هادی قربانیار
این دیدگاه اولین بار در روزنامه فایننشال تایمز،[۱] ۱۳ آوریل ۲۰۲۱ منعکس شد. تب رمز ارز بازارها را فراگرفته است. درحالیکه بحثها درباره ظهور فناوری رمز ارز داغ شده است، قیمت بیت کوین، رکورد جدیدی ثبت کرد اما این مسائل فرعی برای یک روند بزرگ نوظهور هستند؛ یعنی دیجیتالسازی سریع ارز رنمینبی. این تغییر که با سایر عوامل سیاسی و اقتصاد کلان همراه شده است، میتواند کلید تسریع افول سلطه دلار بهعنوان مهمترین ارز ذخیرهای جهان باشد و همچنین، پذیرش رنمینبی بهعنوان رقیب اصلی ارز آمریکا را سرعت ببخشد.
در سالهای اخیر، بانکهای مرکزی سراسر جهان با تکنولوژی ارز دیجیتال، دستوپنجه نرم میکنند. البته کشورهای معدودی هم بهمثابه چین، برای توسعه بهاصطلاح بانک مرکزی ارز دیجیتال مصمم هستند. این ارز توسط یک دولت مرکزی نظارت میشود و بدین ترتیب، مؤلفه ناشناس بودن را که ویژگی اساسی دفتر کل توزیعشده از نوع بلاک چین در رمز ارزهایی مانند بیت کوین و اتروم است، از بین میبرد. نظارت دولتی بر این داراییهای دیجیتال جدید، منافع نظری فراوانی دارد. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی امکان بیشتری برای جلوگیری از جرم یا کلاهبرداری فراهم میکنند، معاملات بینالمللی آنی را میسر میسازند، هزینههای معامله را کاهش میدهند، شمول مالی بزرگتری را فراهم ساخته و به تأمین مشوقهای مالی برای شهروندان کمک میکنند.
انتخاب و بهکارگیری یک بانک مرکزی ارز دیجیتال در داخل و خارج از چین، نظام اقتصادی کشور را قادر میسازد تا اتکا بر دلار را کاهش دهد و نقش و نظارت نهادها و قوانین مالی خارجی را محدود سازد. درحالیکه بسیاری از کشورها در حال بحث در مورد آینده بهکارگیری بانک مرکزی ارز دیجیتال هستند، چین در این زمینه، پیشرفتهایی به دست آورده است. پکن در آوریل ۲۰۲۰، بهصورت آزمایشی استفاده از یک ارز دیجیتال را در چهار شهر آغاز کرده و به بانکهای تجاری اجازه داده است تا بهصورت داخلی، تبدیل پول کاغذی به دیجیتال و بررسی ماندهحساب و پرداخت را امتحان کنند. این طرح آزمایشی در ماه آگوست، در ۲۸ شهر بزرگ دیگر انجام شد. چین برای گردش بیشتر این ارز در سال ۲۰۲۲، تصمیم دارد تا امسال، ارز دیجیتال را در سایر شهرهای بزرگ ازجمله پکن و شانگهای، بهصورت آزمایشی مورداستفاده قرار دهد. این رویکرد پیشگامانه، بالا رفتن ارزش رنمینبی را در عرصه جهانی شتاب میبخشد. برخی از کاربران خارج از چین، بهویژه در آمریکا، ممکن است تمایلی برای استفاده از ارز دیجیتالی که توسط چین کنترل میشود، نداشته باشند. به هر حال بهکارگیری آن در بخشی از آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا، بهاحتمالزیاد به شکلی چشمگیر، سریعتر خواهد بود.
اقتصاددان کلان بری ایچنگری[۲]، اهمیت نسبی ارزهای ذخیرهای در طول تاریخ را تشریح کرده است. ارزهای رایج بهعنوان داراییهای ذخیره، زمانی بیشتر ارزش پیدا میکنند که دو شرط را محقق سازند؛ اوّل اینکه ثابت و نقد باشند و بهطور گسترده در معاملات بینالمللی استفاده شوند؛ و دوم اینکه توسط کشوری پشتیبانی شوند که دولتی دیگر با آن، پیوندهای امنیتی مهمی دارد. پیشرفتهای چین در سالهای اخیر، آن را در یک مسیر روشن قرار داده تا این ملاکها را محقق سازد، با توجه به اینکه دولت چین، یک ثبات سیاسی نسبی را حفظ کرده است. چین در سال ۲۰۱۹ میلادی، ۱۶ درصد تولید جهانی را در اختیار داشت، اما با این حال، کمی بیش از ۲ درصد سهم ذخایر ارزی جهان در اختیار پول ملی این کشور، در سهماهه دوم سال گذشته بوده است.
فقدان داراییهای مبتنی بر رنمینبی که خارجیها بتوانند، مالک آن شوند، مانع بالا رفتن ارزش این پول، بهعنوان یک ارز ذخیرهای شده است؛ اما اکنون، پول ملی چین توسط مقامات این کشور حمایت میشود و این کار، بازار اوراق قرضه داخلی ۱۵ تریلیون دلاری آن را به روی مشارکتکنندگان خارجی میگشاید. درخواستهای بزرگتر برای این اوراق، سود را پایین آورده و هزینههای قرض گرفتن را کاهش میدهد. مهمتر اینکه، اگر چین از مزیّت پیشرو بودن در زمینه پاسخ به تقاضای جهانی استفاده از ارزهای دیجیتال برای تسویه و پرداخت معاملات مالی بینالمللی و مالکیت دارایی دیجیتال بهره ببرد، جذابیت بانک مرکزی ارز دیجیتال آن، به شکلی چشمگیر بیشتر خواهد شد. همچنین، چین گامهای بلندی در انجام دادوستد با رنمینبی برداشته است.
اقداماتی مانند طرح ابتکار کمربند و جاده[۳] چین برای سرمایهگذاری در کشورهای درحالتوسعه، منطق امنیتی و ژئوپلیتیک برای حفظ رنمینبی را مستحکمتر میکنند. کرونا نیز ممکن است، یک عامل تسهیلکننده برای پذیرش بیشتر رنمینبی بهعنوان یک ارز ذخیرهای جهانی باشد. کشتار اقتصادی این همهگیری، کسری مالی گستردهای را موجب شده و حتی یک سیاست پولی سازگارتر با شرایط را در آمریکا، بهپیش برده است. ترکیب منحصربهفرد از رشد مالی قریبالوقوع عظیم و متأثر از تولید واکسن، جایی که نرخ بهره کوتاهمدت در عدد صفر باقیمانده، کسری حساب جاری دولت را -که هماکنون نیز زیاد است- بیشتر کرده است و فشار مضاعفی بر ارزش دلار، وارد خواهد کرد. دیجیتالسازی رنمینبی، به این عوامل اقتصادی و ژئوپلیتیک اضافه میشود که این مسئله، یک تأثیر پایدار و تحولآفرین بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.
چه خطراتی وجود دارد؟
هر سرمایهگذاریای ریسک خاص خود را دارد، ازجمله، احتمال از دست دادن اصل سرمایه. ارزش سرمایهها میتواند، پایین یا بالا برود و ممکن است، کل سرمایه سرمایهگذاران به آنها بازنگردد. سرمایهگذاری خارجی نیز خطرات و ریسکهای خاصی دارد، ازجمله نوسان ارز، بیثباتی اقتصادی و تحولات سیاسی. سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور، متضمن خطرات زیادی است که علاوه بر عوامل فوق، با حجم کم این بازارها، نقدینگی کمتر آنها و همچنین، فقدان چارچوبهای تثبیتشده قانونی، سیاسی، تجاری و اجتماعی برای حمایت از بازارهای اوراق بهادار مرتبط است. قیمتهای اوراق قرضه در جهتی مخالف با نرخ بهره حرکت میکنند؛ بنابراین، وقتی ارزش اوراق در یک سبد سرمایهگذاری با افزایش نرخ بهره منطبق میشود، ارزش سبد نیز کاهش پیدا خواهد کرد. اگر راهبرد سرمایهگذاری بهجای در برگرفتن طیف وسیعی از کشورها، مناطق، صنایع و بخشها، متمرکز بر برخی کشورها، مناطق، صنایع، بخشها یا گونههایی خاص از سرمایهگذاری شود، ممکن است، محکوم به تجربه ریسک بزرگ توسعه نامطلوب در آن عرصهها شود. چین، احتمالاً درجاتی چشمگیر از بیثباتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را شاهد خواهد بود. سرمایهگذاری در اوراق بهادار منتشرشده توسط چین، متضمن ریسکهایی است که مخصوص به چین هستند؛ ازجمله خطرات خاص حقوقی، قانونی، سیاسی و اقتصادی.
خرید و استفاده از ارز دیجیتال مبتنی بر بلاک چین، خطراتی مانند از دست دادن اصل سرمایه را به همراه دارد. انجام معاملات سفتهبازانه در بیت کوین و سایر رمز ارزها -که بسیاری از آنهانوسان قیمتی شدیدی را تجربه کردهاند- متضمن ریسک قابلتوجهی است. مضاف بر این، تعاملات با شرکتهایی که مدعیاند، بستر پرداخت از طریق رمز ارز یا سایر محصولات و خدمات مرتبط با آن را فراهم میکنند، ممکن است کاربران را در معرض کلاهبرداری قرار دهد. بلاک چین یک تکنولوژی جدید و نسبتاً آزموده نشده است و احتمال دارد، هرگز به حدی اجرایی نشود که سود و منافع ملموسی فراهم آورد. سرمایهگذاری در رمز ارزها و عرضه اولیه سکه، بسیار پرمخاطره است و امکان دارد، سرمایهگذار کل مبلغ سرمایهاش را از دست بدهد. اگر یک رمز ارز اوراق بهادار در نظر گرفته شود، این کار ممکن است، نقض قوانین اوراق بهادار فدرال تلقی گردد. همچنین، این امکان وجود دارد که رمز ارزها، فاقد بازار ثانویه شده یا بازار ثانویهای محدود داشته باشند.
منبع:
https://www.ft.com/content/3fe905e7-8b9b-4782-bf2d-fc4f45496915
[۱] Financial Times
[۲] Barry Eichengreen
[۳] Belt and Road Initiative