تأملی بر دیالکتیک افول‌گرایی و بازسازیِ هژمونی آمریکا

نویسندگان: محمد امین حضرتی رازلیقی[۱]؛ مهدی جاودانی مقدم[۲]

چکیده

هژمونی، مهم‌ترین کلیدواژه معرفِ قدرت آمریکا در نظام بین‌الملل از زمان پایان جنگ سرد تاکنون بوده است. در این میان، افول‌گرایان به‌عنوان منتقدین تداوم قدرت هژمونیک آمریکا در سیاست جهانی، با تأکید بر مسائلی نظیر تضعیف مؤلفه‌ها و شاخص‌های مقوّمِ هژمونی آمریکا، منطق افول و صعود قدرت‌های بزرگ و دیگر مشکلات بنیادین اقتصادی و اجتماعی داخلی این کشور معتقدند که آمریکا هم‌اکنون دوره سرازیری ابرقدرتی در جهان را طی می‌کند و باید از دوره پساهژمون سخن گفت. از سوی دیگر، طرفداران بازسازی، با تکیه بر اختلاف فاحش قدرت اقتصادی، نظامی و فنّاورانه آمریکا با سایر قدرت‌های بزرگ، توانمندی ویژه آمریکا در احیای قدرت خویش و تجربه چرخه‌های افول و بازسازی در تاریخ هژمونی آمریکا، شرایط کنونی را صرفاً نشانگر دورۀ گذار و تداوم عصر آمریکایی در نظام بین‌الملل می‌دانند. این مقاله می‌کوشد با تمرکز بر این سؤال که تضعیف شاخص‌های قدرت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری آمریکا، چه چشم‌اندازی را از افول یا تجدید حیات مؤلفه‌های قدرت این کشور نشان می‌دهد، به بررسی استدلال‌های دو دیدگاه مذکور بپردازد. فرضیه این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی موردبررسی قرار گرفته، نشان می‌دهد برخلاف تجربه چرخه‌های افول و بازسازی در تاریخ هژمونی آمریکا در نظام بین‌الملل و دیدگاه اندیشمندانی نظیر هانتینگتون، آمریکا فاقد توان بازسازی هژمونی خود بوده و وارد افول غیرقابل بازگشت شده است.

کلیدواژه‌ها: افول، بازسازی، هژمون، ایالات متحده آمریکا

لینک دانلود مقاله:

https://asr.ihu.ac.ir/article_206860.html


[۱] دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق علیه السلام، تهران، ایران

[۲] استادیار، گروه روابط بین الملل، دانشکده معارف و علوم انسانی ، دانشگاه امام صادق علیه السلام، تهران، ایران