بزرگ‌ترین مانع براي بازگشت به توافق با ایران، كنگره است نه ايران

بزرگ‌ترین مانع براي بازگشت به توافق با ایران، كنگره است نه ايران

جاناتان لرد پژوهشگر موسسه مطالعاتی دهیل ، در متنی با عنوان کنگره بزرگترین مانع برای توافق با ایران در خصوص روند مذاکرات ایالات متحده با ایران مینویسد: از زمان پیروزی در انتخابات، ریاست‌جمهوری بایدن در تلاش است تا دوباره به توافق با ایران مشهور به برجام -که رئیس‌جمهور ترامپ در سال 2018 از آن خارج شده بود- بازگردد. گزارش‌های خبری ماه‌هاي گذشته، ابتدا خبر از بازگشت به این توافق دادند، سپس امكان آن تكذيب شد، اما دوباره حصول آن، نزدیک شمرده شد. ابهام در این فرآیند و تردید درباره اینکه تهران، درنهایت چه چیزی می‌خواهد یا با چه چیزی، می‌تواند موافقت کند، موجب افزايش ترديدها نسبت به این شد كه آیا توافقي در كار خواهد بود یا خیر؟ فراتر از جزئیات توافقی که طرفین، مشغول بحث درباره آن هستند، دشوار است که تصوّر کنیم، چه منفعت پایداری برای ایران در اعلام موافقت با توافقی وجود دارد که آن‌چنان در سیاست آمریکا، سیاسی شده که احتمال مي‌رود هر جانشین جمهوری‌خواه فرضی برای بایدن-که اکنون میزان محبوبیت او، حدود 40 درصد است- روز رسيدن به جايگاه ریاست‌جمهوری، از آن خارج شود. البته اگر ما فعلاً اين ديدگاه را كه تیم‌های مذاکره‌کننده، می‌توانند در غلبه بر تردیدها و اختلافات موفق شوند، كنار بگذاريم، آنچه در واشنگتن از نظر قانونی و حقوقی باید پیگیری شود، موجب پیچیدگی بیشتر روند بازگشت به توافق می‌شود؛ درواقع، کنگره نقش مهمي را ايفا مي‌كند. درحالی‌که دولت اوباما در سال 2015، مشغول بحث و گفتگو درباره توافق بود، کنگره قانون اينارا را تصويب و رئیس‌جمهور نیز آن را امضاء کرد که این قانون به کنگره، امکان نظارت بر برجام را مي‌داد.

مترجم: هادی قربانیار

قانون اينارا شامل مجموعه‌­ای از الزامات و مجوزهای دوره­ای می­‌شد که قوّه مجریه، باید نسبت به موضوع پایبندی ایران به توافق، آن را آماده كند. علاوه بر آن (آن چیزی که پیامد ناچیز دارد، زیرا توافق امضاء شده بود)، تبصره­اي در قانون اينارا وجود دارد که رئیس­ جمهور را ملزم می­‌کند تا هرگونه توافق با ايران در موضوع هسته­ ای را برای یک دوره بازبینی سی‌روزه، به کنگره ارسال کند. در این زمان، اگر كنگره يك قطعنامه مشترك مبني بر مخالفت را تصويب كند، در آن صورت، اختیار رئیس­ جمهور برای لغو تحریم­‌هاي ایران به دلیل توافق، بی­ اثر خواهد شد. اساساً قانون اينارا به کنگره، قدرت وتو در قبال برجام یا هرگونه توافق جدید و اصلاح­شده با ایران را بخشید. آنچه از نظر قانونی و حقوقی مبهم باقی‌مانده، این است که اگر ایالات‌متحده و ایران، هر دو به پایبندی به نسخه اصلی برجام بازگردند، چه اتفاقی می­افتد؟ آیا این کار، یک «توافق جدید» را شکل می‌­دهد که مستلزم تأیید کنگره است؟ از نظر قانونی، این مسئله روشن نیست. از نظر سیاسی نیز تصور این مسئله، دشوار است که دولت بایدن از نظارت کنگره در موضوعی با چنین اختلاف شدید سیاسی طفره برود. در ماه می، مذاکره­ کننده ارشد بایدن، راب مالی[۱]، به کمیته روابط خارجی سنا،[۲] گزارش داد که هرگونه توافقی که دولت به آن دست پیدا کند، بر اساس قانون اينارا به کنگره ارائه خواهد شد و از آن زمان، بازه زمانی سی‌روزه آغاز شد که کنگره، این امکان را یافت تا با تصويب يك قطعنامه مشترك، توافق را ملغی کند. درواقع، اگر توافق، حاصل و برای بازنگری به کنگره نيز ارائه شود، آیا باقی خواهد ماند؟ پاسخ کوتاه و حتی پايدار، وقتی طرف ما قوّه مقننه باشد، عبارت است از احتمالاً كه البته دردناک خواهد بود. هر سناتوری می­تواند تصويب یک قطعنامه مشترک را پیشنهاد کند، اگرچه برای تصویب، به ۶۰ رأی نیاز دارد. ممکن است که آراء منفی در کار نباشد، اما هر تعداد رأی، یقیناً نزدیک­تر به آراء مخالف با نسخه اصلي برجام در سال ۲۰۱۵ خواهد بود که در آن، سنای تحت هدایت جمهوری­‌خواهان، نتوانست ۶۰ رأی لازم برای تصویب قطعنامه را جمع­ کند. سناتور باب منندز[۳]، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، یکی از افرادی است که از دیرباز نسبت به توافق، سوء­ظن داشته و علناً از روند مذاکرات برای بازگشت به برجام، انتقاد کرده است.

تصور روزافزون همگاني مبنی بر اینکه ایران در حال وقت­‌کُشی است یا تلاش می‌­کند تا فعالیت­‌های اعلام­ نشده هسته ­ای خود را مخفی نماید، می­تواند محرکی برای احساسات و گرایش­‌های ضدبرجامی باشد؛ و اگر توافق از سنا عبور کند، در مجلس نمایندگان،[۴] دارای امتیاز خواهد بود، آن‌هم به این معنا که این نهاد، مجبور است تا درباره آن، اعلام نظر کند؛ بنابراین، اگر از سنا عبور کند، مجلس نمایندگان چه می­‌گوید؟ در دوره­ای از انتخابات که در آن بسیاری از کرسی­ های میانه‌روها در مجلس برای همگان فراهم بود، مجلس نمایندگان این امکان را داشت تا قطعنامه مشترک علیه توافق را تصویب کند. در ماه آوریل، ۱۸ نفر از دموکرات‌­های مجلس با امضای یک نامه­ درباره بازگشت به برجام، ابراز نگرانی کردند که پنج نفر از آن‌ها، نیاز دیدند که یک کنفرانس خبری در این رابطه نیز برگزار شود. ۱۸ دموکراتی که با جمهوری­ خواهان رأی می­‌دهند، بیشتر از تعداد رأی کافی برای تصویب یک قطعنامه در مجلس نمایندگان است، جایی که فقط به یک اکثریت ساده و بی‌قیدوشرط نیاز است.

باوجوداین، اگر در مجلس نمایندگان و سنا، قطع‌نامه تصویب شود، رئیس ­جمهور می­‌تواند آن را وتو کند. ملغی ساختن وتو، مستلزم جلب نظر اکثریت دو سومی از هر دو مجالس کنگره است؛ ۶۷ سناتور و ۲۹۰ نماینده. در این مرحله است که کنگره، تقریباً به‌طور قطعی هیچ وتویی برای لغو وتوی دیگر ندارد و این موضوع، ایالات‌متحده را قادر می­ سازد تا به توافق بازگردد. در سال ۲۰۱۵، شرایط مشابهی رقم خورد، زمانی که ۲۵ دموکرات، توافق را وتو کردند ولی درنهایت، تعدادشان برای لغو یک وتوی احتمالی، به حد نصاب نرسید. پس از بحث­‌ها و دعواهای فراوان حقوقی، قانونی و همچنین، سیاسی سازی ادامه‌­دار سیاست ما در قبال ایران، آمریکا می­تواند به برجام بازگردد. البته رنج سیاسی که با این فرآیند همراه است، هزینه­‌بر خواهد بود. قطبی ­سازی ادامه‌دار سیاست در قبال ایران در سیاست داخلی آمریکا، باعث می­‌شود تا جعبه‌ابزار سیاست خارجی این کشور، بیشتر با مانع روبرو شود و توانایی واشنگتن برای مشکل اساسی محدود گردد؛ چگونه ایران را از دستیابی به سلاح هسته‌­ای بازداریم؟

اکنون تردید کمی وجود دارد، مبنی بر اینکه به دلیل تصمیماتی که در دولت قبلی گرفته شده است، ما به این نقطه رسیده­ ایم، تصمیماتی که به‌خوبی در ملاحظات سیاسی داخلی، بازتاب خواهند داشت. اگرچه بازگشت به توافق از نظر سیاسی، امری است که پذیرش آن دشوار باشد، اما هنوز بهترین گزینه برای بازداشتن ایران از ساخت سلاح هسته­ ای در آینده نزدیک محسوب می­‌شود. «طرح فشار حداکثری» که توسط رئیس ­جمهور ترامپ و متعاقب خروج او از برجام در سال ۲۰۱۸ اجرا شد، نتوانست ایران را به اعطای امتیازات بیشتر وادار سازد. این سیاست، فرصت و زمینه کافی و لازم برای موفقیت را داشت و حتی شانس نیز با آن یار بود؛ همه ­گیری بیماری کرونا، به‌عنوان یک عامل و نیروی تسریع ­کننده و فشار آور عمل کرد که ایران را از نظر اقتصادی با یک بحران شدید مواجه ساخت، اما باوجوداین، تهران همچنان به پیشبرد برنامه هسته‌­ای، موشکی و پهپادی، حمایت از تروریست ­ها و جنگجویان نیابتی و تهدیدها برای آزادی عمل کشتی­ ها در عرصه دریا ادامه می‌­دهد. هزینه خروج از برجام، احتمالاً برای ما از دست رفتن ارزشمندترین کالا و سود بوده است؛ زمان. اکنون که وقت گذشته و ما نیز گزینه­ دیگری نداریم، دشوار است که بگوییم چه راه بهتری وجود دارد. اجازه دهید تا کنگره به این موضوع فکر کند.

منبع: https://thehill.com/opinion/international/3605776-the-greatest-obstacle-to-returning-to-the-iran-deal-isnt-iran-its-congress/

نویسنده: جاناتان لرد[۵]


[۱] Rob Malley

[۲] Senate Foreign Relations Committee

[۳] Bob Menendez

[۴] House

[۵] Jonathan Lord