سید احمد ابوترابی؛ مسئول بخش رصد مرکز مطالعات آمریکا
توقف مذاکرات هستهای
هر گونه مذاکره بیشتر بر سر احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) احتمالاً تأثیر بدی بر هرگونه تلاش ایالاتمتحده و متحدانش خواهد داشت. درآمد مالی حدود ۱ تریلیون دلار تا سال ۲۰۳۰ تحت یک توافقنامه تجدید شده، ایران را قادر میسازد تا هم فشار داخلی و هم فشار خارجی را تحمل کند. برای حمایت کامل از جنبش اعتراضی، کاخ سفید باید روشن کند که همه پیشنهادات کاهش تحریمها برای ایران خارج از میز است. باز نگه داشتن درهای توافق هستهای، معترضان را تضعیف کرده و رژیم را تقویت میکند.
پشتیبانی ارتباطات
حمایتهای دولت بایدن جهت مبارزه با فیلترینگ در ایران، از جمله مواردی است که مورد تاکید نویسندگان این توصیهنامه قرار گرفته است. آنها با اشاره به مجوز عمومی (GL)D-2 که در ماه سپتامبر گذشته توسط دولت و وزارت خزانهداری صادر شد که به «شرکتهای فناوری اجازه میداد تا گزینههای بیشتری از پلتفرمها و خدمات خارج از کشور را به مردم ایران ارائه دهند» خواهان اقدامات بیشتری هستند، از جمله این اقدامات عبارت است از:
۱ـ ارائه اطلاعات به معترضان در مورد حرکت نیروهای امنیتی ایران
دولت بایدن احتمالاً اطلاعاتی را از طریق سیگنالها و تصاویری در اختیار دارد که باید با معترضان ایرانی به اشتراک بگذارد تا به آنها در مورد حرکت همه سرویسهای امنیتی درگیر در اغتشاش هشدار دهد و آنها را در مورد نقاط ضعف و قوت تهران آگاه کند.
۲ـ استفاده از قابلیتهای سایبری در حمایت از معترضان
ایالات متحده و بسیاری از شرکای بینالمللی آن قابلیتهای سایبری قابل توجهی دارند که باید از آنها برای کمک به معترضان استفاده کنند. اهداف باید شامل سیستمهای فرماندهی و کنترل تهران، نیروهای امنیتی آن، یا بوروکراسی عظیم آن باشد که اطلاعات و ارتباطات آن احتمالاً در ابرها و شبکههای اینترنت و اینترانت ذخیره شده و از طریق آن عمل میکند. از خارج، دولت باید به معترضان در تلاش برای حرکت از قدرت خیابانی به قدرت اعتصابی با استفاده از ظرفیت سایبری خود برای ایجاد اختلال در عملکرد طبیعی صنایع کلیدی کمک کند. اختلال در صنایع کلیدی مانند نفت، گاز، پتروشیمی و بخشهای مالی می تواند اعتصاب عمومی کارگری را در سراسر کشور تسهیل کند.
۳ـ حمایت از اعتصابات کارگری
اختلال در عملکرد بخشهای استراتژیک میتواند به کارگران برای شروع یا ادامه اعتصاب نیرو بسیار مورد نیاز بدهد و زمان را به نفع اعتصابکنندگان بگذراند. اعتصابات نفتی (همراه با مسائل عرضه بازار و تولید داخلی) قدرت خیابانی را در اعتراضات ۱۹۷۸-۱۹۷۹ که سلطنت پهلوی را در ایران سرنگون کرد، چند برابر کرد. واشنگتن باید با استفاده از ظرفیتهای سایبری خود برای ایجاد اختلال در عملکرد عادی این بخشهای استراتژیک، از اعتصابات کارگری حمایت کند.
۴ـ حمایت عمومی از مردم ایران
بایدن و سایر مقامات عالی رتبه باید به شدت از رسانههای سنتی و اجتماعی استقبال کنند تا حمایت خود را از مردم ایران تقویت کرده و حفظ کنند و به تظاهرکنندگان یادآوری کنند که دولت در کنار آنها ایستاده است. هرچه مقامات آمریکایی اسامی کشتهشدگان -احتمالی- را بیشتر به میان آورند، مردم ایران بیشتر متوجه خواهند شد که آمریکا مصیبت آنها را فراموش نکرده است.
۵ـ فعالسازی دور زدن فیلترینگ
دولت باید از تلاشها برای دسترسی مردم ایران به اینترنت بدون فیلترینگ از طریق ماهواره، مطابق با تلاشهای وزارت خزانهداری برای گسترش کاربرد مجوزهای عمومی برای چنین اهدافی، حمایت کند. از آنجایی که ایرانیان به طور فزایندهای به اینترنت، برنامههای کاربردی، رسانههای اجتماعی، و ارتباطات سیار برای سازماندهی و همچنین به اشتراکگذاری اطلاعات در مورد اقدامات رژیم با جهان خارج متکی هستند، تهران قابلیتهای سایبری داخلی خود را برای فیلتر وب سایتها و برنامهها و از بین بردن یا سیاهکردن اطلاعات بهبود بخشیده است.
۶ـ افزایش پایانههای استارلینک
گزارشهایی مبنی بر اینکه تعداد محدودی از پایانههای استارلینک در حال حاضر در ایران هستند و عملیاتی میشوند، خبر خوشایندی است. برای افزایش تولید پایانههای استارلینک، واشنگتن باید یک صندوق اینترنت رایگان ایران (یا نهادی با نام مشابه) تحت نظارت دولتی و خصوصی ایجاد کند تا از استارلینک حمایت مالی برای برنامه خرید ویژه ایران ارائه کند. چنین عملیاتی میتواند راهی برای پایان دادن به انحصار بر اینترنت در ایران باشد.
۷ـ سادهسازی فرآیند بین سازمانی
دولت باید یک تیم بین سازمانی ایجاد کند تا اطمینان حاصل کند که ایرانیان به سخت افزارهای لازم دسترسی دارند، چه از طریق قاچاق یا سایر ابزارها، تا فناوریهایی مانند Starlink عملیاتی شوند. در این میان، تیم باید به شناسایی و مقابله با اطلاعات نادرست و تلاشهای هک ایران که هدف آن گمراه کردن ایرانیان در مورد وضعیت عملیاتی فعلی Starlink و تلاشهای مشابه است، کمک کند.
تحریمها و اقدامات اقتصادی
برای تحت فشار قرار دادن تهران، دولت باید از تحریمها و سایر اقدامات اقتصادی به صورت دوجانبه و با همکاری متحدان و شرکای ایالات متحده به عنوان ابزار موثر استفاده کند. این تحریمها شامل موارد ذیل میشود.
۱ـ تحریم اعضای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و کسانی که از آن حمایت مادی میکنند
ایالات متحده، صدا و سیما را به عنوان ناقض حقوق بشر در قانون مجوز دفاع ملی (NDAA) برای سال مالی ۲۰۱۳ معرفی کرده که رئیس جمهور را ملزم به اعمال تحریمها علیه صدا و سیما و گنجاندن آن در فهرست اتباع ویژه و افراد مسدود شده وزارت خزانه داری کرد. ماده ۱۲۴۸: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با پخش اعترافات اجباری تلویزیونی و محاکمههای نمایشی در نقض حقوق بشر افراد نقش داشته است. رئیس جمهور باراک اوباما، صدا و سیما را بر اساس فرمان اجرایی ۱۳۶۲۸ در فوریه ۲۰۱۳ به دلیل محدود کردن یا انکار جریان آزاد اطلاعات به یا از مردم ایران تحریم کرد.
ایالات متحده اکنون باید پیمان جبلی، مدیرکل فعلی صدا و سیما و هر مسئول، تهیه کننده، مدیر خبر و مجری فعلی صدا و سیما را تحریم کند. خزانهداری همچنین باید بررسی کند که آیا بانکها و نهادهای تجاری از صدا و سیما حمایت مادی میکنند یا خیر و بر این اساس آنها را تحریم کند.
۲ـ گسترش تحریمهای حقوق بشری
دولت بایدن باید استفاده از تحریمهای حقوق بشری علیه ایران را به میزان قابل توجهی گسترش دهد. دولت باید یک کمپین تحریمی را آغاز کند. پلیس اخلاقی ایران و فرماندهان نظامی منتخب که فرماندهی عملیاتهای ضد اغتشاش در جمهوری اسلامی را بر عهده داشتهاند از جمله موارد تحریمشوندگان هستند.. این تحریمها باید نیروی انتظامی، شبه نظامیان بسیج و فرماندهان سپاه را در سطوح منطقهای و محلی هدف قرار دهند. تحریمها همچنین باید استانداران، فرمانداران کل و تعدادی از مقامات سیاسی و قضایی حامی نظام را در سطوح منطقهای و ملی شامل شود.
۳ـ تحریم رهبر ایران
واشنگتن باید تحریمها را علیه آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، و رئیسجمهور ابراهیم رئیسی، که هر دو در حال حاضر در لیست سیاه وزارت خزانهداری هستند -اما نه برای جرایم مرتبط با حقوق بشر- تقویت کند. به عنوان مثال، دولت باید دستورالعمل ۱۳۸۷۶ را اصلاح کند- که در حال حاضر کسانی را که در دفتر رهبری هستند یا کسانی را که از سوی مقام معظم رهبری به سمتی سیاسی در ایران منصوب میشوند هدف قرار میدهد- تا تحریمهای حقوق بشری را در رژیم تحریمی این فرمان، ادغام کند. همچنین باید کاربرد تحریمهای حقوق بشری را گسترش داده و تحریمهای بخشی را برای بخشهای دفاعی و اطلاعاتی اقتصاد ایران بر اساس سوابق نقض حقوق بشر ایران اعمال کند. واشنگتن باید این تحریمها را به سایر ارکان رژیم که ممکن است یک پیوند مالی یا نهادی برای حمایت از دستگاه سرکوب ایران وجود داشته باشد، گسترش دهد.
۴ـ رد ویزا برای افراد وابسته به رژیم در ایالات متحده
دولت بایدن باید از قوانین موجود وزارت خارجه بر اساس مصوبه تخصیصی سال ۲۰۱۹ برای جلوگیری از ورود ناقضان فاحش حقوق بشر ایرانی و خانوادههایشان به ایالات متحده استفاده کند. واشنگتن ابتدا باید این مجازات را برای افرادی که در لیست سیاه وزارت خزانهداری قرار دارند در مواردی که ممکن است مبنای شواهدی برای مجازاتهای حقوق بشر وجود داشته باشد اعمال کند. سپس، دولت گفتوگو با شرکای بینالمللی را آغاز میکند تا آنها را متقاعد کند که ممنوعیت ویزا را علیه همان افراد و خانوادههایشان در نظر بگیرند. نتیجه خالص یک شبکه گسترده یا “منطقه ممنوعه” برای ناقضان حقوق بشر ایرانی و خانوادههای آنها خواهد بود.
۵ـ گسترش تلاشهای چند جانبه
دولت باید اطلاعات هدفمند درباره ناقضان حقوق بشر را با شرکای بینالمللی خود که دارای مقامات تحریم مستقل هستند یا در حال توسعه هستند به اشتراک بگذارد. پس از آن، کمپین تحریم و پاسخگویی باید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مقامات رژیم، دورزنندگان تحریمها، مسئولین فیلترینگ و دیگرانی که به جمهوری اسلامی کمک میکنند، «چند جانبه» شود. تحریمهای اخیر کانادا علیه پلیس اخلاق ایران و همچنین تحریمهای اتحادیه اروپا (اتحادیه اروپا) و بریتانیا، نمونههای خوبی از این موضوع هستند، اما استفاده از تحریمها با رژیمهای تحریم حقوق بشری و قابلیتهای تحریم مستقل باید گسترش یابد تا همه شرکای آمریکایی را در بر گیرد. مواردی از نهادهای مشمول مجازات اتحادیه اروپا وجود دارد که هنوز با استفاده از مقامات وزارت امور خارجه و وزارت خزانهداری هدف قرار نگرفتهاند، دولت باید به سرعت برای پر کردن شکاف فراآتلانتیکی حرکت کند. دولت همچنین باید اطلاعاتی را با آژانسهای مجری قانون و قضات تحقیقی خارجی که ممکن است علیه مقامات ایرانی به دلیل نقض حقوق بشر متهم شوند، به اشتراک بگذارد.
۷ـ ایجاد صندوق حمایتی
دولت باید صندوقی برای حمایت از جنبش اعتراضی ایران با استفاده از تحریم ها و اقدامات گذشته، مصادره داراییهای مربوط به ایران، مشابه آنچه برای جنبش همبستگی لهستان در طول جنگ سرد انجام شد، ایجاد کند. این صندوق باید از تلاشهای کارگران ایرانی برای اعتصاب جهت شکستن اراده رژیم حمایت کند. همچنین باید از خانوادههای زندانیان سیاسی و کسانی که نانآور خود را در اعتراضات فعلی یا گذشته از دست داده اند، حمایت مالی کند.
سازمانهای بینالمللی
در نهایت، دولت باید با فشار بر حذف یا محکوم کردن جمهوری اسلامی از سازمانهای بینالمللی و در عین حال فشار بر متحدان برای قطع یا کاهش روابط دیپلماتیک دوجانبه، به سمت انزوای سیاسی جمهوری اسلامی حرکت کند.
۱ـ فشار دیپلماتیک به ایران
کشورهای اروپایی طی چهار دهه گذشته بارها سفرای خود را از تهران فراخواندهاند. از این رو، سلسله بیانیههای اخیر متحدان آمریکا علیه جمهوری اسلامی مورد استقبال قرار میگیرد، اما میتوان کارهای بیشتری انجام داد، مانند بیانیه اخیر محکومیت مشترک وزرای خارجه زن از ۱۲ کشور. دولت بایدن باید به همه هیئتهای آمریکایی دستور دهد که از هر نشست بینالمللی که در آن نماینده ایران در آن سخنرانی میکند، خارج شوند. ایالات متحده باید کشورهای مربوطه را تحت فشار قرار دهند تا ایران را از کمیسیون ۴۵ عضوی وضعیت زنان در سازمان ملل حذف کنند و در عین حال، سایر نهادهای سازمان ملل مانند شورای حقوق بشر یا مجمع عمومی قطعنامههای نقض حقوق بشر را مورد توجه قرار دهند.
۲ـ محکومیت ایران در سازمانهای بینالمللی
ایالات متحده باید اتحادیه بینالمللی مخابرات را تحت فشار قرار دهد تا ایران را به دلیل نقض قوانین بینالمللی مخابرات محکوم کند. آمریکا باید مقامات رادیو و تلویزیون اروپایی – مانند Conseil Supérieur de l’Audiovisuel در فرانسه و سازمان مطبوعات و رادیو و تلویزیون سوئد – را تشویق کند تا به نهادهای نظارتی سمعی و بصری دستور دهد تا مجوز فعالیت صدا و سیما را لغو کنند. OfCom، تنظیم کننده سمعی و بصری بریتانیا، مجوز پرس تی وی را در سال ۲۰۱۲ لغو کرد.
۳ـ فعال سازی قطعنامههای قبلی شورای امنیت در سازمان ملل
در هر زمان، هر عضو اصلی در برجام میتواند نامهای به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کند و مدعی شود که ایران به تعهدات خود تحت این توافق عمل نمیکند و یک دوره ۳۰ روزه را شروع میکند تا تمام قطعنامههای قبلی شورای امنیت سازمان ملل به حالت اول بازگردد.