دکتر علیرضا رحیمی؛هیات علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) و همکار مرکز مطالعات آمریکا
هفتم و هشتم فروردینماه سال جاری، منطقه نقب واقع در سرزمینهای اشغالی، میزبان نشستی با حضور وزرای خارجه چهار کشور عربی مصر، اردن، امارات، بحرین و همچنین، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا و یائیر لاپید، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی بود که هدف آن، معماری نوین منطقهای مبتنی بر تهدید ایران و نیروهای نیابتیاش، عنوان شده بود. البته انتخاب صحرای نقب برای این نشست، قطعاً اتفاقی صورت نگرفته بود. نیروگاه دیمونا که نماد قدرت اتمی رژیم صهیونیستی تلقی میشود، در نزدیکی محل برگزاری نشست بوده و این امر، بهمنزله ارسال این پیام است که معماری نوین امنیتی در منطقه، بدون حضور رژیم بهعنوان یک قدرت هستهای، قابلیت شکلگیری و ثبات ندارد. نکته دیگر اینکه نشست در نزدیکی شهرک «سدیه بوکر»، محل دفن دیوید بن گوریون، بنیانگذار و اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود؛ فردی که ردپای وی در همه جنایات علیه فلسطینیها، از سال ۱۹۴۸ و پس از آن دیده میشود. شخصیتی که عامل اصلی آوارگی، کشتار و غارت فلسطینیها بوده است. آنها میخواستند تا این پیام ارسال شود که پس از دهها سال از مرگ او، رؤیایش-که سازش اعراب با اسرائیل بود- محقق میشود.
- نشست نقب و طرح صلح ابراهیم
پیش از این، چهار کشور امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش با رژیم صهیونیستی در قالب طرح ابراهیم، توافق کرده بودند. امارات متحده عربی و بحرین، به دنبال اتحاد با دولتی بودند که بتوانند از طریق آن، تجهیزات پیشرفته را به دست آورند. در سودان، دولت متزلزل بعد از بشیر، به دنبال حذف نام این کشور از فهرست کشورهای حامی تروریسم بود. راه میانبر، کوبیدن در خانه اسرائیل، بهگونهای بود که صدای آن به واشنگتن نیز برسد. مراکش نیز به نوبه خود، میخواست به بنبست اختلافات با الجزایر، در خصوص مناقشه صحرای غربی پایان دهد. عادیسازی روابط با اسرائیل، درها را به روی مراکش باز کرد و موجب شد، واشنگتن حاکمیت مراکش بر منطقه را به رسمیت بشناسد. حال، سه کشور بحرین، امارات و مراکش، مسیر توافق ابراهیم را با نشست نقب و با هدف دستیابی به سیستم امنیت منطقهای با حضور اسرائیل دنبال میکنند.
- ائتلاف امنیتی منطقهای
فروردینماه یادآور برگزاری نشستهای دیگری نیز است؛ از جمله نشستی که هفت سال پیش، سران کشورهای عربی با رهبری عربستان و مصر در شرمالشیخ، برای ایجاد ناتوی عربی برگزار کردند که خروجی آن، تشکیل ائتلاف برای حمله به ملت مظلوم یمن[۱] بود. اتفاقاً در آنجا نیز مقابله با ایران و نفوذ منطقهایاش، بهعنوان بهانهای برای شکلگیری ائتلاف بیان شد. از نشست شرمالشیخ تا نشست نقب، تنها هفت سال سپری شده اما طی همین سالها، چند تفاوت معنادار رخداده است؛ اول، حضور مقامهای رسمی کشورهای عربی در سرزمینهای اشغالی، دوم، نشستن وزرای خارجه چهار کشور عربی با وزیر خارجه رژیم صهیونیستی بر سر یک میز و مذاکره پیرامون مسائل منطقهای و درنهایت، تغییر رژیم صهیونیستی از دشمن بالفعل به متحد بالقوه!
در این نشست، مهمترین محور مذاکرات، نحوه شکلگیری یک ناتوی عربی با مشارکت اسرائیل، برای مقابله با ایران و محور مقاومت بود.[۲] هدف از طرح مهندسی امنیت منطقه، حرکت تدریجی به سمت تشکیل یک ناتوی عبری-عربی برای تقابل با محور مقاومت و ایران است. همزمان با این نشست، کابینه نفتالی بنت در اقدامی برخلاف قطعنامههای شورای امنیت، احداث چهار شهرک یهودینشین در صحرای نقب و در کنار شهرک «سدیه بوکر» را مورد تصویب قرارداد، اما صرفنظر از ماهیت نشست مشترک وزرای خارجه امارات، مصر، مغرب و بحرین با وزیران خارجه آمریکا و رژیم صهیونیستی، اساساً شکلگیری یک ناتوی عبری-عربی برای تقابل با ایران و محور مقاومت، به این دلیل که چهار کشور عربی مصر، امارات، مراکش، بحرین و رژیم صهیونیستی، دارای اولویت مشابه در تهدید نیستند، با شکست مواجه خواهد شد؛ بهطوریکه سامح شکری (وزیر خارجه مصر)، یک روز پس از پایان نشست، در یک کنفرانس مطبوعاتی با همتای قطری خود در قاهره، صراحتاً اعلام کرد که مشارکت مصر در نشست سران نقب، نشاندهنده مشارکت این کشور در یک اتحاد منطقهای مهندسیشده برای مقابله با سایر کشورهای خاورمیانه نیست.
- ارتباط عربستان با نشست نقب
سران رژیم صهیونیستی و آمریکا، نیک میدانند که توافق صلح ابراهیم، نشست نقب و هرگونه نشست یا توافق دیگر با کشورهای عربی بدون حضور عربستان، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. درواقع، شاهکلید روابط اعراب با اسرائیل و تغییر بلوکبندی منطقهای، در کاخ سلطنتی ملک سلمان در ریاض قرار دارد. احتمالاً یکی از مهمترین اهداف سفر بایدن به عربستان و حضور در نشست شورای همکاری خلیجفارس -که قرار است ماه جاری میلادی انجام شود- همین نزدیکی عربستان به رژیم صهیونیستی و آماده کردن افکار عمومی جهان اسلام، نسبت به پذیرش ورود عربستان به توافق ابراهیم خواهد بود. البته محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، سیگنال مثبت عادیسازی روابط را در مصاحبهای با آتلانتیک فرستاد؛ جایی که اسرائیل را «متحد بالقوه» و نه «دشمن» توصیف کرد[۳]. اکنون تنها سؤال درباره عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل، یکچیز است، آنهم اینکه عادیسازی چه زمانی اتفاق میافتد؟
- واکنشها و پیامدها
تشدید عملیات شهادتطلبانه رزمندگان فلسطینی در اراضی اشغالی -که پس از پایان نشست وزرای خارجه چهار کشور عربی، رژیم صهیونیستی و آمریکا در نقب صورت گرفت- گویای این حقیقت است که مردم فلسطین، این نشست را در درجه اول، توطئه مشترک عربی علیه ملت فلسطین تلقی میکنند. عملیات شهادتطلبانه رزمندگان فلسطینی در جنوب تلآویو -که ۴۸ ساعت پس از عملیات الخضیره، صورت گرفت و به هلاکت و زخمی شدن ۱۴ صهیونیست منجر شد- دومین واکنش عملی مردم فلسطین، نسبت به نشست نقب بود. درنهایت باید گفت که شرکتکنندگان عرب در نشست نقب، از چند جهت اسرائیل را میبینند؛ بهعنوان یک متحد بالقوه در ترتیبات امنیتی منطقهای که در راستای مهار درگیریهای موجود و مبارزه با نفوذ فزاینده ایران در پی کاهش نقش منطقهای آمریکا است. همچنین، بهعنوان شریک در اولویت دادن به توسعه روابط قوی اقتصادی، تجاری و فناوری با رژیم صهیونیستی و ترکیبی از هر دو هدف. ناظر بر این نوع نگاه، باید گفت که از اولویت خارج شدن مسئله فلسطین، بهعنوان اصلیترین مسئله جهان اسلام و همچنین، تلاش آمریکا، رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه برای تهدید جلوه دادن ایران با ابزار سازمانها و نهادهای منطقهای و بینالمللی و نیز اقناع افکار عمومی در این جهت، میتواند از پیامدهای اینگونه نشستها محسوب شود.
[۱] https://foreignpolicy.com/2015/04/09/the-arab-nato-saudi-arabia-iraq-yemen-iran.
[۲] https://www.economist.com/middle-east-and-africa/2022/04/02/israels-unprecedented-welcome-to-arab-leaders-in-the-negev.
[۳] https://www.theatlantic.com/magazine/archive/2022/04/mohammed-bin-salman-saudi-arabia-palace-interview/622822.