شبهنظامی به دلیل ارتباط رسانهها از بمبافکنها با جنبش شبهنظامی ایجاد کرد؛ در واقع، اگرچه مک وی و نیکولز به اشتراک گذاشتند.
دهه ۱۹۸۰ میلادی
در سال ۱۹۸۴ ویلیام پوترگیل دربارۀ میلیشیای غیرسازمانی به عنوان نیروی نظامی پایه کشور که بتواند قیمومیت کمیته ایالات را داشته باشد، ایده پردازی کرد. ادامۀ ریشه یابی حاکی از آن است که در ۱۹۹۲لوئیس بیم یک سفیدپوست طرفدار تفوق نژادی، مقالهای با عنوان مقاومت بدون رهبر نوشت که در آن از کسانی که عاشق نژاد ما هستند، نام برد که باید سلولهای بدون رهبری را برای مقاومت در برابر حکومت فاسدی که حقوق مدنی را تجویز میکند، در برابر اقلیتها تشکیل دهند. او پیشنهاد کرد که چنین سلولهایی باید فعالانه به روشی غیرقابل پیشبینی به حکومت ضربه بزنند (churchil, 2009: 28).
فضای دهه ۸۰ همچنان تحت تأثیر دوقطبی جنگ سرد قرار داشت. در این فضا گروههای تندرو مختلفی با ماهیت ضدکمونیستی، ضدیهودی و متمایل به ایدههای نژادپرستانه شکل گرفت. دیوید دیوک در ۱۹۸۹ نماینده جمهوریخواه از لوئیزیانا و مؤسس گروهی به نام خود بود.
دیوک در سال ۱۹۵۰ در شهر تولز در ایالت اوکلاهما متولد شد و اجدادش از بنیانگذاران ایالات متحده بودند. وی پس از ۲۵ سال فعالیت سیاسی، بهعنوان نماینده مجلس نمایندگان ایالت لوئیزیانا انتخاب شد و در تمام مدت مبارزه سیاسیاش، بر خلاف فشار سنگین یهودیان بر او، به افشاگریهای خود پیرامون قدرت و نفوذ مخرب یهودیان در جامعه آمریکا ادامه داد البته یهودیان هم بیکار ننشستند و با سلطه و سیطره گستردهای که بر رسانههای عمومی داشتند، او را به «یهودستیزی» و «نازیسم» متهم کردند؛ حربهای که یهودیان در طول تاریخ، مکرر علیه منتقدان خود به کار گرفتهاند؛ بااینوجود، دیوک اعلام میکند: «من با خود قرار گذاشتم که تا ابد تسلیم نشوم و حقایق را بیان کنم، به قدرت یهود بیاعتنا باشم، تصمیم گرفتم در مقابل تبلیغات بزرگی که تلاش میکند شیوه زندگیها را دگرگون کند، بایستم. اطمینان دارم که مردمان کشورم روزی بیدار خواهند شد و بهجای فروتنی در برابر ظلم، آنها را به مبارزه میطلبند…» (دوست محمدی، ۱۳۹۱).
در دهه ۸۰ گروه مقاومت سفیدهای آریایی از درون فعالان کوکلاس کلانها با گرایش نئونازی ایجاد شد. آنها به اهدافی از یهودیان، همجنس بازها و سیاهان حمله می کردند. گروه نظم (order) نیز به عنوان گروهی ضدیهودی و مخالف اقدامات دولت فدرال و ضدمالیات با۶۰ عضو و مخالف اشغال حکومت آمریکا توسط صهونیسم ایجاد شد که منتهی به قتل الن برگ، یک یهودی لیبرال در ۱۹۸۴شد. انگیزه اصلی این گروه از واکنش به انتشار کتاب پروتکلهای اولیه دانشوران صهیون شکل گرفت (Hamilton,1996:18).
سپس در این دهه، گروههای ایدئولوژیک هویت مسیحی، ملتهای آریایی، پایداران هویت[۱] که بیشتر ماهیت تعصب مسیحی داشتند و بر مبنای انجیل و تعالیم مسیحی اقدام میکردند، شکل گرفتند. بررسیهای پژوهشی و میدانی حاکی از آن است که ۱۳ ایالت، از کشور دارای تشکیلات میلیشیا هستند. این ایالتها عبارتاند از: آریزونا، کلرادو، فلوریدا، آیداهو، ایندیانا، میشیگان، میسوری، مونتانا، نیوهمپشایر، نیومکزیکو، کارولینای شمالی و اوهایو ویرجینیا (Suall,1994:4).
ساختار سازمانی
اگرچه به طور گسترده بهعنوان یک «جنبش» توصیف میشود اما شبهنظامیان با ترکیب، ساختار رهبری و اولویتهای تعیین شده توسط هر گروه مجزا، به طور مستقل عمل میکنند. بیشتر شبهنظامیان از نظر جغرافیایی در یک شهر، ایالت یا منطقه خاص متمرکز شدهاند. برخی از سازمانهای شبهنظامی ملی نیز وجود دارند؛ مانند پسران مغرور، نگهبانان سوگند و سه درصد. اینها تا حد زیادی بهعنوان سازمانهای چتر عمل میکنند که فصلهای کوچکتر یا شبکههای عضو را هماهنگ میکنند.
بیشتر گروههای شبهنظامی دارای سلسلهمراتبی از رهبران و مربیان مهارت هستند و بیشتر به مهارتهای قابل اثبات و پیشینههای حرفهای مرتبط، از جمله وابستگی نظامی یا اجرای قانون کنونی یا قبلی، اهمیت میدهند. استفاده از کامپیوتر و اینترنت موجب شده است تا میلیشیا خود را بهعنوان اجتماعی منسجم ببیند. ارتباطات کامپیوتری میتواند تصویری اجتماعی از آنها ارائه بدهد و از ساختار انزواگرایانه و فردی، به مجموعهای اجتماعی ورود پیدا کنند (zook,1996:46-7).
به طور خلاصه میتوان ساختار میلیشیا را در ۴ بخش تعریف کرد؛ قانونی دانستن توسط خودشان، ترس از جهانی شدن و نظم نوین، ترس از دولت فدرال و تأیید و تأکید دوباره بر ارزشهای سنتی (zook,1996:29).
تاکتیکها و اهداف
بسیاری از حملات و توطئههای شبهنظامی به دلیل مخالفت با مقامات دولتی، اهداف دولتی و مجری قانون طراحی میشد؛ برای مثال، در سال ۲۰۲۰ مجری قانون، توطئههایی را برای ربودن و احتمالاً اعدام فرمانداران میشیگان و ویرجینیا در پاسخ به دستورات تعطیلی ایالتی که گروههای شبهنظامی آن را تجاوز دولت میدانستند، اقداماتی را انجام دادند. در برخی موارد اعضای شبهنظامی از تظاهرات نیز استفاده کردهاند.
در آوریل ۲۰۲۰، گروهی از تظاهرکنندگان و اعضای گروههای شبهنظامی در مخالفت با فرمان خانهنشینی گرچن ویتمر، فرماندار میشیگان، به ساختمان کنگره ایالت میشیگان، یورش بردند. همچنین این اولین بار در سالهای اخیر نیست که گروههای شبهنظامی مانع از روند قانونی ایالتی میشوند؛ در ژوئن ۲۰۱۹، پس از آن که قانونگذاران جمهوریخواه در مخالفت با قانون پیشنهادی تغییرات آبوهوایی کنارهگیری کردند، یک تهدید نظامی منجر به تعطیلی اضطراری ساختمان اورگان شد.
دولت آمریکا و جنبش میلیشیا
دولت ایالات متحده، اقدامات مختلفی را برای مقابله با جنبش شبهنظامی که شبکهای وابسته به گروههای شبهنظامی است و از دیدگاههای ضددولتی و بیشتر افراطی حمایت میکنند، گرفته است. یکی از مهمترین اقدامات دولت پس از بمبگذاری سال ۱۹۹۵ در اوکلاهاما سیتی بود که توسط تروریستهای داخلی مرتبط با جنبش شبهنظامی انجام شد. در پاسخ دولت کلینتون، قانون ضدتروریسم و مجازات اعدام مؤثر در سال ۱۹۹۶ را تحت فشار گذاشت و تصویب کرد که توانایی دولت را برای تحقیق و پیگرد تروریسم داخلی افزایش داد.
در سالهای پس از بمبگذاری اوکلاهاما سیتی، دولت همچنین تعدادی گروه ضربت و ابتکارات را برای مقابله با جنبش شبهنظامی و سایر اشکال افراطگرایی راست افراطی ایجاد کرد؛ برای مثال، وزارت دادگستری، کمیته اجرایی تروریسم داخلی را در سال ۱۹۹۵ راهاندازی کرد که تلاشهای فدرال را برای مبارزه با تروریسم داخلی هماهنگ میکند. FBI همچنین گروههای ویژه تروریستی مشترک را ایجاد کرد که سازمانهای مجری قانون فدرال، ایالتی و محلی را برای تحقیق و برهم زدن توطئههای تروریستی گرد هم میآورد.
از آن زمان، سازمانهای مجری قانون فدرال، گروههای شبهنظامی مختلف را زیر نظر گرفتهاند و به آنها نفوذ کردهاند و برای جلوگیری از اعمال خشونتآمیز احتمالی اقدام کردهاند؛ برای مثال، در سال ۲۰۱۶، FBI چندین نفر از اعضای بهاصطلاح «شبهنظامی میشیگان» را که قصد ربودن فرماندار میشیگان را داشتند، دستگیر کرد.
علاوه بر اقدامات اجرای قانون، دولت همچنین به دنبال رسیدگی به نارضایتیها و باورهای اساسی است که افراد را به پیوستن به جنبش شبهنظامی سوق میدهد؛ برای مثال، وزارت امنیت داخلی، ابتکاراتی را با هدف مقابله با افراطگرایی خشونتآمیز و ارتقای انعطافپذیری جامعه آغاز کرده است.
پیشرفت مهم دیگر، ایجاد وزارت امنیت داخلی (DHS) در سال ۲۰۰۲ بود که در پاسخ به حملات ۱۱ سپتامبر تأسیس شد. DHS دارای تعدادی مؤلفه است که بر امنیت داخلی تمرکز دارد؛ از جمله آژانس مدیریت اضطراری فدرال (FEMA)، اداره امنیت حملونقل (TSA) و دفتر اطلاعات و تجزیهوتحلیل (I&A) که مسئول تجزیه و تحلیل و انتشار اطلاعات در مورد تهدیدات احتمالی برای میهن است.
در سالهای اخیر، واکنش دولت به جنبش شبهنظامی شامل تمرکز بر مقابله با رادیکالسازی آنلاین بوده است. DHS دفتری برای خشونت هدفمند و پیشگیری از تروریسم ایجاد کرده است که وظیفه آن فراهم کردن منابع و آموزش برای جوامع برای کمک به شناسایی و جلوگیری از فعالیتهای افراطی است. دولت همچنین با شرکتهای رسانههای اجتماعی برای حذف محتوای افراطی و مختل کردن شبکههای آنلاینی که افراطگرایی خشونتآمیز را ترویج میکنند، همکاری کرده است.
جمعبندی
میلیشیا گروههای شبهنظامی مسلح، رسمی و غیررسمی، با ایدئولوژی ضددولتی و توطئه محور است. اندکی پس از بنبست مرگبار در Wacoو تگزاس، در سال ۱۹۹۳، گروههای شبه نظامی شروع به شکلگیری کردند. در بهار سال ۱۹۹۵، آنها تقریباً به همه ایالتها گسترش یافتند. بسیاری از اعضای گروههای شبه نظامی از آن زمان به بعد معمولاً به اتهام سلاح، مواد منفجره و توطئه دستگیر شدهاند.
اگرچه جنبش شبهنظامیان نسبت به اوج خود در اوایل سال ۱۹۹۶ از قدرت خود کاسته شده است اما همچنان یک جنبش فعال است؛ به ویژه در غرب میانه و همچنان تعدادی از مشکلات را برای مجریان قانون و جوامعی که گروههای شبهنظامی در آنها فعال هستند، ایجاد میکند.
[۱] Identity survivalists
منابع
هادی اعلمی فریمان، همه چیز درباره میلیشیا.
دوست محمدی، احمد. (۱۳۹۲). ایالات متحده اسرائیل. خبرگزاری فارس.
کاستلز، امانوئل. (۱۳۸۰). عصراطلاعات، جامعه، اقتصاد، فرهنگ. ترجمه حسن چاوشیان، جلد۲ تهران. انتشارات طرح نو.
فیضی، سیروس. (۱۳۹۰). جنبش میلیشیا در ایالات متحده: اهداف، مبارزات و پیامدها. کتاب آمریکا۱۱، ویژه مسائل داخلی آمریکا. مؤسسه فرهنگی مطالعات وتحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران.
The American Heritage Dictionary of the English Language, Fourth Edition. Houghton Mifflin Company, 2000
Churchil.c. robert h(2009)The shake their guns in the tyrants face:libertarian political violence and the origins of the militia movement..the university of Michigan press.available:http://www.press.umich.edu/title detail.d?id=327258
Churchil.c. robert h(2009)The shake their guns in the tyrants face:libertarian political violence and the origins of the militia movement..the university of Michigan
suall.irwin and others.(1994)Armed and dangerous:militias take aim at the federal government.anti defamation league.second printing
neil a.Hamilton(1996).Militias in America:A reference Handbook cotemporary world issuespublisher:ABC-clio.
http://fa.m.wikipedia.org.wiliam luther pierce.
zook.matthew.(1996)THE unorganized militia network:conspiracies”computer and community.berkeley planning journal.
https://www.adl.org/news/op-ed/20-years-later-shadows-of-ruby-ridge-standoff-still-linger
https://www.cnn.com/2020/10/13/us/kidnap-plot-governor-michigan-virginia/index.htmlhttps://www.dhs.gov/sites/default/files/publications/21_0301_odni_unclass-summary-of-dve-assessment-17_march-final_508.pdf