دکتر فدا حسین مالکی، سفیر اسبق ایران در افغانستان، با بیان این نکته که افغانستان یک کشور پیچیده و پر از رمز و راز است عنوان کرد که موقعیت جغرافیایی افغانستان و ساختار سیاسی و اجتماعی آن به گونهای بوده که همیشه در طول تاریخ مورد بحث واقع شده و از جایگاه ویژه ای در بین کشورهای منطقه برخوردار است. عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، ضمن اشاره به این موضوع که آینده حکومت طالبان در افغانستان، ناپایدار خواهد بود، تصریح کرد که در کشوری مانند افغانستان که قومگرایی بر مذهب، ارجح و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، امکان ندارد که قوم طالبان بتواند به تنهایی بر کل مردم آن حکومت کند و در آینده شاهد چند دستگی و درگیری بر سر قدرت میان طالبان و سایر اقوام خواهیم بود. دکتر مالکی تأکید کرد که در اتفاقات اخیر منطقه، اسرائیل به عنوان مغز متفکر، آمریکا به عنوان نیروی عملیاتی و سعودی ها به عنوان سرمایهگذار (در کنار نقشآفرینی القاعده، طالبان و داعش) ایفای نقش میکنند. سفیر اسبق ایران در افغانستان در پایان تأکید کرد که افغانستان به عنوان همسایه شرقی ایران، فرصتهای بیشماری اعم از اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای کشور دارد ولی متاسفانه در داخل کشور، مورد توجه لازم و کامل قرار نگرفته است و جمهوری اسلامی ایران در این زمینه نیازمند اتخاذ سیاست همگرای صحیح نسبت به تحولات افغانستان خصوصاً نسبت به جبهه مقاومت پنجشیر است.
در ادامه این نشست، دکتر محمدصادق کوشکی، با اشاره به اینکه در واقع، انگلیس، بانی خروج آمریکا از افغانستان، شد و همانطور که در دهه ۱۹۷۰ انگلیسیها در حوزه خلیج فارس، خودشان را کنار کشیدند و آمریکاییها، خلأ آن را پر کردند اکنون نیز با توجه به نشانههای ضعف و زوال آمریکا، انگلیس در واقع میخواهد امانت آن دهه را مجدد بگیرد و یک سیاست هوشمندانه، نامحسوس و تدریجی برای بازگشت به منطقه را دنبال میکند. دکتر کوشکی در ادامه تشریح کرد که طالبان به تدریج با حمایت نامحسوس انگلیس و وساطت قطر، از طالبان وهابی دهه انتهای قرن بیستم، به طالبان حرفهای شاغل دنبال پول و قدرت تبدیل شده است، لذا انگلیس در همین جهت تلاش میکند که طالبان ابتدا بصورت نظامی پیروز شود و سپس از این طریق، وارد مذاکره و گفتگو با سایر قومیتها شود؛ بر خلاف اینکه اگر طالبان از ابتدا میخواست بصورت دموکراتیک پیش برود حداکثر ۴۰ درصد سهم از حکومت را به دست میآورد ولی اکنون بخاطر غلبه نظامی بر سایر قومیتها (ازبکها، تاجیکها و هزارهها) میتواند سهم بیشتری در حدود ۶۰ یا ۷۰ درصد را تصاحب کند، بنابراین سیاست نحوه مواجهه طالبان با پنجشیر را نیز در همین راستا باید تحلیل و تفسیر کرد، یعنی پنجشیر، یک نمونه بود تا به همه نشان دهد کسی توان مقابله با طالبان را ندارد و همه مجبور به مذاکره و قبول خواست آنها هستند. عضو هیئت علمی تهران تصریح کرد که اعمال سیاست انگلیس در افغانستان (از طریق عامل خودشان یعنی طالبان) منجر به خروج شتابزده (نه عقبنشینی با تصمیم) آمریکا از افغانستان شد. دکتر کوشکی تأکید کرد که ایران بر خلاف انگلیس بطور خاص و برخی دولتهای دیگر که صرفاً به دنبال رابطه یکطرفه و استعماری با افغانستان هستند، به دنبال تعامل دوطرفه با افغانستان و استفاده از فرصتها و ظرفیتهای آن میباشد به نحوی که هم افغانستان منتفع شود و هم ایران بخاطر نفوذ طبیعی، بهره ببرد لذا حوزه نفوذ ایران در افغانستان، نباید صرفاً شیعیان باشد (که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت آن است) بلکه حوزه اصلی نفوذ خود را باید زبان و ادبیات و فرهنگ فارسی قرار دهد(که نفوذ طبیعی به حساب میآید و بیشتر از ۶۰ درصد افغانستان را شامل میشود).
در پایان این نشست، دکتر سید مصطفی خوشچشم با اشاره به این نکته که علت شکست پروژه آمریکا در منطقه تحت عنوان خاورمیانه بزرگ، سیاست های خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه، رشادت های سپاه قدس و شهید سلیمانی قاسم بوده است، بیان کرد که آمریکا احساس میکند در تغییر موضع به سمت چین و دریای جنوب چین در طول دو دهه اخیر، بخاطر سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی ایران، دچار نوعی عقبماندگی و تأخیر شده است. این کارشناس مسائل بینالملل تشریح کرد که آمریکا برای این که بتواند مانع رشد اقتصادی چین شود بایستی آن را با ریسک مواجهه می کرد و تلاش نمود تا این اتفاق از طریق تنش در افغانستان به وجود آید چرا که قطعا با ایجاد تنش در کشورهای همسایه چین، روسیه و ایران شاهد کاهش سرمایهگذاری و اختلال در تجارت منطقهای و مرزی خواهیم بود. دکتر خوشچشم تصریح کرد که از طرف دیگر، حضور طالبان در افغانستان، به نوعی نقشه آمریکا برای ایجاد رقیبی ایدئولوژیک در منطقه بود لذا آمریکا امیدوار بود که ایران پس از سقوط افغانستان ایران، مداخله بکند و یک جنگ شیعه و سنی شکل بگیرد و یا حداقل شرایط به گونهای پیش برود که حضور ایران در منطقه را افزایش ندهد. دکتر خوشچشم، واکنش کنونی ایران نسبت به تحولات افغانستان را جزء اولین تجربههای قدرت نرم (نه نیمهسخت و نه سخت) ایران در منطقه دانست و در پایان تأکید کرد که مسئولان باید تدابیر لازم نسبت به موج عظیم مهاجرت افغانها به کشور در آینده نزدیک را معین و اعمال کنند.