واکنش‌های جهانی به حمله طرفداران دونالد ترامپ به کنگره آمریکا

واکنش‌های جهانی به حمله طرفداران دونالد ترامپ به کنگره آمریکا

حمله طرفداران ترامپ به کنگره آمریکا، واکنش‌های جهانی را در پی داشت. به‌گونه‌ای که آن را شروع انحطاط قلب دموکراسی اعلام کردند؛ اما در این میان، کارشناسان آمریکایی تلاش کردند تا واکنش‌ها را به دودسته خودی (موافقان) و غیرخودی (مخالفان) تقسیم کنند تا به اذهان عمومی بقبولانند که آنچه غیرخودی‌ها از آن به‌عنوان «شروع انحطاط قطب دموکراسی» یاد می‌کنند، تنها برداشت ذهنی خودشان است.

بازتاب ادعای دفاع از دموکراسی و حاکمیت قانونی

بازتاب ادعای دفاع از دموکراسی و حاکمیت قانونی

آن اپلبوم در ۱ سپتامبر ۲۰۲۱، مطالبی با عنوان «ترامپ و طرفدارانش درباره دنیای پیرامون آمریکا، چه فکری می‌کنند؟ »، به چاپ رساند. در این مطلب اشاره شده است که مهم‌ترین سلاح آمریکا در دنیای پیرامون خود، بازتاب ادعای دفاع از دموکراسی، آزادی، حقوق جهانی و دفاع از حاکمیت قانونی بود که دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود، با تحریک خشونت سیاسی-اجتماعی و با حمله طرفداران متعصبش به کنگره، نه‌تنها آن را بر باد داد بلکه همه دوستان آمریکا را رنجاند.

عبور بدهی آمریکا از ۲۹ تریلیون دلار

عبور بدهی آمریکا از 29 تریلیون دلار

یکی از مسائل بسیار مهم حال حاضر جامعه داخلی آمریکا، مسائل اقتصادی است. بحث اصلی که در مسائل اقتصاد کلان آمریکا به چشم می‌خورد، مسئله بحران بدهی ایالات‌متحده آمریکا است. بحران بدهی محصول یک فرآیند نه‌چندان پیچیده‌ای است که در اکثر اقتصادهای دنیا به چشم می‌خورد. این بحران به دلیل کسری بودجه آمریکا در این کشور، ایجاد شده و به مفهوم بسیار ساده آن، نا ترازی میان درآمدها و هزینه‌های دولتی در ایالات متحد آمریکا در سال‌های مختلف، موجب بروز این بحران به‌تدریج شده است. نکته‌ای که ذهن تحلیلگران اقتصادی را به خود مشغول کرده، چگونگی افزایش سریع بدهی‌های این کشور است. اعداد و ارقام بهتر از هر چیز دیگری بحران اقتصادی در ایالات متحد آمریکا را به نمایش می‌گذارند، مسئله‌ای که بیش از هر چیز، به نگرانی‌های اساسی نسبت به اقتصاد جهانی منجر می‌شود.

حمله به کنگره: ناهنجاری موقت یا شکست هیمنه رابطه آمریکا با جهان ؟

حمله به کنگره: ناهنجاری موقت یا شکست هیمنه رابطه آمریکا با جهان ؟

هیئت تحریریه در این مطلب با عنوان «وحشت و حیرت: جهان نسبت به تجمع طرفداران ترامپ که قلب دموکراسی آمریکا را غارت کردند، چگونه واکنش نشان داد» که در هشتم ژوئن ۲۰۲۱ در مجله نیویورک‌تایمز منتشر شده است ادعا می‌کنند که ایالات‌متحده از زمان دو جنگ جهانی، در نظر دوستان و دشمنان، با تمام فراز و نشیب¬هایی که پشت سر گذاشته، نماد دموکراسی و آزادی در جهان بوده است. با حمله به کنگره، این سؤال ایجاد شد که آیا دونالد ترامپ، فقط یک انحراف جزئی داشت یا این ماجرا، شروع شوم انحطاط قطب دموکراسی جهان است؟ هیئت تحریریه در توضیح این مطلب، چنین می‌گویند که این سؤال، همان بحثی است که در سیستم¬های دموکراتیکی، دهان‌به‌دهان می‌چرخد و در سال¬های اخیر

در میان جنبش‌های پوپولیست گیر افتاده است و همچنین، از سوی دیگر، طیف جغرافیای سیاسی، رژیم‌های مستبد و خشک، از مشاهده اغتشاش در کشوری ابرقدرت که به قلدری و تحریم آن‌ها به دلیل تضعیف دموکراسی و حقوق بشر عادت داشت، به وجد آمده¬اند. این هیئت ادعا می‌کند که اثر این شوک، به‌تدریج فروکش خواهد شد و تحلیف یک رئیس‌جمهور بیشتر با درک جهان دموکراتیک از بلندپایه‌ترین مقام آمریکایی، نمایشی قوی از تاب‌آوری دموکراسی آمریکا خواهد بود و جو بایدن، رئیس‌جمهور منتخب، وعده اقدام سریع برای جبران بدترین خسارت‌های وارده به خارج توسط ترامپ را داده است. اعتقاد این هیئت بر این است که درهرحال، عمق و شدت واکنش‌های جهانی نشان می‌دهد که اعتبار و هیمنه رابطه آمریکا با جهان، شکسته شده است. این مسئله، چیزی فراتر از شعار بایدن است که می‌گوید: «ما بهتر از آن هستیم» تا دوستان دموکراتیک یا دشمنان دیکتاتور را متقاعد می‌کند که حمله به قلب دموکراسی آمریکا توسط طرفداران متعصب ترامپ، فقط یک ناهنجاری موقت بود.

ضرورت تحلیل واقع‌بینانه از حمله به ساختمان کنگره

ضرورت تحلیل واقع‌بینانه از حمله به ساختمان کنگره

ملانکتون اسمیت در این مطلب با عنوان «خطرات واقعی ناشی از واقعه ساختمان کنگره: سرکوب سازی واقعیت و مخالفت‌ها» که در دهم ژانویه ۲۰۲۱ در وبلاگ ایندیپندنت منتشر شده است بیان می‌کند که حتی اگر شک و تردیدهایی در مورد صحت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وجود داشته است، نباید با خشم و خشونت مطرح می¬شد یا جایی خراب می‌گشت. اسمیت معتقد است، اگرچه اعتراضات مسالمت¬آمیز بخشی از گفتمان¬های سیاسی است که باید وجود داشته باشد و برای همگان ارزشمند باشد؛ اما شلوغی¬های به وجود آمده در ساختمان کنگره را نباید تلاشی در راستای برقراری کودتا دانست و همگان باید مراقب باشند که در شرح اتفاقات آن روز مبالغه¬ نکنند. اسمیت ضمن بیان اینکه میلیون¬ها آمریکایی هنوز شک دارند که آیا جو بایدن بی‌هیچ تقلب و به‌صورت عادلانه انتخاب شده است یا نه؟ راهکار خود را بدین‌صورت ارائه

می‌دهد که برای آنکه جلوی هرج‌ومرج‌ها را بگیریم، باید این اطمینان را به مردم بدهیم که رأی¬هایشان شمارش شده و نظام ایالات‌متحده در این مورد، همیشه با مردم خود روراست بوده است؛ بنابراین لازم است تا پژوهش و تحقیقی به‌صورت کاملاً مستقل در این راستا صورت گیرد، به‌گونه‌ای که تمام قانون‌گذاران ایالت¬های رقیب را در برگیرد و به بررسی کامل تمام رویه¬ها و نتایج حاصل در اصلی¬ترین ایالات رقیب بپردازد تا بتوانند بدین شیوه تغییرات و اصلاحاتی کارآمد در انتخابات آینده به وجود آورند. به‌کارگیری این شیوه، تنها راه برای از بین بردن تمام شک¬ها و تردیدها و بازگرداندن دوبار¬ه¬ حس اعتماد آمریکایی¬ها به سیستم انتخاباتی ایالات‌متحده است.

حمله به ساختمان کنگره/ تهدیدی برای دموکراسی

حمله به ساختمان کنگره/ تهدیدی برای دموکراسی

دنیل بسنر و بن بورگیز؛ دنیل بسنر استاد دانشکده هنری ‌ام جکسون مطالعات بین‌الملل در دانشگاه واشنگتن و بن بورگیز، استاد فلسفه و نویسنده کتاب «با آن‌ها گفتگو کنید: منطق برای چپ»، در این مطلب با عنوان «ترامپ یک تهدید برای دمکراسی است اما نه بدین معنا که برنده می‌شود» که در شانزدهم ژانویه ۲۰۲۱ در مجله ژاکوبین منتشر شده است معتقد هستند توفان حمله به کنگره آمریکا که ظاهراً توسط انبوهی از نظریه‌پردازان توطئه‌گر و بی‌بندوبار از طبقات پست به پا شد، دور دیگری از بحث بی‌پایان فاشیستی بودن ترامپ و اقدام به‌صورت کودتا را به راه انداخت. کسانی که معتقد بودند ترامپیسم شکلی از فاشیسم است، این طغیان را تهدیدی واقعی علیه نهادهای دمکراتیک ایالات‌متحده تلقی کردند. حتی اگر طرفداران توطئه پنهان در کنگره تصور می‌کردند که می‌توانند دولت را سرنگون کنند و بقای قدرت ترامپ را تضمین نمایند، اقدام دیوانه‌واری را که شانس توفیق نداشت، نمی‌توان کودتا نامید. در غیر این صورت، هر

رویداد عجیب‌وغریبی، از تلاش چارلز منسون برای تحریک جنگ نژادی که ایالات‌متحده را تغییر داد، گرفته تا بمب‌گذاری‌های انجام‌شده توسط سازمان‌های کوچک در دهه ۱۹۷۰ که خود را پیشتاز جنگ انقلابی علیه دولت می‌خواندند همه را می‌توان «کودتا» حساب کرد. شوک برانگیزترین جنبه حمله به کنگره این بود که آشوبگران، توانستند وارد آن شوند. اگرچه هنوز هم دقیقاً نمی‌دانیم چه چیزی رخ داد و اگر به کمک تصویر خشم برانگیز پلیس کنگره قضاوت می‌کنیم که با شورشیان سلفی می‌گرفت، احتمال دارد که دستکم برخی عناصر پلیس کنگره، عمدتاً بی‌میل به سختگیری در برابر کسانی بودند که به‌طور غریزی آن‌ها را رفیق تلقی می‌کردند. این، یک مشکل بزرگ است که چپ‌ها باید به آن بپردازند. دشوار است که تسلیم این وسوسه نشویم تا درباره آن شورش اغراق کنیم و آن را «کودتای» بالقوه موفقی بدانیم که توانست دمکراسی سرمایه‌داری را بر فاشیسم مسلط کند؛ اما این تصور درستی نیست و با وانمود کردن آن، آب به آسیاب دشمن می‌ریزیم.

بررسی دلایل نقش دونالد ترامپ در حمله به ساختمان کنگره

بررسی دلایل نقش دونالد ترامپ در حمله به ساختمان کنگره

هیئت تحریریه در این مطلب با عنوان «ترامپ در حمله به ساختمان کنگره مقصر است» که در شش ژوئن ۲۰۲۱ در روزنامه نیویورک‌تایمز منتشر شده است- معتقد هستند که خود شخص ترامپ، عامل حملات به کنگره بود و مردم را تحریک می‌کرد. وی ماه‌ها جنگید تا نتایج آرای انتخابات در نوامبر را تغییر دهد. از طرفدارانش خواست تا در چنین روزی در واشینگتن جمع شوند و به سمت ساختمان کنگره راهپیمایی کنند. به آن‌ها گفته بود که در انتخابات، تقلب صورت گرفته است. از آن‌ها خواست تا بجنگند. به آن‌ها وعده داده بود که شاید به آن‌ها نیز ملحق شود، حتی زمانی که به ساختمان کنگره یورش می‌برند، برای

ساعت‌ها به آن‌ها فرمان توقف نداد و به‌هیچ‌وجه، زیر بار آتش‌بس نرفت، اعتراضات آن‌ها را محکوم نکرد، حتی کوچک‌ترین اقدامی در راستای دفاع از قانون اساسی آمریکا انجام نداد، درحالی‌که سال‌ها پیش سوگند خورده بود از قانون اساسی آمریکا، دفاع خواهد کرد؛ بنابراین، به دلیل این اشتباهات، ترامپ باید مسئولیت کارهای خود را بپذیرد و پاسخگو باشد (باید پیگیری‌های کیفری و مراحل استیضاح نسبت به شخص وی صورت گیرد). همچنین، تمام طرفداران وی که به خیابان‌ها یورش برده‌اند و خشونت‌هایی مرتکب شده‌اند، باید مجازات شوند.

زندگی سخت زنان آمریکایی به روایت آمار و ارقام

زندگی سخت زنان آمریکایی به روایت آمار و ارقام

دیوید سیروتا، نویسنده کتابی با عنوان «شورش»، در این مطلب با عنوان «انتظار رخداد این دست از شورش‌ها می‌رفت» که در سیزدهم ژانویه ۲۰۲۱ در مجله جاکوبین منتشر شده است ادعا می‌کند که دو ماه پیش از وقوع حمله به کنگره ایالات‌متحده آمریکا، گزارش‌هایی چاپ کرده مبنی بر اینکه تعدادی از افراد در تلاش برای اجرای یک کودتا هستند، البته در آن زمان، دچار تعجب و اندیشه شده است که چرا دموکرات‌ها و رسانه‌ها، توجه چندانی به این تهدیدها نشان نمی‌دهند. درواقع، او را به استهزا گرفته و بی‌توجهی می‌کردند، گویا امری محال است که چنین چیزهایی در آمریکا اتفاق بیفتد؛ اما درهرحال، حمله به کنگره اتفاق افتاد و تجلی یک جنبش خودکامه

خطرناک بود که مدت‌ها برای آن برنامه‌ریزی‌شده بود. نویسنده بعد از ذکر دلایل به وجود آمدن این حادثه، درنهایت ابراز می‌کند که هیچ نوع رابطه مستقیم و یک‌به‌یک بین اجرای سیاست‌ها با هدف بهبود زندگی مردم و به‌طور هم‌زمان، خاموش کردن شعله‌های فاشیسم وجود ندارد، همانند حالتی که در ساختمان کنگره در روز چهارشنبه شاهد رخداد آن بوده‌ایم؛ اما نجات میلیون‌ها افراد که از نظر اقتصادی سال‌های متمادی است تحت‌فشارند، بهترین شیوه و احتمالاً تنها شیوه برای جلوگیری از گسترش بیشتر فاشیسم در میان جمعیت عادی مردم در طولانی‌مدت خواهد بود؛ بنابراین، ضرورت دارد این امر هر چه سریع‌تر از همین امروز شروع شود.