مكتب مقاومت و تحول ژئوپليتيك در منطقه آشوب‌زده

مكتب مقاومت، مفهومی ژئوپليتيكی با اهدافی راهبردی است. چنين مفهومی از اين جهت در ادبيات روابط بين‌الملل، اهميت دارد كه از قابليت لازم برای اثرگذاری در معادله قدرت برخوردار است. كشورهای منطقه‌ای و بازيگران انقلابی برای بقای خود، نيازمند بهره‌گيری از سازوكارهايی هستند كه امكان تغيير در موازنه ژئوپليتيكی را ايجاد كند. سليمانی توانست آموزة مقاومت با ضرورت‌های تحرك ژئوپليتيكی را با يكديگر پيوند دهد. در اندیشه سليمانی، ضرورتی به نام تغيير در موازنه قدرت نظام سلطه وجود داشت و درونی شده بود. در اين یادداشت، تلاش می‌شود تا شاخص‌های مكتب مقاومت در انگاره و كنش انقلابی سردار سليمانی تبيين گردد. در مرحله دوم، در صدد خواهيم بود تا به اين موضوع بپردازیم كه مكتب مقاومت از اثربخشی لازم در منطقه آشوب‌زده، برخوردار بوده است. سياست امنيتی و ژئوپليتيكی ايالات متحده، به سازماندهی منطقه آشوب‌زده، معطوف بوده است. ويژگی اصلي منطقه آشوب‌زده را دخالت نظامی آمريكا و كارگزاران جنگ نيابتی تبيين مي‌كند. سليمانی توانست منطقه آشوب‌زده را بر اساس معادله قدرت به نيروی جديدی براي جبهه مقاومت تبديل كند.