طوفان الاقصی و افول قدرت هوشمند ایالات متحده آمریکا
با شروع عملیات طوفان الاقصی و ورود آمریکا به عنوان یکی از بازیگران مهم در این تحولات و حمایتهای بی دریغ از رژیم صهیونیستی، چالشهای زیادی را برای این کشور به وجود آورده است. این کشور از بازوی قدرت هوشمند خود بهره برد تا به نوعی بتواند به این منازعات پایان داده و صلح و ثبات را به منطقه بازگرداند، اما نه تنها موجب سیاه شدن چهره قدرت نرم آمریکا در عرصه بین المللی شد، بلکه طبق گزارش فارن پالیسی، پس از عملیات طوفان الاقصی، بیش از صد حمله به نیروهای آمریکایی در سراسر منطقه صورت گرفت که موجب تأثیر منفی بر قدرت سخت آمریکا شد؛ لذا در این یادداشت چگونگی افول قدرت هوشمند آمریکا در پی وقوع عملیات طوفان الاقصی مورد بررسی قرار گیرد.
«طوفان الاقصی»؛ طوفانی برای پایان «کابینه نتانیاهو» و «حزب لیکود»
فلسطین، مسئله اول جهان اسلام و حتی مسئله اول جهان انسانها، این روزها در حال عوض کردن صفحههای تاریخ و رقم زدن وقایعی شگفت است؛ وقایعی عظیم که نه فقط برگ جدیدی در تاریخ مقاومت و مبارزه مجاهدین فلسطینی است که شاید بتوان ادعا کرد، صفحه پایانی یک فصل برای گشودن فصلی جدید است؛ فصلی که رهبر انقلاب اسلامی از آن با تعبیر نظم نوین جهانی یاد میکنند اما دلایل اهمیت عملیات طوفان الاقصی به این اندازه چه میتواند باشد؟
سیاست خارجی ایالات متحده در قبال امنیت رژیم صهیونیستی
درگیریهای اخیر میان فلسطین و رژیم صهیونیستی، توجهات همه دنیا را به این منطقه از جهان جلب کرد. ایالات متحده بهعنوان بزرگترین حامی اسرائیل، طی این بازه زمانی، دچار چالشهای متعددی هم در بعد داخلی و هم در سیاست خارجی خود شد و در بعد خارجی، راهحل دو دولتی را بهعنوان تنها راهحل بحران میان طرفین مطرح کرد. این نوشتار در پی بررسی سیاست این کشور در قبال امنیت اسرائیل از طریق مقایسه مؤلفههای سیاست دونالد ترامپ و جو بایدن و همچنین بحرانهای اخیر در دولت بایدن بر سر مناقشه اخیر است.
بررسی نقشآفرینی کرانه باختری در عملیات طوفان الاقصی
یکی از مصادیق اوجگیری بحران در سرزمینهای اشغالی، گسترده شدن جبهه مقاومت از غزه تا کرانه باختری است. کرانه باختری در سالهای اخیر شاهد مقاومت مسلحانه جوانان و رزمندگان فلسطینی در مقابل اشغالگران بوده است و رژیم صهیونیستی تلاش کرده است تا نبردهای غزه را از کرانه باختری جدا کند. گروههای جدید مقاومت در کرانه باختری از بُعد سیاسی مفهوم تشکیل دو دولت را به طور کلی فراموش کردهاند و بهدنبال آزادسازی فلسطین هستند. پس از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتیر ۲۰۲۳ گروههای مقاومت در جنین، رامالله و نابلس، علیه جنایات رژیم صهیونیستی وارد عمل شدند اما تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس بر اساس راهبرد صلح (سازش) تنها به موضعگیری سیاسی در محکومیت و ضرورت توقف فوری تجاوزات رژیم اشغالگر علیه ملت فلسطین در غزه و کرانه باختری و جنایت کشتار جمعی فلسطینیان، واردات کمکهای بشردوستانه به نوار غزه و توقف تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی تأکید داشت. پرسش مطرح این است که چرا تشکیلات خودگردان در کرانه باختری تنها در سطح سیاسی در جنگ غزه علیه اسرائیل به دنبال نقشآفرینی است؟ این یادادشت تلاش میکند ضمن بررسی اهمیت ژئوپولتیک کرانه باختری در مقابله با رژیم صهیونیستی، دلایل نقشآفرینی صرف سیاسی تشکیلات خودگردان در عملیات طوفان الاقصی و ظهور گروه مقاومت مسلحانه را مورد بررسی قرار دهد.
کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، منافع خود را در تداوم جنگ غزه میبینند یا در آتشبس؟
پس از وقوع دور جدید تنشها میان اسرائیل و فلسطین، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس نیز مانند دیگر بازیگران منطقه و جهان، به موضعگیری و انجام اقداماتی متناسب با وضعیت ایجاد شده پرداختند. مسئله برای این کشورها، تا حدودی از پیچیدگی بیشتری برخوردار است؛ ملاحظات موجود برای کشورهای یاد شده، به دلیل مسئولیت دینی و قومی برای حمایت از ملت عرب و مسلمان فلسطین از یک سو و بازتعریف منافع عملگرایانه که عادیسازی مناسبات دیپلماتیک با اسرائیل را ایجاب میکرد، از سوی دیگر، دوراهی مخاطرهآمیزی برای این کشورها ایجاد کرده است. بااینحال پس از گذشت مدتی از منازعه، اقدامات بشردوستانه و تلاش برای پایان بخشیدن به جنگ، نقطه اشتراک شش کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس و راهحلی منطقی برای عبور از دوراهی یاد شده، در نظر قرار گرفت. کشورهای عربستان، بحرین و امارات، با تأکید بر مسائل بشردوستانه، بهجای مسائل سیاسی، در حال مدیریت محافظهکارانه وضعیت موجود هستند. در سوی دیگر اما عمان، کویت و قطر با آزادی عمل بیشتری، به حمایت از مردم غزه و محکوم کردن تمام اقدامات اسرائیل میپردازند. نوشتار حاضر به منافع کشورها در ارتباط با تداوم یا پایان جنگ فلسطین میپردازد.
تأثیر طوفان الاقصی بر چگونگی نقشآفرینی آمریکا در جنگ اوکراین و بحران تایوان
امروزه در پی حمله روسیه به اوکراین، موضعگیری چینیها نسبت به تایوان و حملات مقاومت به رژیم، این مسئله نمایان میشود که قدرت بازدارندگی ارتش آمریکا، آن چیزی نیست که پیشتر تصور میشد. از طرفی پس از طوفان الاقصی، واشنگتن دررابطهبا بحران تایوان، در پی آن است که محتاطانه عمل کند تا تمایل خود به حمایت از تایوان و تعهدش به «چین واحد» را متعادل سازد. در جبهه جنگ روسیه با اوکراین نیز بایدن تلاش میکند که بودجه مورد نیاز برای هر دو جنگ اوکراین و اسرائیل را تأمین کند اما در طولانیمدت، تأمین منابع و هزینههای تسلیحاتی هر دو جنگ و همراه ساختن متحدین خارجی و داخلی، با وجود فشار افکار عمومی آمریکاییها در آستانه شروع انتخابات دشوار خواهد بود.
تأثیر طوفان الاقصی بر پیمان ابراهیم در شبکه ژئوپلیتیک غرب آسیا
با آرامش نسبی بعد از طوفان ۷ اکتبر ۲۰۲۳، به تدریج ابهامات نیز پیرامون آن شروع شد. یکی از مهمترین موارد مربوط به تأثیر این عملیات بر روند عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل در قالب پیمان ابراهیم بود. عملیات طوفان الاقصی درست در زمانی رخ داد که مذاکرات مربوط به پیوستن عربستان بهعنوان یکی از مهمترین کشورهای جهان اسلام به پیمان ابراهیم، به مراحل حساس خود رسیده بود؛ بنابراین پرسشی اساسی مطرح شد و آن نیز اینکه با وقوع طوفان الاقصی، روند مربوط به پیوستن کشورهای عربی به پیمان ابراهیم با چه سرنوشتی روبهرو خواهد شد؟ جنایات بیسابقه اسرائیل در غزه، خراب شدن مسیر و به حاشیه رفتن پیمان ابراهیم از دستور کار را به ذهن متبادر میکرد اما با کمی تتبع و بررسی شواهد و نشانهها میتوان چنین گزارهای را رد و استدلال کرد که برخلاف باور مطلوب و غالب مطرح شده، عملیات طوفان الاقصی باعث تضعیف و یا نابودی پیمان ابراهیم نخواهد شد. احتمالاً بعد از وقفهای نامعلوم، دوباره روند پیوستن کشورهای عربی به پیمان نامبرده ازسرگرفته خواهد شد. این استدلالی منطقی است که احتمالاً همگرایی میان مثلث استراتژیک آمریکا، اسرائیل و اعراب بر علیه حماس تقویت خواهد شد. احتمالاً این مثلث، یکی از مهمترین اقدامات خود را معطوف به حذف حماس از آینده سیاسی فلسطین خواهد کرد. هرچند که نابودی حماس غیرممکن و به حاشیه راندن آن در صحنه سیاسی و آینده فلسطین نیز معمایی بغرنج خواهد بود. اسرائیل بعد از نزدیک به دو ماه عملیات نظامی، پیروزی چشمگیری در ارتباط با حماس به دست نیاورد و حتی یک اسیر نیز از سوی این رژیم در قالب عملیات نظامی، آزاد نشده است. سختتر شدن شرایط، زمانی است که حماس به دلیل اقدامات خود بر علیه اسرائیل و آوردههایی مانند آزادی اسرای فلسطینی، محبوبیت آن در میان افکار عمومی فلسطینیها و اعراب نیز گسترش خواهد یافت؛ بنابراین، حذف و طرد آن از آینده سیاسی فلسطین نیز بهآسانی امکانپذیر نخواهد بود.
طوفان الاقصی بر اساس نظریه موازنه قدرت در نظام بینالملل
آنچه در این یادداشت مورد بحث قرار میگیرد مسئله عملیات طوفان الاقصی و شکست نظامی و اطلاعاتی رژیم جعلی اسرائیل است که مجهز به قویترین سلاح های نظام بینالملل است. فرض در این یادداشت بر این است آنچه که باعث بازدارندگی و ایجاد عملیات در خصوص دشمن میشود توان نظامی و بازدارندگی است، نیروهای مقاومت فلسطین امروز تبدیل به یک دشمن بالفعل برای رژیم اسرائیل شدهاند که موجویت و بقای آن را مورد تهدید قرار میدهند؛ حماس و نیروهای مقاومت با استفاده از موشکها و راکدهای خود نه تنها سرویس اطلاعاتی و نظامی رژیم اسرائیل را شکست دادند بلکه در مرحلهای بالاتر به غرب و متحدان آن ضربه زدند؛ طوفان الاقصی بار دیگر فلسطین را بر صدر مسائل جهان اسلام و ایضاً مسائل جهان بینالملل آورده است. امروز دیگر برهمه مردم جهان روشن شده اسرائیل رژیمی اشغالگر و ظالم است. این عملیات فارغ از تمام نتایجی که داشته و خواهد داشت باعث انزوای رژیم اسرائیل و به بن بست رسیدن آن شده است؛ امروز دیگر اسرائیل حتی برای متحدان اروپایی و آمریکایی خود هم ایجاد هزینه کرده و به تعبیری در اذهان عمومی در حالت نه مرگ و نه زندگی قرار دارد و همچنان در حال دست و پا زدن است تا حیثیت از دست رفته خود را ترمیم کند که این امر محال است و این تلاشها بیشتر باعث غرق شدن آن میشود. عملیات طوفان الاقصی باعث شد نه تنها امنیت رژیم اسرائیل به خطر بیافتد بلکه کشورهای خودباختهای که اکنون دل در گرو عادیسازی روابط و ایجاد ائتلافهای نظامی با این رژیم را هم داشته این رؤیا را برای همیشه فراموش کنند.