نویسندگان:
رضا عابدی گناباد[۱]؛ فاطمه دانشورمحمدزادگان[۲] و فاطمه میری کلاه کج[۳]
چکیده
تفکر دیرینه آمریکاستیزی که ابتدا به صورت ضدیت با فرهنگ و تمدن آمریکایی و بعدها به صورت ضدیت با سیاستهای این کشور مطرح شد، حوزه جغرافیایی مشخصی نداشت و در کشورهای زیادی بروز و شدت گرفت، اما آمریکاستیزی جمهوری اسلامی ایران بیش از هر کشور دیگری بازتاب جهانی داشته است. روابط خارجی ایران و آمریکا بعد از سرنگونی رژیم سلطنتی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی از تعاملگرایی به تقابلگرایی و ستیزش تغییر جهتگیری داد؛ و علیرغم تغییر و تحول گفتمانهای سیاست خارجی ایران از یکسو و تغییر در منطق سیاستخارجی آمریکا از سوی دیگر، هیچ بهبودی در کاهش ستیزش و مقابلهجویی دو کشور صورت نگرفت. پرسش اساسی مقاله عبارت است از اینکه چرا آمریکاستیزی در جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و چگونه این ضدیت صورت میگیرد؟ در پاسخ به این پرسش نویسندگان سعی دارند تا ضمن تعریف و تبارشناسی آمریکاستیزی با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی پاسخی جامع و شفاف به این دو پرسش ارائه دهند. یافتهها نشان میدهد از یک سو تقابل تمدنی و ایدئولوژیک سبب نگرش و انگیزش منفی نسبت به فرهنگ و تمدن آمریکایی گردیده است و از سوی دیگر دشمنی و اقدامات خصومتگرایانه آمریکا، واکنش تقابلگرایانه را از جانب جمهوری اسلامی ایران برانگیخته است؛ اما این آمریکاستیزی از نوع غیر خشونتآمیز و برخاسته از اهداف انقلاب اسلامی بهویژه ظلمستیزی در سطح منطقهای و جهانی بوده است.
کلیدواژهها: آمریکاستیزی، جمهوری اسلامی ایران، ایدئولوژی، تمدن
لینک دانلود مقاله:
https://asr.ihu.ac.ir/article_206939.html
[۱] مدرس دانشگاه و دانشآموخته دکتری سیاستگذاری فرهنگی، دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع)، مشهد، ایران
[۲] نویسنده مسئول: دانشجوی دکتری علوم سیاسی (مسائل ایران)، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
[۳] کارشناسی ارشد روابط بینالملل، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران