کتاب اعتماد نافرجام ( تاریخ بدعهدی‌های ایالات‌متحده آمریکا )

کتاب اعتماد نافرجام ( تاریخ بدعهدی‌های ایالات‌متحده آمریکا )

نگاهی گذرا به تاریخ شکل‌گیری ایالات‌متحده از مستعمرات سیزده‌گانه اولیه و گسترش قاره‌ای ایالات و تشکیل آمریکای جدید در اواخر قرن نوزدهم، نشان‌دهنده ماهیت استکباری این کشور در تعامل با طرف‌های مقابل خود، از کشورهای اروپایی گرفته تا اشخاص، قبایل بومی و ساکنان اصلی قاره آمریکا است. بخش زیادی از توسعه سرزمینی آمریکا از طریق جنگ‌های متعدد یا انجام توافقات سرزمینی حاصل شد که در این میان، توسعه روابط دولت نوپای آمریکا با سایر بازیگران، منوط به امضای تعهدات دو و چندجانبه بود. بررسی سوابق آمریکا در این رابطه، از همان ابتدا نشان‌دهنده وجود نقض عهدهای گسترده این کشور و توسل به یک‌جانبه‌گری و زور، برای پیشبرد اهدافش بوده است. سرکوب سرخپوستان و بومیان آمریکا پس از انعقاد قراردادهای عدم تخاصم و صلح، در تاریخ شکل‌گیری آمریکا، مکرراً دیده می‌شود.

پس از ایجاد روابط خارجی آمریکا با همسایگان و به‌خصوص کشورهای آمریکای لاتین، روند استعمار و نفوذ در قاره آمریکا جنوبی، ذیل «سیاست خلع ید» ناشی از دکترین مونرو شدت گرفت که نتیجه آن، سلطه بر این منطقه به‌عنوان حیاط‌خلوت آمریکا بود. امری که در ابتدا، ظاهراً مبنایی قراردادی و مبتنی بر اراده ملت‌های طرفین داشت؛ اما در عمل، تبدیل به استعمار جدید و پیمان‌شکنی ایالات‌متحده شد. با حضور جدی‌تر آمریکا در مناسبات روابط بین‌الملل پس از جنگ جهانی اول و دوم، این روند با سرعت بیشتر و در حوزه‌های وسیع‌تری انجام گرفت. درواقع آنچه می‌تواند به‌عنوان کلید مطالعه سیاست خارجی ایالات‌متحده در نظر گرفته شود، توجه صرف به منافع ملی با رویکردی غیراخلاقی و خلاف تعهدات قراردادی از سوی سیاست‌مداران آمریکایی است. با مطالعه رفتار ایالات‌متحده در قبال معاهدات بین‌المللی، می‌توان از حاکمیت دیدگاه رئالیستی مبتنی بر قدرتِ محض، سخن به میان آورد. به‌عبارتی‌دیگر برای آمریکا، این ماهیت قدرت و منافع است که می‌تواند تداوم حضور در یک معاهده یا خروج از آن را صرف‌نظر از ماهیت قرارداد و منافع سایر بازیگران تعریف کند.

چنانچه در کتاب حاضر ذکر شده، درواقع این رویکرد یک‌جانبه آمریکا مختص به دسته خاصی از کشورها نیست، بلکه ایالات‌متحده در ابعاد مختلف و در قبال دوستان و دشمنان، به نقض عهد مبادرت کرده است. به‌عبارتی‌دیگر رفتار ناقضانه ایالات‌متحده در برابر معاهدات مختلف طیف وسیعی از کشورهای تهدیدکننده منافع آن کشور، شامل کشورهای همسو و حتی معاهدات جهانی عام را در برمی‌گیرد.

نقض معاهدات و توافق‌نامه‌های دوجانبه آمریکا در قبال کشورهای رقیب نظیر عراق، لیبی، کوبا، کره شمالی و ایران، در دولت‌های مختلف دمکرات و جمهوری‌خواه آمریکا، بارها انجام‌ شده است و از سویی دیگر، رفتار ایالات‌متحده در برابر معاهداتی نظیر تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) و در برابر کشور متحدی نظیر کانادا، مثالی دیگر از رویکرد زیاده‌خواهانه را دربرمی گیرد که در قبال کشوری همسو اعمال می‌شود. مقوله دیگری از نقض عهدهای آمریکا نیز شامل موافقت‌نامه‌هایی نظیر توافق اقلیمی پاریس، کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو، حقوق بشردوستانه و معاهدات ذیل سازمان‌های بین‌المللی را دربرمی گیرد. نکته جالب آنکه با نگاهی به تاریخ سیاست خارجی دو ابرقدرت شرق و غرب در زمان جنگ سرد متوجه می‌شویم، در برهه‌هایی که شوروی نیز در موضع ضعف قرار داشته، نتوانسته است مانع بدعهدی‌های آمریکا شود. البته این تمام ماجرا نبوده است و می‌توان رفتار ناقضانه ایالات‌متحده را در برابر شهروندان آمریکایی و در قالب نقض کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارها و مجازات ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز، به‌عنوان نمونه مطرح کرد.

در کتاب حاضر تلاش شده است تا به موارد نقض عهد آمریکا در قبال ایران نیز پرداخته شود. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که درواقع یکی از مشخص‌ترین نمونه‌های دخالت خارجی در امور یک دولت ملی محسوب می‌شود، مثالی از اولین تجربه ملموس اعتماد به ایالات‌متحده در ایران محسوب می‌شود. جایی که نخست‌وزیر ایران، دکتر مصدق برای مقابله با انگلستان، به آمریکایی متوسل می‌شود که درنهایت، در قالب کودتایی او را سرنگون می‌کنند. نقض بیانیه‌های الجزایر پس از انقلاب اسلامی، مثالی دیگر از بدعهدی آمریکایی‌ها در تاریخ ایران به شمار می‌رود؛ امری که به شکل یک روند مشخص تا زمان تحولات، منجر به شکل‌گیری برنامه اقدام جامع مشترک (برجام) شده و در مورد برنامه هسته‌ای ایران، به اوج خود می‌رسد.

هدف این کتاب نشان دادن خسارات وارد آمده به ملت‌های مختلف، در نتیجه اعتماد به آمریکا و در مقاطع مختلف تاریخی است که با توجه به حجم و گستردگی نقض عهدهای آمریکا، تنها موارد مهم احصا شده است. طبعاً تکمیل و عمق‌بخشی به این اثر و افزودن سایر موارد پیمان‌شکنی آمریکا، برای آگاهی بخشی عمومی در یک سطح و نیز فراهم آوردن زمینه مطالعات عمیق‌تر برای محققان ارجمند، ضرورتی انکارناپذیر است. نظرات محققان و اساتید گرامی، می‌تواند در تکمیل و اصلاح کتاب راهگشا باشد.

ابوذر گوهری مقدم؛ عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق (ع)