واقعیتهای جامعه آمریکا، بیانگر آن است که عنصر «اعتماد»[۲] در آن، روندی کاهشی دارد. این کاهش اعتماد، در بین مردم و ذهنیت آنها نسبت به دولت و حاکمیت بوده که از آن با عنوان «سرمایه اجتماعی»[۳] یک نظام حکومتی یاد میشود و همچنین، در اعتماد مردم به یکدیگر بوده که در علوم اجتماعی، یکی از مؤلفههای «همبستگی اجتماعی»[۴] دانسته شده است. نتیجه نظرسنجی اخیر «مرکز تحقیقات پیو»،[۵] حاکی از آن است که بیشتر مردم آمریکا معتقدند، این بیاعتمادی میان مردم، دولت و شهروندان با یکدیگر، حل مسائل کشور را مشکلتر میسازد. نتایج این نظرسنجی، بخشی از تحقیق بزرگتری با عنوان «اعتماد، واقعیتها و دموکراسی» است. آنچه در ادامه میآید، بخشهای مهم این پژوهش به شمار میآید که سایت مرکز پیو[۶] آن را منتشر کرده است.
۱٫اعتماد در دو جنبه
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، این نظرسنجی اعتماد را در دو عرصه «مردم- دولت» و «مردم- مردم» بررسی کرده و یافتهها بدین شرح است:
الف- مردم با دولت
آمریکاییها حس اعتماد کمتری نسبت به دولت خود دارند؛ درواقع، سهچهارم آمریکایی معتقدند که اعتماد مردم به حکومت، کاهش یافته است.
ب- مردم با مردم
۶۴ درصد از آمریکاییها، عنوان میکنند که اعتماد شهروندان به یکدیگر نیز کاهش یافته است. اگر یکی از مصادیق سرمایه اجتماعی را احساس تعلق مردم به دولت و دیگری را اعتماد مردم به یکدیگر بدانیم، احساس مردم نشان میدهد که سرمایه اجتماعی در آمریکا، رو به افول است.
اعتماد در آمریکا | |
۷۵% | ۶۴% |
اعتماد کمتری به دولت | کاهش اعتماد شهروندان به یکدیگر |
رنگین پوستها، فقیرترها، افراد با تحصیلات پایین و جوانترها، سطح اعتماد فردی کمتری از سایر آمریکاییها دارند. در این سطحبندی، درصد سفید پوستانی که در دسته اعتماد بالا قرار گرفتند، دو برابر همان دسته در سیاه پوستان و لاتینیها است (۲۷% در مقابل ۱۳%). هرچقدر که افراد سن بالاتری داشته باشند، سطح بالاتری از اعتماد را هم نشان میدهند؛ اما نزدیک به نیمی از جوانها، اعتماد پایینی دارند (۴۹%).
اعتماد کم | اعتماد زیاد |
رنگینپوستها فقیرترها افراد با تحصیلات پایین جوانترها | سفیدپوستها مسنترها |
۲٫دلایل
دلایل متنوعی برای این کاهش اعتماد نزد مردم، عنوان شده است که تعدادی آن را ناشی از عملکرد دولت – به معنای کلی آن (حاکمیت)- میدانند (۳۶ درصد)، عدهای نیز آن را به عملکرد رئیسجمهور ترامپ و کابینهاش منتسب میکنند (۱۴ درصد) و برخی نیز آن را به پای عملکرد رسانهها میگذارند. فساد مالی و تأثیر شرکتها بر روابط سیاسی (تأثیر نهاد ثروت بر قدرت) نیز از دیگر عواملی است که مردم آن را در کاهش سرمایه اجتماعی دولت، مؤثر ارزیابی کردهاند. تنبلی، حرص و دورویی نیز ازجمله عواملی است که مردم در این نظرسنجی، آن را موجب کاهش اعتماد شهروندان به یکدیگر دانستهاند.
دلایل | |
اعتماد به دولت | اعتماد میان مردم |
ضعف عملکرد حاکمیت ترامپ و کابینه اشعمل کرد رسانههافساد مالی تأثیر نهاد ثروت بر قدرت | تنبلی حرص دورویی |
بیشتر مردم معتقدند که حکومت فدرال و رسانههای خبری، اطلاعات مهم و مفید را منتشر نمیکنند؛ کلید اصلی در اعتماد مردم به نهادها، در این است که معتقدند تا چه حد با آنها شفاف هستند. حدود ۶۹ درصد از آمریکاییها معتقدند، حکومت فدرال، عمداً اطلاعات مهمی را که انتشار آنها بدون آسیب است، منتشر نمیکند. ۶۱ درصد نیز میگویند که رسانهها عمداً روایتهایی را که برای عموم مهم هستند، نادیده میگیرند. ۴۴ درصد از آمریکاییها معتقدند که هم حکومت و هم رسانهها، واقعیتها را بیان نمیکنند و در این میان، افرادی که جمهوریخواه یا نزدیک به آنها هستند، بیشتر از دموکراتها به این موضوع اعتقاد دارند (۵۴% در مقابل ۳۸%)؛ یعنی نگاه جمهوریخواهان به نظام، بیشتر از دموکراتها است.
اعتماد خبری | |
۶۴% | دولت اطلاعات مهم را منتشر نمیکند. |
۶۱% | رسانهها اخبار مهم را روایت نمیکنند. |
- تأثیرات
نزدیک به دوسوم (۶۴%) مردم آمریکا، معتقدند که اعتماد پایین مردم به حکومت، حل مسائل کشور را دشوار میکند و کاهش اعتماد شهروندان به یکدیگر نیز، موجب سختتر شدن زندگی در آمریکا شده است.
تأثیرات | |
۶۴% | ۶۴% |
اعتماد پایین مردم به حکومت، حل مسائل کشور را دشوار میکند. | کاهش اعتماد شهروندان به یکدیگر، موجب سختتر شدن زندگی در آمریکا شده است. |
- راهحلها
بیشتر مردم آمریکا فکر میکنند که میتوان، هر دو اعتماد ازدسترفته را مجدداً به دست آورد.
۸۴ درصد از آنها معتقدند، درصورتیکه اصلاحات سیاسی، شفافیت عملکرد دولت و کاهش نقش پول در مراودات سیاسی محقق شود، اعتماد به دولت نیز نزد مردم بازخواهد گشت. وجود یک رهبری سیاسی صادقتر که از ظرفیتهای مردمی نیز بهره بیشتری ببرد، ازجمله پیشنهادهای مردم برای بهبود وضع اعتماد به دولت دانسته شده است (۱۵%).
۸۶ درصد مردم نیز معتقدند که برای افزایش حس اعتماد میان شهروندان، باید از جماعتهای محلی برای کاهش تنش در شهرها و کاهش تفرقههای گروهی و قومی استفاده کرد. وجود رهبران سیاسی و اجتماعی بهتر و تغییر رویکرد رسانهها در خبررسانی نیز، از دیگر راهحلهایی بوده که برای ترمیم این اعتماد تضعیفشده، به ذهن شهروندان رسیده است.
راهحل | |
۸۴% | ۸۶% |
اصلاحات سیاسی، شفافیت عملکرد دولت و کاهش نقش پول در مراودات سیاسی (اعتماد به دولت) | استفاده از جماعتهای محلی برای کاهش تنش در شهرها و کاهش تفرقههای گروهی و قومی |
[۱] Lee Rainie, Scott Keeter and Andrew Perrin
[۲] Trust
[۳] Social Capital
[۴] Social Coherence
[۵] Pew Research Center
[۶] https://www.people-press.org/2019/07/22/trust-and-distrust-in-america/