دکتر حسین مهربانی فر؛ پژوهشگر فرهنگ و ارتباطات و همکار در اندیشکده مطالعات آمریکا
تغییر الگوی تشکیل خانواده در جامعه آمریکایی، بهویژه از دهه ۱۹۶۰ به بعد، یکی از تغییراتی است که میتوان آن را در منظومه دلالتهای هستیشناسی فردگرا بر سبک زندگی آمریکایی-که در حال تبدیل به نسخههای جهانی است- در نظر گرفت. این تغییر، بهطور مشخص در رویگردانی از الگوی سنتی و متعهدانه ازدواج به الگوی فردگرایانه همباشی است. با کاهش نرخ ازدواج، سهم بزرگسالان آمریکایی -که تاکنون با یک شریک، آن هم بهصورت ازدواجنکرده زندگی میکنند- افزایشیافته است. بر اساس این تغییرات، اغلب آمریکاییها زندگی بهصورت همباشی را حتی برای آنهایی که اصلاً تصمیم به ازدواج ندارند، امری مقبول و موردپذیرش میدانند.[۱] تغییر نرخ همباشی و ازدواج، نگرانیها را در مورد آنچه با عنوان «عقبنشینی از ازدواج» یا «نهادینهسازی» ازدواج بیان میشود، برانگیخته است. در حال حاضر، ازدواج جایگاه بسیار کمتری در جامعه آمریکا دارد و همباشی بدون ازدواج، بهطور گستردهتری (حتی بهعنوان امری بهنجار) از ابتدای نوجوانی و جوانی، پذیرفتهشده است.[۲]
از سال ۱۹۹۵، نرخ همباشی در تمامی گروههای سنی افزایش داشته است؛ در حال حاضر نیز حدود ۱۲ درصد از جوانان زیر ۳۰ سال (در مقایسه با ۵ درصد در سال ۱۹۹۵)، ۹ درصد از بزرگسالان ۳۰ الی ۴۹ سال و ۴ درصد از بزرگسالان ۵۰ سال و بالاتر، بهصورت همباشی زندگی میکنند.[۳]
طبق تحلیل مرکز تحقیقات پیو بر پیمایش ملی رشد خانواده، سهم بزرگی از بزرگسالان جامعه آمریکایی در نسبت با ازدواج، هم باشی داشته و آن را در زندگی خود تجربه کردهاند؛ ۵۹ درصد از بزرگسالان سنین ۱۸ الی ۴۴، در برههای از زندگی خود با یک شریک بهصورت ازدواجنکرده زندگی کردهاند، درحالیکه ۵۰ درصد از آنها ازدواج کردهاند. نقطه مقابل در سال ۲۰۰۲ است که ۵۴ درصد از بزرگسالان در این گروه سنی، همباشی داشته و ۶۰ درصد، ازدواج کرده بودند. اغلب بزرگسالانی هم که همباشی داشتهاند، صرفاً با یک شریک زندگی کردهاند که ۳۸ درصد از آنها، ۲ شریک یا بیشتر در دوره زندگی خود داشتهاند. با تغییر و تحولات فرهنگی صورت گرفته در جامعه آمریکایی و طبق آمار، بیشتر آمریکاییها (۶۹ درصد) همباشی را حتی اگر زوج تصمیم ازدواج نداشته باشند، مقبول و موردپذیرش میدانند؛ اما ۱۶ درصد معتقدند که همباشی وقتی موردپذیرش است که دو طرف، تصمیم به ازدواج داشته باشند و ۱۴ درصد نیز میگویند، اصلاً پذیرفتنی نیست که یک زوج بهصورت ازدواج نکرده، باهم زندگی کنند؛ البته پذیرش این امر در جوانان بیشتر است. ۷۸ درصد جوانان زیر ۳۰ سال میگویند که همباشی در صورت عدم تصمیم به ازدواج از سوی زوجین، مقبول است، درحالیکه در گروه سنی ۳۰ تا ۴۹ سال، ۷۱ درصد، ۵۰ تا ۶۴ سال، ۶۵ درصد و سنین بالاتر از ۶۴ سال، ۶۳ درصد افراد، چنین باوری دارند.
- پیامدهای همباشی در وضعیت زندگی زناشویی
با توصیفات صورت گرفته از وضعیت روبه رشد همباشی در جامعه آمریکا، باید دید که آیا این میراث فردگرایی توانسته کیفیت بهتری از خانواده آمریکایی را شکل دهد یا آیا اساساً همباشی در مقایسه با ازدواج، به بهبود زندگی زناشویی کمک کرده است؟ این مقایسه میتواند در چند محور با استناد به آمارهای موجود صورت بگیرد:
- وضعیت رضایت زناشویی:
بهطورکلی متأهلین از روابط خود راضیتر هستند و نگاه مثبتتری به کیفیت این روابط دارند؛ ۵۸ درصد از متأهلین در برابر ۴۱ درصد همباشان، این روابط را خیلی خوب ارزیابی کرده و از آن رضایت دارند.
همچنین آنها سطح بالاتری از رضایت را از جنبههای خاص و مختلف روابط خود بیان میکنند؛ ازجمله نحوه تقسیم کار خانگی میان آنها و همسرشان، چگونگی برقراری توازن همسر در کار و زندگی شخصی، کیفیت برقراری ارتباط ایشان با همسر خود، روابط جنسی و رویکرد همسرشان برای فرزند پروری.[۴]
- وضعیت اعتماد به همسر:
بر اساس اطلاعات بهدستآمده از پیمایش مرکز تحقیقات پیو، متأهلین عموماً بیشتر از همباشان به همسر خود اعتماد دارند؛ حداقل دوسوم از کسانی که ازدواج کردهاند، به همسر یا شریک زندگی خود اعتماد دارند؛ اینکه به آنها وفادار باشند، به نفع آنها عمل کنند، همیشه حقیقت را به آنها بگویید (صداقت) و با مسئولیت، درآمد و پول را استفاده و مدیریت نمایند. حال آنکه این سطح اعتماد در شاخصهای مختلف خود، میان همباشان کمتر است.
- نزدیکی و علاقه به همسر:
همچنین، مطالعات نشان داده که نزدیکی و علاقه به همسر در میان افراد ازدواج کرده بیشتر است. نزدیک به ۸۰ درصد افراد ازدواج کرده (۸ نفر از هر ۱۰ نفر بهطور میانگین)، اذعان کردهاند که همسرشان نزدیکترین فرد در زندگی آنها است؛ اما این نزدیکی و علاقه در میان همباشان، بهمراتب کمتر است (حدود ۵۵ درصد).
- وضعیت فرزندآوری و فرزندپروری:
طبق آمار، ۷۷ درصد از بزرگسالانی که ازدواج کردهاند، حداقل یک فرزند ۱۸ یا کوچکتر در خانه دارند، درحالیکه این سهم در میان همباشان، حدود ۵۴ درصد است. از سوی دیگر احتمال زندگی متأهلین با بچه هایی که از لحاظ بیولوژیکی با همسر خود در آن شریک هستند، دو برابر بیشتر از همباشان است؛ بهگونهای که ۷۰ درصد از بزرگسالان ازدواج کرده، در چارچوب این نوع از خانواده زندگی میکنند. این در حالی است که ۳۵ درصد از همباشان با فرزند مشترک از لحاظ بیولوژیکی زندگی میکنند و ۱۹ درصد نیز، فرزندانشان از رابطههای دیگر است![۵] همچنین باید توجه داشت که در همباشی، ارتباط هر طرف با بچههایی که طرف مقابل از زندگی قبلی خود میآورد نیز تعریف درستی ندارد؛ زیرا طبیعی است که حق یا مسئولیت قانونی در مقابل فرزندان طرف مقابل خود ندارند و این ابهام، سرمایهگذاری در چنین رابطهای را بهویژه در بلندمدت، برای هر دو طرف سخت و دشوار میسازد.
- تضعیف نهاد خانواده در آمریکا با رواج همباشی
از اطلاعات و پژوهشهای موجود میتوان اینگونه برداشت کرد که تغییر تدریجی الگوی تشکیل خانواده از ازدواج به همباشی، نهتنها پیشرفت اخلاقی، انسانی و استحکام نهاد خانواده را رقم نزده، بلکه موجبات تضعیف کارکردهای نهاد خانواده را فراهم آورده است و میتوان گفت که همچنان، کیفیت روابط زناشویی و عمق و پایداری آن در الگوی ازدواج حتی در جامعه آمریکایی، بیشتر از همباشی است. گسترش همباشی و برجسته شدن این الگو در تشکیل خانواده آمریکایی، هرچند مطابق خواست، ذائقه و میل فردی است اما در بلندمدت، سطح پایداری و جنبه حمایتی (چه از حیث عاطفی و معنوی و چه از حیث مالی) خانواده آمریکایی را دچار چالشهای جدی نموده و بهنوبه خود، انسجام اجتماعی جامعه آمریکایی را تهدید میکند.
[۱] Graf, Nikki(2019), Key findings on marriage and cohabitation in the U.S. https://www.pewresearch.org/fact-tank/2019/11/06/key-findings-on-marriage-and-cohabitation-in-the-u-s/
[۲] Lichter, Daniel T. (2020), Cohabitation and Marriage: Complexity and Diversity in Union‐Formation Patterns, journal of marriage and family, Volume82, Issue1, pp35-61. https://doi.org/10.1111/jomf.12617
[۳] Juliana Menasce Horowitz, Nikki Graf and Gretchen Livingston(2019), The landscape of marriage and cohabitation in the U.S. https://www.pewsocialtrends.org/2019/11/06/the-landscape-of-marriage-and-cohabitation-in-the-u-s/
[۴] https://www.pewsocialtrends.org/2019/11/06/how-married-and-cohabiting-adults-see-their-relationships/
[۵] Juliana Menasce Horowitz, Nikki Graf and Gretchen Livingston(2019), The landscape of marriage and cohabitation in the U.S. https://www.pewsocialtrends.org/2019/11/06/the-landscape-of-marriage-and-cohabitation-in-the-u-s/