دکتر مهرداد حلال خور؛ پژوهشگر روابط بین الملل و استاد مدعو مرکز مطالعات آمریکا
به نظر می رسد که یکی از مهمترین دلایل از هم گسیخنگی جامعه مسئله فرهنگی فرد گرایی در این کشور باشد. میزان تلاش برای موفقیت شغلی در ذهن آمریکاییها ۷۳% بوده است که سبب قربانی کردن خانواده، جامعه و تمام ارزشهای اجتماعی دیگر در جامعه آمریکا شده است. در این گزارش ۵۷% از آمریکاییها معتقد بودهاند موفقیت میتواند خارج از کنترل انسان باشد که بازهم بر اراده جامعه آمریکا برای فردگرایی و پس زدن ساختارهایی نظیر خانواده تأکید میکند. در این گزارش آمریکاییها بیشترین درصد فردگرایی را نسبت به سایر کشورهای جهان داشتهاند[۱]. محوریت دادن ۷۳% از افراد این کشور به کار، فراتر از تمام ارزشهای دیگرِ زندگی اجتماعی، جامعهای از افراد جدا از هم که هر یک به دنبال کار و منفعت خود هستند و به تشکیل خانواده اهمیتی نمیدهند، تشکیل داده است. لذا هشدار جامعهشناسان در خصوص از هم پاشیدگی روز افزون نهاد خانواده در آمریکا بیمورد نبوده است[۲]. در نظرسنجی مشابهی که توسط مؤسسه گالوپ انجام شد، بالاترین ارزشهای جامعه آمریکا عبارتاند از: آزادی فردی با ۷۷%، کیفیت زندگی با ۶۵%، موفقیت برای پیشرفت فردی ۵۵%، مهمترین ارزشهای زندگی فردی برای آمریکاییها بوده است[۳].
فردگرایی افراطی نتنها نهاد خانواده را در آمریکا دچار مشکل کرده است بلکه موجب از بین رفتن یا تقلیل قابلتوجه اکثر نهادهای جمعی در آمریکا شده است. آمار نشان میدهد که اکثر نهادهای صنفی در آمریکا بهجز اصناف مربوط به کشاورزی سقوط شدید در عضویت را شاهد بودهاند. برای مثال عضویت در اصناف از ۳۲٫۵% در سال ۱۹۵۳ به ۱۵٫۸% در سال ۱۹۸۵ رسیده است[۴]. این آمار در سال ۲۰۱۷ برای عضویت در افراد ۱۰٫۷% شده است[۵]. بنابراین می توان فاکتور فرهنگی فردگرایی افراطی را به عنوان یکی از مهمترین عوامل از هم پاشیدگی ساختار خانواده درآمریکا مورد اشاره قرار داد. مسأله اساسی دیگری که در مورد فروپاشی بنیاد خانواده در آمریکا وجود دارد این است که این بحران تنها به افراد تحصیلکرده اجتماع مربوط نمیشود، بلکه در تمام اقشار جامعه آمریکا در حال وقوع است. بر اساس گزارش نشریه آتلانتیک ۸۹% از افرادی که تحصیلات عالیه دارند، دارای خانواده و فرزند هستند. حدود ۸% جمعیت، بدون ازدواج رسمی ولی دارای فرزند هستند و ۳% در این قشر بهتنهایی (بدون همسر) فرزند خود را بزرگ میکنند. در کنار این قشر، افرادی که تحصیلات متوسطه دارند، معادل ۷۰% خانواده و فرزند دارند. حدود ۲۰% جمعیت، بدون ازدواج ولی با فرزند هستند و ۱۰% در این قشر بهتنهایی فرزند دارند. همچنین افرادی که تحصیلات متوسطه هم ندارند معادل ۶۵% خانواده و فرزند دارند؛ حدود ۲۲% جمعیت، بدون ازدواج ولی با فرزند هستند و ۱۳% در این قشر بهتنهایی فرزند دارند؛ که نشاندهنده این موضوع است که افرادی که حتی تحصیلات کمتری دارند و علیالاصول باید بیشتر خانواده تشکیل دهند وضعیت بهمراتب بدتری نسبت به دو قشر تحصیلکردهتر دارند[۶]. این مسأله ازاینجهت هم حائز اهمیت است که فروپاشی خانواده در آمریکا جریانی کلی بوده و محدود به عدهای روشنفکر نیست.
لذا نتیجه منطقی آمار و ارقام مطرح شده اینگونه قابل بررسی و ارزیابی است که فراتر از دلایل اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی دیگر؛ مسئله فرهنگ افراطیه فردگرایانه آمریکای ها که اتفاقا مورد نقد بسیاری از بزرگترین جامعه شناسان آمریکایی نیز بوده است؛ یکی از علل اصلی از بین رفتن بنیادهای نهاد خانواده است. با افزایش روند فردگرایی در جامعه آمریکا، به نظر می رسد که سرعت این از هم گسستگی نهاد خانواده نیز روز به روز افزایش یابد.
[۱]. Pew Research Center, October 2014, “Emerging and Developing Economies Much More Optimistic than Rich Countries about the Future”
[۲]. Pew Research Center, October 2014, “Emerging and Developing Economies Much More Optimistic than Rich Countries about the Future”
[۳] .https://news.gallup.com/poll/159716/americans-consider-individual-freedoms-nation-top-virtue.aspx
[۴]. http://www.socialcapitalgateway.org/content/paper/putnam-r-d-1995-bowling-alone-americas-declining-social-capital-journal-democracy-6-1-
[۵]. https://www.bls.gov/news.release/union2.nr0.htm
[۶]. https://www.theatlantic.com/business/archive/2013/11/the-slow-death-of-traditional-families-in-america/281904/