مترجم: هادی قربا نیار
تصاویر دردناک از مأموران اسبسوار گشت مرزی[۳] که در حال حمله به سمت مردان و زنان غیرمسلح اهل هائیتی هستند، بسیاری از آمریکاییها ازجمله رئیس جمهور جو بایدن[۴] را در ماه گذشته، به شوک فروبرد. جن ساکی[۵] سخنگوی کاخ سفید گفت: «رئیسجمهور معتقد است که تصاویر و عکسها وحشتناک هستند. آنها نمایانگر هویت ما بهعنوان یک کشور نیستند». بسیاری از دموکراتها در دولت ترامپ، استدلال مشابهی را مطرح نموده و مجموعهای از سیاستهای خشن ضد مهاجران، مانند ممنوعیت ورود مسلمانان و جداسازی فرزندان از خانواده هایشان را با ذکر اینکه «ما اینگونه نیستیم» و «این رفتارها نشانگر آمریکا نیست»، محکوم کردند. با این حال، عجیب است که دولت بایدن، علیرغم وعدههای رقابتهای انتخاباتی با آهنگی کُند به دنبال رفع محدودیتهای وضعشده توسط ترامپ بر مهاجرت است. آقای بایدن اجرای قانون سلامت عمومی را ادامه داد و این کار، اخراج فوری مهاجران در مرزهای آمریکا- مکزیک را ممکن میسازد. همچنین، دولت او پایینترین تعداد پناهندگان از زمان تصویب قانون مهاجران[۶] در سال ۱۹۸۰ را -که بر اساس آن، مهاجران اجازه ورود به ایالاتمتحده پیدا کردهاند- مدیریت میکند؛ مجموع آنها فقط ۱۱۴۵۵ نفر در سال مالی ۲۰۲۱ است.
حقیقت این است که اخراج گسترده مردم غیر سفیدپوست از کشور و قوانین منع پذیرش مهاجران بر اساس ملیت، دین یا نژاد، نمونه کامل معنای آمریکایی بودن هستند. ایالاتمتحده از همان ابتدا بر مبنای دوگانه مهاجرت آزاد برای سفیدها از اروپای شمالی[۷] و مادون انگاری نژادی و همچنین، عدم اجازه ورود به بردگان آفریقایی، آمریکایی بومی و درنهایت، مهاجران از سایر نقاط جهان، بنا شده است. در سالهای پس از جنگ انقلاب آمریکا[۸]، حکومتهای نوپا همچنان به استثمار بردگان ادامه داده و ساکنان سفیدپوست بیشتری از اروپا را به خدمت گرفتند. طرد و تبعیض نژادی برای اولین بار در قانون تابعیت سال ۱۷۹۰،[۹] نهادینه شد که بر اساس آن، شهروندی محدود شد به «هر خارجی که یک مرد سفیدپوست آزاد است».
در اواسط دهه ۱۸۰۰ میلادی، تب طلا و الحاق کالیفرنیا[۱۰] به آمریکا، موجب گشایش مسیرهای مهاجرتی جدید از چین گردید که این مسئله، موجی از ترس های ضد مهاجران را به راه انداخت. در کلماتی که امروزه توسط حزب جمهوریخواه بیان میشود، مهاجران چینی بهعنوان یک نیروی «تهاجمی غیرمسلح» که میتواند جایگزین آمریکایی های سفید شود، توصیف شدند که شغلها را از آنِ خود کرده و بیماری و دارو را نیز برای مردم با خود میآورند. در مقابل، ایالاتمتحده اولین محدودیت های ملی بر مهاجرت آزاد را وضع کرد؛ بر اساس قانون مهاجرت سال ۱۸۷۵[۱۱]، ورود زنان آسیایی به آمریکا ممنوع بوده است و همچنین، قانون ممانعت از ورود چینیها،[۱۲] مانع ورود تمامی مهاجران چینی به این کشور شد. کمی بعد، زنجیرهای از قوانین جدید که محدودکننده ورود ملیتهای مختلف به ایالاتمتحده هستند، تصویب شدند. تئودور روزولت[۱۳] اظهار داشته است که به یمن نرخ زادوولد پایین سفیدپوست ها، محدودیت ها برای جلوگیری از آنچه او «خودکشی نژاد» میخواند، ضروری بودند. در سال ۱۹۰۷، وی توافق شفاهی[۱۴] با ژاپن را امضاء کرد که بر اساس آن، ورود مهاجران ژاپنی به آمریکا، با محدودیت مواجه میشد. قانون مهاجرت ۱۹۱۷، یک منطقه ممنوعه آسیا[۱۵] ایجاد کرد که از خاورمیانه تا جنوب شرق آسیا را در برمیگرفت. قانون مهاجرت سال ۱۹۲۴،[۱۶] باعث شد رقم کل مهاجرانی که مجاز به ورود به آمریکا در هرسال هستند، بیشتر کاهش یابد و همچنین، سهمیه های دائمی مشخصی را تعیین کرد تا از مهاجران اروپای غربی و شمالی حمایت شود.
البته مضاف بر ممنوعیت مهاجرت، تلاش هایی نیز در سرتاسر این دوره برای کنار گذاشتن و از بین بردن مردم غیر سفیدپوست ساکن در این کشور انجام شد. در سال ۱۸۱۶، گروهی از آمریکایی های سفیدپوست، انجمن استعمار آمریکا[۱۷] را تأسیس کردند تا سیاهپوستانی که آزاد متولد شده بودند و همچنین، بردگان آزادشده را به آفریقا منتقل کنند. قانون لیبریای بزرگتر[۱۸] سال ۱۹۳۹ -که در کنگره تصویب نشد- پیشنهاد اخراج ۱۲ میلیون آفریقایی آمریکایی به لیبریا را مطرح کرد. مهاجران چینی در سرتاسر غرب آمریکایی، محکوم به تحمل حملات خشونتبار بوده و از شهرها، بیرون رانده میشدند. اقدامی که باعث فرار بسیاری به مکزیک، کانادا یا بازگشت به چین شد. از اواخر دههی ۱۸۰۰ میلادی، سوارکاران در مسیرهای مهاجرتی که به «گارد اسبسوار» مشهور بودند یا بازرسان چینی، در سرتاسر شهرهای مرزی رفتوآمد میکردند تا مدارک مهاجران چینی را بررسی نمایند. گشت مرزی در سال ۱۹۲۴ ایجاد شد تا سهمیه ملیتهای خاص برای ورود به کشور را اجرا نماید.
سیاست های مهاجرتی نژادپرستانه آمریکا بعد از جنبش حقوق مدنی، مورد موشکافی مداوم قرار گرفت. اگرچه قانون تابعیت سال ۱۷۹۰، حقوق تابعیت را به «افراد از تبار آفریقایی» نیز تعمیم داد اما محدودیتهای شهروندی نژادی تا قبل از سال ۱۹۵۲ بهصورت کامل از بین نرفتند. سهمیههای برخی ملیتها نیز در سال ۱۹۶۵ برداشته شد. با وجود این، حامیان تغییر به منتقدان اطمینان دادند که ویژگی سفیدپوست بودن کشور، تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت. سناتور ادوارد کندی[۱۹] از ماساچوست[۲۰] در آن سال اظهار داشت که «شهرهای ما با سیلی از جمعیتهای میلیونی مهاجران در هرسال مواجه نخواهد شد و ترکیب قومیتی این کشور، به هم نمیخورد». هرچند مشخص شد که وعده کندی دروغ است؛ مواد قانون سال ۱۹۶۵، منجر به مهاجرت گوناگون بیشتر به ایالاتمتحده گردید. با وجود اینکه آن قانون هنوز هم در حال اجرا است، سیاستمداران در هر دو جناح، اجرای قانون در مرز را گسترش و سرکوب مهاجران بدون مدرک شناسایی را نیز افزایش دادهاند. دونالد ترامپ[۲۱] سیاستهای ضد مهاجرتی را یک سنگ بنا برای ریاست جمهوری خود قرارداد و بر اساس مطالعه دانشگاه استنفورد[۲۲]، بیش از ۱۰۰۰ تغییر را اعمال کرد که باعث شد، مهاجرت به آمریکا دشوارتر گردد.
بسیاری از طرحهای بایدن در رقابتهای انتخاباتی، حاکی از یک راه متفاوت روبه جلو بود، حتی با اینکه این دولت، هنوز این روند را تکمیل نکرده است. برنامه مهاجرتی آقای بایدن در کنگره، معطل مانده است، اما او میتواند بیشتر هدف خود را بهتنهایی پیش ببرد. بایدن میتواند بهسرعت، سهمیه مهاجران را افزایش دهد و آن را به سقفی بالاتر از عدد موجود -که ۱۲۵۰۰۰ است- برساند و همچنین، تلاش کند برای اطمینان از اینکه تمامی این ظرفیت، به کار گرفته شود. رئیس جمهور قادر است تا به شکل یکجانبه استفاده از وضعیت حفاظت شده موقت و آزادی مشروط را توسعه دهد تا بدینوسیله، موانعی که موجب میشوند، مردم حاضر در ایالاتمتحده، نتوانند برای دریافت گرین کارت اقدام کنند، برطرف شود. البته مشکل اینجا است که آقای بایدن، تاکنون تمایل کمی برای هزینه کردن سرمایه سیاسی بهمنظور جلب حمایت برای ایجاد تغییراتی که در رقابتهای انتخاباتی وعده داده بود، از خود نشان داده است.
در طولانیمدت، ۷۵ درصد از آمریکاییهایی که اعتقاد داشتند ایالاتمتحده، ملتی از مهاجران است، باید با این واقعیت دستوپنجه نرم کنند که در بیشتر بخشهای تاریخ، قوانین این کشور، دال بر این بوده است که فقط مهاجران سفیدپوست، میتوانند وارد آمریکا شوند. محدودیت های مهاجرتی، از قانون منع ورود چینی ها گرفته تا ممنوعیت ورود مسلمانان، همگی مکانیزمی برای حفاظت از یک دیدگاه ناپایدار از یک کشور سفید بوده است. آیا آمریکایی ها هنوز هم باور دارند که ما ملتی از مهاجران هستیم؟ اگر ما چنین نظری داریم و حقیقتاً میخواهیم به این آرمان برسیم، پس نیاز است که موانع بیشتری از سر راه مهاجرت برداشته شود و همچنین، جانبداری صریح یا ضمنی نژادی از آنهایی که اجازه ورودشان را میدهیم، باید پایان بپذیرد.
اگرچه امروزه زبان ضد مهاجرتی حزب جمهوریخواه و خشونت در مرزها، ممکن است برخی آمریکاییها را ناراحت کند اما این، دقیقاً روش برخورد آمریکا با مهاجران غیر سفیدپوست در طول تاریخ است؛ این ذات ما است. سؤال این است که آیا این، همان هویت و روش آینده ما نیز است یا خیر؟
برای مشاهده اصل مقاله کلیک کنید
[۱] Reece Jones
[۲] Facing Up to the Racist Legacy of America’s Immigration Laws
[۳] Border Patrol
[۴] Biden
[۵] Jen Psaki
[۶] Refugee Act
[۷] Northern Europe
[۸] Revolutionary War
[۹] Naturalization Act of 1790
[۱۰] California
[۱۱] Page Act of 1875
[۱۲] Chinese Exclusion Act of 1882
[۱۳] Theodore Roosevelt
[۱۴] Gentleman’s Agreement
[۱۵] Asiatic Barred Zone
[۱۶] Immigration Act of 1924
[۱۷] American Colonization Society
[۱۸] Greater Liberia Act
[۱۹] Edward M. Kennedy
[۲۰] Massachusetts
[۲۱] Donald Trump
[۲۲] Stanford