نژادپرستانه: قوانین ذاتی در آمریکا

نژادپرستانه: قوانین ذاتی در آمریکا

ریس جونز[1] بیش از 20 سال در مورد مهاجرت تحقیق کرده است و نویسنده کتاب «مرزهای سفید: تاریخ نژاد و مهاجرت در ایالات متحده از ممنوعیت ورود کارگران چینی تا دیوارهای مرزی» یادداشتی با عنوان «مواجهه با میراث نژادپرستانه قوانین مهاجرتی آمریکا»[2] در 28 اکتبر 2021 در نشریه نیویورک تایمز منتشر کرده بر این باور است که اگرچه امروزه زبان ضد مهاجرتی حزب جمهوری‌خواه و خشونت در مرزها، ممکن است برخی آمریکایی‌ها را ناراحت کند، اما نژادپرستی ذات آمریکایی‌ها با مهاجران غیر سفیدپوست در طول تاریخ است.

مترجم: هادی قربا نیار

تصاویر دردناک از مأموران اسب‌­سوار گشت مرزی[۳] که در حال حمله به سمت مردان و زنان غیرمسلح اهل هائیتی هستند، بسیاری از آمریکایی‌­ها ازجمله رئیس ­جمهور جو بایدن[۴] را در ماه گذشته، به شوک فروبرد. جن ساکی[۵] سخنگوی کاخ سفید گفت: «رئیس­‌جمهور معتقد است که تصاویر و عکس­ها وحشتناک هستند. آن­ها نمایانگر هویت ما به‌عنوان یک کشور نیستند». بسیاری از دموکرات­‌ها در دولت ترامپ، استدلال مشابهی را مطرح نموده و مجموعه‌­ای از سیاست­‌های خشن ضد مهاجران، مانند ممنوعیت ورود مسلمانان و جداسازی فرزندان از خانواده ­هایشان را با ذکر اینکه «ما این‌گونه نیستیم» و «این رفتارها نشان­گر آمریکا نیست»، محکوم کردند. با این حال، عجیب است که دولت بایدن، علیرغم وعده­‌های رقابت­‌های انتخاباتی با آهنگی کُند به دنبال رفع محدودیت­‌های وضع‌­شده توسط ترامپ بر مهاجرت است. آقای بایدن اجرای قانون سلامت عمومی را ادامه داد و این کار، اخراج فوری مهاجران در مرزهای آمریکا- مکزیک را ممکن می­سازد. همچنین، دولت او پایین‌ترین تعداد پناهندگان از زمان تصویب قانون مهاجران[۶] در سال ۱۹۸۰ را -که بر اساس آن، مهاجران اجازه­ ورود به ایالات‌متحده پیدا کرده­‌اند- مدیریت می­کند؛ مجموع آن­ها فقط ۱۱۴۵۵ نفر در سال مالی ۲۰۲۱ است.

حقیقت این است که اخراج گسترده مردم غیر سفیدپوست از کشور و قوانین منع پذیرش مهاجران بر اساس ملیت، دین یا نژاد، نمونه­ کامل معنای آمریکایی بودن هستند. ایالات‌متحده از همان ابتدا بر مبنای دوگانه­ مهاجرت آزاد برای سفیدها از اروپای ­شمالی[۷] و مادون ­انگاری نژادی و همچنین، عدم اجازه­ ورود به بردگان آفریقایی، آمریکایی بومی و درنهایت، مهاجران از سایر نقاط جهان، بنا شده است. در سال­‌های پس از جنگ انقلاب آمریکا[۸]، حکومت­‌های نوپا همچنان به استثمار بردگان ادامه داده و ساکنان سفیدپوست بیشتری از اروپا را به خدمت گرفتند. طرد و تبعیض نژادی برای اولین بار در قانون تابعیت سال ۱۷۹۰،[۹] نهادینه شد که بر اساس آن، شهروندی محدود شد به «هر خارجی که یک مرد سفیدپوست آزاد است».

در اواسط دهه­ ۱۸۰۰ میلادی، تب طلا و الحاق کالیفرنیا[۱۰] به آمریکا، موجب گشایش مسیرهای مهاجرتی جدید از چین گردید که این مسئله، موجی از ترس ­های ضد مهاجران را به راه انداخت. در کلماتی که امروزه توسط حزب جمهوری­خواه بیان می­شود، مهاجران چینی به‌عنوان یک نیروی «تهاجمی غیرمسلح» که می­تواند جایگزین آمریکایی­ های سفید شود، توصیف شدند که شغل­‌ها را از آنِ خود کرده و بیماری و دارو را نیز برای مردم با خود می­آورند. در مقابل، ایالات‌متحده اولین محدودیت­ های ملی بر مهاجرت آزاد را وضع کرد؛ بر اساس قانون مهاجرت سال ۱۸۷۵[۱۱]، ورود زنان آسیایی به آمریکا ممنوع بوده است و همچنین، قانون ممانعت از ورود چینی‌ها،[۱۲] مانع ورود تمامی مهاجران چینی به این کشور شد. کمی بعد، زنجیره­ای از قوانین جدید که محدودکننده­ ورود ملیت‌های مختلف به ایالات‌متحده هستند، تصویب شدند. تئودور روزولت[۱۳] اظهار داشته است که به یمن نرخ زادوولد پایین سفیدپوست ­ها، محدودیت­ ها برای جلوگیری از آنچه او «خودکشی نژاد» می­خواند، ضروری بودند. در سال ۱۹۰۷، وی توافق شفاهی[۱۴] با ژاپن را امضاء کرد که بر اساس آن، ورود مهاجران ژاپنی به آمریکا، با محدودیت مواجه می­شد. قانون مهاجرت ۱۹۱۷، یک منطقه ممنوعه آسیا[۱۵] ایجاد کرد که از خاورمیانه تا جنوب شرق آسیا را در برمی‌گرفت. قانون مهاجرت سال ۱۹۲۴،[۱۶] باعث شد رقم کل مهاجرانی که مجاز به ورود به آمریکا در هرسال هستند، بیشتر کاهش یابد و همچنین، سهمیه ­های دائمی مشخصی را تعیین کرد تا از مهاجران اروپای غربی و شمالی حمایت شود.

البته مضاف بر ممنوعیت مهاجرت، تلاش­ هایی نیز در سرتاسر این دوره برای کنار گذاشتن و از بین بردن مردم غیر سفیدپوست ساکن در این کشور انجام شد. در سال ۱۸۱۶، گروهی از آمریکایی­ های سفیدپوست، انجمن استعمار آمریکا[۱۷] را تأسیس کردند تا سیاه­پوستانی که آزاد متولد شده بودند و همچنین، بردگان آزادشده را به آفریقا منتقل کنند. قانون لیبریای بزرگ­تر[۱۸] سال ۱۹۳۹ -که در کنگره تصویب نشد- پیشنهاد اخراج ۱۲ میلیون آفریقایی آمریکایی به لیبریا را مطرح کرد. مهاجران چینی در سرتاسر غرب آمریکایی، محکوم به تحمل حملات خشونت‌بار بوده و از شهرها، بیرون رانده می­شدند. اقدامی که باعث فرار بسیاری به مکزیک، کانادا یا بازگشت به چین شد. از اواخر دهه­ی ۱۸۰۰ میلادی، سوارکاران در مسیرهای مهاجرتی که به «گارد اسب­سوار» مشهور بودند یا بازرسان چینی، در سرتاسر شهرهای مرزی رفت‌وآمد می­کردند تا مدارک مهاجران چینی را بررسی نمایند. گشت مرزی در سال ۱۹۲۴ ایجاد شد تا سهمیه­ ملیت‌های خاص برای ورود به کشور را اجرا نماید.

سیاست­ های مهاجرتی نژادپرستانه­ آمریکا بعد از جنبش حقوق مدنی، مورد موشکافی مداوم قرار گرفت. اگرچه قانون تابعیت سال ۱۷۹۰، حقوق تابعیت را به «افراد از تبار آفریقایی» نیز تعمیم داد اما محدودیت‌­های شهروندی نژادی تا قبل از سال ۱۹۵۲ به‌صورت کامل از بین نرفتند. سهمیه­­‌های برخی ملیت‌ها نیز در سال ۱۹۶۵ برداشته شد. با وجود این، حامیان تغییر به منتقدان اطمینان دادند که ویژگی سفیدپوست بودن کشور، تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت. سناتور ادوارد کندی[۱۹] از ماساچوست[۲۰] در آن سال اظهار داشت که «شهرهای ما با سیلی از جمعیت­‌های میلیونی مهاجران در هرسال مواجه نخواهد شد و ترکیب قومیتی این کشور، به هم نمی‌خورد». هرچند مشخص شد که وعده کندی دروغ است؛ مواد قانون سال ۱۹۶۵، منجر به مهاجرت گوناگون بیشتر به ایالات‌متحده گردید. با وجود اینکه آن قانون هنوز هم در حال اجرا است، سیاست­مداران در هر دو جناح، اجرای قانون در مرز را گسترش و سرکوب مهاجران بدون مدرک شناسایی را نیز افزایش داده­اند. دونالد ترامپ[۲۱] سیاست­های ضد مهاجرتی را یک سنگ بنا برای ریاست­ جمهوری خود قرارداد و بر اساس مطالعه­ دانشگاه استنفورد[۲۲]، بیش از ۱۰۰۰ تغییر را اعمال کرد که باعث شد، مهاجرت به آمریکا دشوارتر گردد.

بسیاری از طرح­های بایدن در رقابت­های انتخاباتی، حاکی از یک راه متفاوت روبه­ جلو بود، حتی با اینکه این دولت، هنوز این روند را تکمیل نکرده است. برنامه­ مهاجرتی آقای بایدن در کنگره، معطل مانده است، اما او می‌تواند بیشتر هدف خود را به‌تنهایی پیش ببرد. بایدن می­تواند به‌سرعت، سهمیه­ مهاجران را افزایش دهد و آن را به سقفی بالاتر از عدد موجود -که ۱۲۵۰۰۰ است- برساند و همچنین، تلاش کند برای اطمینان از اینکه تمامی این ظرفیت،­ به کار گرفته شود. رئیس ­جمهور قادر است تا به شکل یک­جانبه استفاده از وضعیت حفاظت شده موقت و آزادی مشروط را توسعه دهد تا بدین‌وسیله، موانعی که موجب می­شوند، مردم حاضر در ایالات‌متحده، نتوانند برای دریافت گرین کارت اقدام کنند، برطرف شود. البته مشکل اینجا است که آقای بایدن، تاکنون تمایل کمی برای هزینه کردن سرمایه سیاسی به‌منظور جلب حمایت برای ایجاد تغییراتی که در رقابت‌های انتخاباتی وعده داده بود، از خود نشان داده است.

در طولانی‌مدت، ۷۵ درصد از آمریکایی‌هایی که اعتقاد داشتند ایالات‌متحده، ملتی از مهاجران است، باید با این واقعیت دست‌وپنجه نرم کنند که در بیشتر بخش­های تاریخ، قوانین این کشور، دال بر این بوده است که فقط مهاجران سفیدپوست، می­توانند وارد آمریکا شوند. محدودیت­ های مهاجرتی، از قانون منع ورود چینی­ ها گرفته تا ممنوعیت ورود مسلمانان، همگی مکانیزمی برای حفاظت از یک دیدگاه ناپایدار از یک کشور سفید بوده است. آیا آمریکایی ­ها هنوز هم باور دارند که ما ملتی از مهاجران هستیم؟ اگر ما چنین نظری داریم و حقیقتاً می‌خواهیم به این آرمان برسیم، پس نیاز است که موانع بیشتری از سر راه مهاجرت برداشته شود و همچنین، جانب‌داری صریح یا ضمنی نژادی از آن­هایی که اجازه­ ورودشان را می­دهیم، باید پایان بپذیرد.

اگرچه امروزه زبان ضد مهاجرتی حزب جمهوری­خواه و خشونت در مرزها، ممکن است برخی آمریکایی‌­ها را ناراحت کند اما این، دقیقاً روش برخورد آمریکا با مهاجران غیر سفیدپوست در طول تاریخ است؛ این ذات ما است. سؤال این است که آیا این، همان هویت و روش آینده­ ما نیز است یا خیر؟

برای مشاهده اصل مقاله کلیک کنید


[۱] Reece Jones

[۲] Facing Up to the Racist Legacy of America’s Immigration Laws

[۳] Border Patrol

[۴] Biden

[۵] Jen Psaki

[۶] Refugee Act

[۷] Northern Europe

[۸] Revolutionary War

[۹] Naturalization Act of 1790

[۱۰] California

[۱۱] Page Act of 1875

[۱۲] Chinese Exclusion Act of 1882

[۱۳] Theodore Roosevelt

[۱۴] Gentleman’s Agreement

[۱۵] Asiatic Barred Zone

[۱۶] Immigration Act of 1924

[۱۷] American Colonization Society

[۱۸] Greater Liberia Act

[۱۹] Edward M. Kennedy

[۲۰] Massachusetts

[۲۱] Donald Trump

[۲۲] Stanford