نویسنده:
ولی گل محمدی[۱]
چکیده
به موازات تحول در محیط بینالمللی، ژئوپلیتیک خاورمیانه نیز در حال گذار از یک نظم آمریکایی پساجنگ سرد به یک بینظمی پساآمریکایی است. وضعیتی که قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را به نقشآفرینی فعال در سیاست در حال تغییر منطقه ترغیب کرده است. در این فاصله، ظهور یک نظم چندقطبی در سطح جهانی، روسیه و تا حدودی چین را وارد بازی بزرگ خاورمیانه کرده است که بیش از پیش وضعیت منطقه را پیچیدهتر کرده و همۀ اینها به این معنی است که معادلات خاورمیانه دیگر بر اساس یکجانبهگرایی آمریکا تعیین و تکلیف نمیشود. تحولات بعد از انقلابهای عربی نشان میدهد که عصر آمریکایی در خاورمیانه به پایان رسیده است و دولتهای منطقه با افول نفوذ منطقهای آمریکا، دیگر به آن بهعنوان تأمینکننده نظم و امنیت نگاه نمیکنند. در چنین وضعیتی هر یک از قدرتهای منطقهای با بازتعریف نقش و جایگاه راهبردی خود در خاورمیانه، که زمانی بر اساس الگوی دوستی و دشمنی با واشنگتن تنظیم میشد، به دنبال شکلدهی به نظم ژئوپلیتیکی منطقه بر اساس منافع و ابتکارات راهبردی خودشان هستند. مهمترین خروجی چنین وضعیتی تحول در روابط آمریکا با متحدان راهبردی خود در خاورمیانه است که اولویتها و منافع خود را دیگر بر اساس ترجیحات راهبردی ایالات متحده تنظیم نمیکنند. این مقاله تلاش میکند تا ارتباط معناداری میان تحولات ساختاری در نظام بینالملل و تحول در روابط راهبردی آمریکا و ترکیه ایجاد کند. مقاله این ایده اصلی را به آزمون گذاشته که افول هژمونی آمریکا در محیط پیرامونی ترکیه، موجب تغییر در نقش منطقهای ترکیه شده و باعث گردیده تا ترکیه پیگیر راهبردهای مستقل از متحدان غربی برای بازتعریف جایگاه خود بهعنوان یک قدرت منطقهای نظمساز، بهنحویکه پیشرانهای گذار به نظم پساآمریکایی در خاورمیانه را تقویت میکند، باشد.
کلیدواژهها: آمریکا، ترکیه، ژئوپلیتیک خاورمیانه، نظام بینالملل، اتحاد فراآتلانتیکی
لینک دانلود مقاله:
https://asr.ihu.ac.ir/article_206858.html
[۱] استادیار، گروه روابط بینالملل، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران