ویروس کرونا واثبات بی کفایتی دولت ترامپ
آن اپلبائوم،[۱] روزنامهنگار و نویسنده مجله و تارنمای آتلانتیک و عضو ارشد موسسه آگورا در دانشگاه جان هاپکینز، در این مطلب با عنوان «کرونا مشت آمریکا را باز کرد[۲]» -که در ۱۵ مارس ۲۰۲۰ در تارنمای آتلانتیک منتشر شده است- بیان میکند که آمریکا همانند ژاپن در اواسط دهه ۱۸۰۰، اکنون با بحرانی مواجه است که هر آن چیزی را که این کشور درباره خودش فکر میکرد و قبول داشت، متزلزل کرده و سبب شده است تا یک امپراتور عریان را به نمایش بگذارد. از سوی دیگر، خاطرنشان میسازد که این بحران، تنها حاصل عملکرد دونالد ترامپ نیست بلکه نتیجه دههها کوتاهی و اهمالکاری در نظام بهداشت و سلامت ایالاتمتحده است.
بررسی متغیر کرونا ویروس در روند افول آمریکا
با شروع همهگیری کرونا ویروس در سطح جهانی، این فاکتور تقریباً بر تمام روندها، جریانها، وقایع و موضوعات بینالمللی، اثر جدی گذاشته است. یکی از حیطههای اثرگذاری کرونا ویروس، مربوط به موضوع افول آمریکا بوده است؛ که پیش از این نیز مطرح بوده و به گواهی آمارهای موثق و تحلیلهای اساسی، در جریان وقوع بوده است. لذا با تغییری که کرونا ویروس در حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بینالمللی و داخلی آمریکا ایجاد کرده، سؤالی که مطرح میشود، این است که تأثیر کرونا ویروس در چه حوزههایی از افول آمریکا قابلتصور است؟ همچنین، این تأثیرات از چه عمق و دامنهای برخوردار خواهند بود؟ در ادامه این مطلب، تلاش میشود تا به این سؤالات با محوریت جریان کلی افول آمریکا، پاسخ داده شود.
ویروسی که ضعف های آمریکا را آشکار ساخت
ادوارد آلدِن،[۱] همکار ارشد برنارد ال شوارتز[۲] در شورای روابط خارجه (CFR) و متخصص در زمینه رقابت اقتصادی ایالاتمتحده، تجارت و سیاستهای مهاجرتی، در این مطلب با عنوان «پس از این بیماری همهگیر، آیا آمریکا بالاخره از جای برخاسته و خود را برای قرن ۲۱ تجهیز خواهد کرد؟[۳]» که در ۳ آوریل ۲۰۲۰ در تارنمای شورای روابط خارجه[۴] منتشر شده است، نقاط ضعف ایالاتمتحده در مواجهه با ویروس کرونا را که به بیکاری گسترده در آمریکا منجر شده است، موردانتقاد قرار میدهد، زیرا آمریکا برخلاف اروپا، حمایتی از کارگران و کارمندانش ندارد. از همین رو، آلدن، لزوم درسآموزی و عبرت از این بحران را بهجای مواجهه با یک بحران بزرگ دیگر، به حاکمیت گوشزد میکند.
بازآرایی قدرت جهانی با ویروس کرونا
جانگیر (pandemic) کووید-۱۹، هنوز چنان به ما نزدیک است که جایابی آن در بافتار گستردهتر زمانی و جغرافیایی و ارائه تصویری بزرگتر دشوار مینماید. برای بسیاری از پژوهشگران نسل ما، این نخستین بار است که یک بیماری همهگیر، مرزها را در هم نوردیده و یک تهدید و چالش جدی برای بحث سلامتی، اقتصادی و سیاسی هم برای دولت-ملتها و هم برای مردم است. آیا بحران جانگیر، موجب بازآرایی قدرتهای جهانی خواهد شد؟ آیا چین، جای ایالاتمتحده را خواهد گرفت؟ آیا جهان پس از کووید-۱۹، به شکلی بنیادین با پیش از آن، متفاوت خواهد بود؟
بیکاری و عدم پاسخگویی در سیستم آمریکا
پائول هایدمن،[۱] نویسنده مجله ژاکوبین و دکتری مطالعات آمریکا، در این مطلب با عنوان «ده میلیون کارگر و کارمند آمریکایی شغل خود را از دست دادند و سیستم، هیچ پاسخی برای آن ندارد[۲]» که در ۶ آوریل ۲۰۲۰ در تارنمای مجله ژاکوبین منتشر شده است، به مسئله بیکاری گسترده کارگران و کارمندان در پی شیوع ویروس کرونا اشاره دارد و بر این باور است که ایالاتمتحده برخلاف اروپا، اصلاً آمادگی رویارویی با چالش پیش رو را ندارد؛ و تمامی ادعاهای مطرحشده در مورد نظام بهداشت و سلامت این کشور، چیزی جز لافوگزاف و دروغی بیش نبوده است.
آیا ویروس کرونا میتواند شکل جدیدی به نظم جهانی دهد؟
کورت کمپل[۱]، رئیس و مدیر ارشد گروه آسیا[۲] -که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور آسیای شرقی و اقیانوس آرام بوده است- و راش دوشی[۳] (مدیر مطالعات چین در موسسه بروکینگز[۴]) در این مطلب، با عنوان «آیا ویروس کرونا میتواند شکل جدیدی به نظم جهانی دهد؟[۵]» که در ۱۸ مارس ۲۰۲۰، در تارنمای نشریه فارین افرز منتشر شده است، بر این باور هستند که چین برای رهبری بینالمللی، در حال مانور دادن است، درحالیکه ایالاتمتحده آمریکا، با قدمهای متزلزل به پیش میرود؛ و درصورتیکه آمریکا در مسیر تمایل نظم جهانی به تغییر، کاری انجام ندهد، ممکن است «لحظه سوئز» همانطور که برای انگلستان رقم خورد، برای آمریکا نیز پدیدار شود. با این حال، نویسندگان توصیههایی برای نجات رهبری آمریکایی در دوران رقابت با چین مطرح میکنند و شاید ساخت واکسن و انجام اقدامات خوب، یکی از این تلاشها در عرصه نقشآفرینی جهانی باشد.
آمریکا و جهان آمریکایی بعد از کرونا
از ابتدای آوریل سال ۲۰۲۰، شمار زیادی از آمریکاییان در ایالاتمتحده بر اثر ابتلا به کرونا از دست میروند. روند مرگومیر بر اثر کرونا در آمریکا شتاب میگیرد و این در حالی است که در هفتههای گذشته، بسیاری از رهبران دنیا به آمریکا در مورد پیامدهای اشتباه بزرگِ دستکم گرفتن این بیماری، هشدار داده بودند. آمریکا دیرتر از چین با این بیماری روبهرو شد، پس فرصت داشت تا با ایجاد آمادگی سرتاسری در کشور، از غافلگیر شدن مردم و کادر درمانی پیشگیری کند اما حالا آمار مبتلایان آمریکایی به کرونا، سه برابر مبتلایان چینی است. این اتفاق در دوره رئیسجمهوری که مدعی است میتوان مرزها را با دیوار بست، عجیبتر مینماید و یک دلیل هم بیشتر ندارد؛ شما نمیتوانید به ویروس شلیک کنید. چین برای اثبات برتری خود نسبت به آمریکا در مقابله با این بیماری، از پذیرش کمکهای ایالاتمتحده سر باز زد اما پس از گرفتاری آمریکا، بستههای کمک خود ازجمله هزار دستگاه تهویه را به نیویورک -که به دلیل ابتلای تعداد زیاد مردم آن به کرونا، به «ووهان آمریکا» معروف شده است- ارسال کرد.[i]
سردرگمی آمریکا، در پی شیوع ویروس کرونا
این مطلب با عنوان «ما داریم پایین و پایین و پایین و پایینتر میرویم[۱]» -که در ۱۰ آوریل ۲۰۲۰ در تارنمای نیویورکتایمز از سوی هیئت تحریریه منتشر شده است- به از دست رفتن بهتآور مشاغل در پی شیوع ویروس کرونا اشاره دارد و بهت و تعجب حاصل از این رویداد، بهاندازهای است که نیویورکتایمز، هشدار صریحی به دولت فدرال برای جدی گرفتن فاجعهای عمیق در اقتصاد و زندگی آمریکاییان میدهد و به صحبت سناتور جمهوریخواه، جوش هاولی[۲] اشاره دارد که میگوید: «هیچکس نمیتواند عمق را ببیند».
شکاف های سیاسی و فرآیند طبقهبندی اجتماعی در آمریکا
بهصورت سنتی، چهار مقوله نژاد، قومیت، مذهب و جنسیت برای توصیف شکاف های اجتماعی- سیاسی در کشورهای گوناگون استفاده می شود؛ سیاست مدرن آمریکا نیز -مطمئناً- هر چهار شکاف نامبرده را تجربه کرده است.
سیاست شکستخورده آمریکا
سهیل آندروس مرتضوی،[۱] نویسنده در نشریه ژاکوبین و مستقر در شیکاگو، در این مطلب با عنوان «سیاست آمریکا، بهگونهای شکست خورده است که لیبرالیسم نیز نمیتواند به آن سروسامان دهد[۲]» -که در ۶ آوریل ۲۰۲۰ در تارنمای نشریه ژاکوبین منتشر شده است- بهنوعی بر کتاب «چرا ما قطبی شدهایم؟» اثر ازرا کلین، مروری انتقادی دارد. وی در این مرور، اشاره دارد که مردم آمریکا، قدرتی ندارند و نمیتوانند سیاستمداران را مسئول شکستهای سیاستی و وعدههای عمل نشده بدانند. تا جایی که رأیدهندگان، حتی نمیدانند که چه کسی را باید مقصر دانست و از همین رو، به راهکارهایی که این کتاب برای این سیاست شکست خورده ارائه میدهد، اشاره میکند، هرچند که به نظر او قانون اساسی نیازمند اصلاحاتی است که نمیتوان امیدی به آن هم داشت