در ابتدای این نشست، دکتر محمد کاظمی، تحلیلگر مسائل تحریم بیان کرد که ماهیت و ساختار تحریم در ذات خود به گونهای است که اثرگذاری آن یک روند نوسانی و سینوسی دارد یعنی امکان ندارد که تأثیر آن، همیشه در اوج باشد بلکه با فراز و فرود همراه است، بطور مثال دونالد ترامپ تلاش کرد که با حداکثر کردن تحریم علیه ایران، فروش نفت را به صفر و یا حداقل برساند و به دنبال آن، فروش نفت ایران در یک بازه زمانی مشخص، به میزان اندک (حدود ۳۰۰ هزار بشکه در روز) کاهش یافت، ولی ایران علیرغم این تصمیم و حمله آمریکا، با انجام برخی تعاملات و اقدامات جدید، موفق شد به فروش بیشتر (حدود ۱ میلیون بشکه در روز) دست یابد. دکتر کاظمی تأکید کرد که اگر چه آمریکا نمیخواهد هرگز ابزار فشار تحریم را از دست دهد و در حال بازمهندسی آن است اما این خاصیت ذاتی تحریم (نوسانی و سینوسی) امید میدهد که با استمرار رویکرد مقاومت و تلاش برای فعالتر کردن ظرفیتهای داخلی، تحریمها را عملاً میتوان بیاثر کرد و بعد از یک دوره میانمدت، تحریم به ضد خود تبدیل میشود و کاملاً به ضرر تحریمکننده خواهد شد.
در ادامه این نشست، دکتر حسین آجورلو، مدیر بخش غرب آسیا و شمال آفریقا موسسه بینالمللی ابرار معاصر به ارائه مطالب خود پرداخت. وی در ابتدای سخنان خود با تاکید بر اهمیت دیپلماسی منطقهای در مذاکرات هستهای عنوان کرد: مذاکرات هستهای ایران بطور اتفاقی یا برنامهریزی شده، با مسائل و مشکلات منطقه ارتباط پیدا کرده است و علی رغم بروز چالشهای متعدد برای آمریکا در منطقه، همچنان اهمیت خود را از جهت قرارداد با اعراب و نیز حفظ هویت و امنیت رژیم صهیونیستی حفظ کرده است. این کارشناس مسائل منطقه غرب آسیا تصریح کرد که برخی کشورهای منطقه که با ایران دچار عدم رابطه و یا رابطه بد هستند از آمریکا درخواست و حمایت دارند تا یک توافق هستهای مناسب با ایران در مذاکرات حاصل شود یعنی توافقی که دربردارنده این ویژگیها باشد: برخوداری از رژیم کنترلی قوی با ابزارهای نظارتی کارآمد برای جلوگیری از تحرک ایران و نیز رفتن به سمت سلاح هستهای، توافق قابل تسری به پرونده موشکی و منطقهای ایران (مبنا قرار گرفتن توافق هستهای برای ورود و دستیابی به توافق جهت محدود کردن برد موشکهای ایران، ایجاد مانع برای ایران به عنوان بازیگر اصلی منطقه، عدم آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران و جلوگیری از هزینه کردن آن توسط ایران برای رفع مسائل و مشکلات منطقه و …)، عدم لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران، تسریع در روند موازنهسازی منطقه و نیز حضور آمریکا در منطقه ولو بصورت کمرنگ (بخاطر ایفای نقش برادر بزرگتر در منطقه و حفظ نظم و ثبات آن).
دکتر آجورلو در ادامه تأکید کرد که صرفنظر از خواستههای کشورهای منطقه از آمریکا، باید توجه داشت که همان گونه که خود برجام، تأثیر اساسی بر سیستم و ساختار منطقه نداشت، توافق احتمالی احیای برجام نیز چنین خواهد بود ولی در هر حال، در صورت حصول چنین توافقی، چند اتفاق محتمل است: افزایش رویکرد سیاسی در منطقه و کاهش رویکردهای نظامی، فشار آمریکا به کشورهای منطقه جهت کاهش تنش با ایران، فعال شدن برخی کمپینهای دیپلماتیک در منطقه (مانند پیمان ابراهیم میان اسرائیل و امارات متحده عربی) و نیز در صورت عدم حصول توافق، پیشبینی میشود که شاهد احیای مجدد فشار حداکثری از جانب آمریکا و حمایت بیشتر کشورهای منطقه از آن، افزایش ناامنی در کشورهای حوزه مقاومت (افزایش تنشهای نظامی در عراق و اعتراضهای معیشتی درسوریه)، استمرار حضور نظامی آمریکا در منطقه و … باشیم.
دکتر آجورلو در پایان سخنان خود، ضمن تأکید بر لزوم کاهش اختلافات ایران و کشورهای منطقه بیان کرد که در عین حال، نیاز است درگیری و تنش با رژیم غاصب صهیونیستی بطور کنترل شده افزایش یابد.
در پایان این نشست، دکتر سید مصطفی خوشچشم، به روند طی شده مذاکرات از شروع آن در دولت جدید تا آخرین توافقات ضمنی، اشاره کرد. تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل تصریح کرد که در مذاکرات دولت دوازدهم، طرف مقابل مذاکره درباره راستیآزمایی رفع تحریم، در نهایت، یک روز طولانی برای راستیآزمایی را پذیرفته بود ولی بدیهی است که در این زمان اندک، با توجه به تحریم ایران در زمینه بنادر، بانک و … عملاً امکان همزمان عقد قراردادهای نفتی، بارگیری کشتیها، بیمه، فروش نفت و نهایتاً بازگشت درآمد آن به ایران وجود ندارد لذا در مذاکرات اخیر، تیم ایرانی تلاش کرده است که این زمان را افزایش دهد ولی همچنان نیازمند تلاش بیشتر است تا یک بازه زمانی معقول و واقعی (حدود ۳ تا ۶ ماه) برای راستیآزمایی تعیین شود.
دکتر خوشچشم پیرامون اخذ تضمین در این دوره از مذاکرات، ضمن اشاره به ضعف دولت قبل در گرفتن تضمین از طرف آمریکایی، افزود که در مذاکرات اخیر، تیم مذاکره ایرانی توانسته است درباره چند نوع تضمین هستهای، تجاری، حقوقی و سیاسی گفتگو کند و به موفقیتهایی نیز دست یابد ولی همچنان نیاز است جدیت بیشتری جهت قطعیت و افزایش اطمینان از عملی بودن آن صورت گیرد.
دکتر خوش چشم در ادامه سخنان خود به ارائه راهکارها و پیشنهادات در خصوص این دور از مذاکرات پرداخت و عنوان کرد که نگاه کلان به فرآیند مذاکرات به خوبی نشان میدهد که اگر چه آمریکا فعلاً در زبان و بیان حاضر شده است که در برخی زمینهها عقبنشینی کند ولی قطعاً به دنبال توافق مد نظر ایران نیست لذا طرف مقابل مذاکره دائماً در حال حاشیهسازی و تحت فشار قرار دادن ایران با اقداماتی همچون اتلاف وقت در مذاکرات، تعیین ضربالأجل برای توافق و … است و تلاش میکند هر چه زودتر، اهرم فشار هستهای ایران یعنی غنیسازی ۶۰ درصد را از طریق وعده آزادسازی پولهای بلوکه شده خنثی کند، ولی ایران باید با توجه به مقدار پولهای بلوکه شده و عدم احتمال بازگشت مستقیم آن در قالب پول (نه کالا) هوشمندی خود در این زمینه را حفظ نماید و این اهرم بسیار ارزشمند را به راحتی و ارزانی نفروشد و معاوضه نکند، در نتیجه لازم است ایران همزمان با تقویت و توسعه اهرم و ابزارهای فشار خود (مانند غنیسازی ۶۰ درصد، محور مقاومت منطقه و قابلیتهای موشکی) مذاکرات را با قدرت و مقاومت بصورت فعال و کنشگرانه (نه منفعلانه و رکودی) ادامه دهد تا هم زیر بار فشار چین و روسیه قرار نگیرد و هم با گذر زمان بتواند نقشه راه خود برای مقابله با تحریم را در نظر و عمل تکمیل نماید و به تدریج نوع ورود خود به صحنه مذاکره را تغییر دهد و از موضع قدرت بیشتری وارد شود، هر چند استمرار مذاکره با این شرایط بسیار سخت است و کنترل افکار عمومی در کنار استمرار رویکرد مقاومت در مذاکرات، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.