مترجم: هادی قربانیار
قانون اينارا شامل مجموعهای از الزامات و مجوزهای دورهای میشد که قوّه مجریه، باید نسبت به موضوع پایبندی ایران به توافق، آن را آماده كند. علاوه بر آن (آن چیزی که پیامد ناچیز دارد، زیرا توافق امضاء شده بود)، تبصرهاي در قانون اينارا وجود دارد که رئیس جمهور را ملزم میکند تا هرگونه توافق با ايران در موضوع هسته ای را برای یک دوره بازبینی سیروزه، به کنگره ارسال کند. در این زمان، اگر كنگره يك قطعنامه مشترك مبني بر مخالفت را تصويب كند، در آن صورت، اختیار رئیس جمهور برای لغو تحریمهاي ایران به دلیل توافق، بی اثر خواهد شد. اساساً قانون اينارا به کنگره، قدرت وتو در قبال برجام یا هرگونه توافق جدید و اصلاحشده با ایران را بخشید. آنچه از نظر قانونی و حقوقی مبهم باقیمانده، این است که اگر ایالاتمتحده و ایران، هر دو به پایبندی به نسخه اصلی برجام بازگردند، چه اتفاقی میافتد؟ آیا این کار، یک «توافق جدید» را شکل میدهد که مستلزم تأیید کنگره است؟ از نظر قانونی، این مسئله روشن نیست. از نظر سیاسی نیز تصور این مسئله، دشوار است که دولت بایدن از نظارت کنگره در موضوعی با چنین اختلاف شدید سیاسی طفره برود. در ماه می، مذاکره کننده ارشد بایدن، راب مالی[۱]، به کمیته روابط خارجی سنا،[۲] گزارش داد که هرگونه توافقی که دولت به آن دست پیدا کند، بر اساس قانون اينارا به کنگره ارائه خواهد شد و از آن زمان، بازه زمانی سیروزه آغاز شد که کنگره، این امکان را یافت تا با تصويب يك قطعنامه مشترك، توافق را ملغی کند. درواقع، اگر توافق، حاصل و برای بازنگری به کنگره نيز ارائه شود، آیا باقی خواهد ماند؟ پاسخ کوتاه و حتی پايدار، وقتی طرف ما قوّه مقننه باشد، عبارت است از احتمالاً كه البته دردناک خواهد بود. هر سناتوری میتواند تصويب یک قطعنامه مشترک را پیشنهاد کند، اگرچه برای تصویب، به ۶۰ رأی نیاز دارد. ممکن است که آراء منفی در کار نباشد، اما هر تعداد رأی، یقیناً نزدیکتر به آراء مخالف با نسخه اصلي برجام در سال ۲۰۱۵ خواهد بود که در آن، سنای تحت هدایت جمهوریخواهان، نتوانست ۶۰ رأی لازم برای تصویب قطعنامه را جمع کند. سناتور باب منندز[۳]، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، یکی از افرادی است که از دیرباز نسبت به توافق، سوءظن داشته و علناً از روند مذاکرات برای بازگشت به برجام، انتقاد کرده است.
تصور روزافزون همگاني مبنی بر اینکه ایران در حال وقتکُشی است یا تلاش میکند تا فعالیتهای اعلام نشده هسته ای خود را مخفی نماید، میتواند محرکی برای احساسات و گرایشهای ضدبرجامی باشد؛ و اگر توافق از سنا عبور کند، در مجلس نمایندگان،[۴] دارای امتیاز خواهد بود، آنهم به این معنا که این نهاد، مجبور است تا درباره آن، اعلام نظر کند؛ بنابراین، اگر از سنا عبور کند، مجلس نمایندگان چه میگوید؟ در دورهای از انتخابات که در آن بسیاری از کرسی های میانهروها در مجلس برای همگان فراهم بود، مجلس نمایندگان این امکان را داشت تا قطعنامه مشترک علیه توافق را تصویب کند. در ماه آوریل، ۱۸ نفر از دموکراتهای مجلس با امضای یک نامه درباره بازگشت به برجام، ابراز نگرانی کردند که پنج نفر از آنها، نیاز دیدند که یک کنفرانس خبری در این رابطه نیز برگزار شود. ۱۸ دموکراتی که با جمهوری خواهان رأی میدهند، بیشتر از تعداد رأی کافی برای تصویب یک قطعنامه در مجلس نمایندگان است، جایی که فقط به یک اکثریت ساده و بیقیدوشرط نیاز است.
باوجوداین، اگر در مجلس نمایندگان و سنا، قطعنامه تصویب شود، رئیس جمهور میتواند آن را وتو کند. ملغی ساختن وتو، مستلزم جلب نظر اکثریت دو سومی از هر دو مجالس کنگره است؛ ۶۷ سناتور و ۲۹۰ نماینده. در این مرحله است که کنگره، تقریباً بهطور قطعی هیچ وتویی برای لغو وتوی دیگر ندارد و این موضوع، ایالاتمتحده را قادر می سازد تا به توافق بازگردد. در سال ۲۰۱۵، شرایط مشابهی رقم خورد، زمانی که ۲۵ دموکرات، توافق را وتو کردند ولی درنهایت، تعدادشان برای لغو یک وتوی احتمالی، به حد نصاب نرسید. پس از بحثها و دعواهای فراوان حقوقی، قانونی و همچنین، سیاسی سازی ادامهدار سیاست ما در قبال ایران، آمریکا میتواند به برجام بازگردد. البته رنج سیاسی که با این فرآیند همراه است، هزینهبر خواهد بود. قطبی سازی ادامهدار سیاست در قبال ایران در سیاست داخلی آمریکا، باعث میشود تا جعبهابزار سیاست خارجی این کشور، بیشتر با مانع روبرو شود و توانایی واشنگتن برای مشکل اساسی محدود گردد؛ چگونه ایران را از دستیابی به سلاح هستهای بازداریم؟
اکنون تردید کمی وجود دارد، مبنی بر اینکه به دلیل تصمیماتی که در دولت قبلی گرفته شده است، ما به این نقطه رسیده ایم، تصمیماتی که بهخوبی در ملاحظات سیاسی داخلی، بازتاب خواهند داشت. اگرچه بازگشت به توافق از نظر سیاسی، امری است که پذیرش آن دشوار باشد، اما هنوز بهترین گزینه برای بازداشتن ایران از ساخت سلاح هسته ای در آینده نزدیک محسوب میشود. «طرح فشار حداکثری» که توسط رئیس جمهور ترامپ و متعاقب خروج او از برجام در سال ۲۰۱۸ اجرا شد، نتوانست ایران را به اعطای امتیازات بیشتر وادار سازد. این سیاست، فرصت و زمینه کافی و لازم برای موفقیت را داشت و حتی شانس نیز با آن یار بود؛ همه گیری بیماری کرونا، بهعنوان یک عامل و نیروی تسریع کننده و فشار آور عمل کرد که ایران را از نظر اقتصادی با یک بحران شدید مواجه ساخت، اما باوجوداین، تهران همچنان به پیشبرد برنامه هستهای، موشکی و پهپادی، حمایت از تروریست ها و جنگجویان نیابتی و تهدیدها برای آزادی عمل کشتی ها در عرصه دریا ادامه میدهد. هزینه خروج از برجام، احتمالاً برای ما از دست رفتن ارزشمندترین کالا و سود بوده است؛ زمان. اکنون که وقت گذشته و ما نیز گزینه دیگری نداریم، دشوار است که بگوییم چه راه بهتری وجود دارد. اجازه دهید تا کنگره به این موضوع فکر کند.
منبع: https://thehill.com/opinion/international/3605776-the-greatest-obstacle-to-returning-to-the-iran-deal-isnt-iran-its-congress/
نویسنده: جاناتان لرد[۵]
[۱] Rob Malley
[۲] Senate Foreign Relations Committee
[۳] Bob Menendez
[۴] House
[۵] Jonathan Lord