سناریوی تهاجمیتر شدن حضور آمریکا در اوکراین: از شعار حمایت از دموکراسی تا نگرانی از آینده قطببندی جهانی
با وجود پروپاگاندای دولت و تحلیلگران مطرح آمریکایی که دغدغه حمایت از دموکراسی را بهعنوان رسالت این کشور و بهانه مداخله در منازعه شرق اروپا و تکرار گفتمان محدودسازی نفوذ بلوک شرق مطرح میکنند، دلایل واقعگرایانهتری میتوان برای این مداخله متصور شد که ماهیت هرچه تهاجمیتر آن را تبیین میکنند. دو تحلیل که چنین سناریویی را تکمیل میکند، عبارتاند از: هراس آمریکا از انزوا در اروپا که از راه تقویت ناتو درصدد مقابله با آن است و «نبرد کریدورها» که بر اساس آن، آمریکا آینده قدرت و ثروت را این بار هم در رقابت با بلوک شرق و از راه فرسایشی نمودن منازعات کشورهای قرار گرفته در راه این کریدورها، دنبال میکند.
بررسی روند دلارزدایی و ایجاد نهادهای موازیِ بانک جهانی
از جمله مسائلی که در دوران معاصر برای بسیاری از بازیگران جهانی بهعنوان یک دغدغه اصلی درآمده است، چگونگی رویارویی با نقش دلار در اقتصاد بینالمللی است. شایان توجه است که اقدامات یکسویه ایالات متحده، در استفاده ابزاری از دلار، با آغاز قرن ۲۱ میلادی، اشکال جدیدی را تجربه میکند؛ تا جایی که از نظر تعدادی از اندیشمندان حوزه اقتصاد سیاسی بینالملل، هدف اصلی و پنهان ایالات متحده از راهاندازی جنگهایی همچون افغانستان (۲۰۰۱) و عراق (۲۰۰۳)، مبارزه با تسلیحات هستهای و تروریسم بینالمللی نبود بلکه این جنگها بر اساس ایده حفظ هژمونی دلار آمریکا بر اقتصاد جهان، طراحی و راهاندازی شدند. نکته قابلتوجهی که دراینبین وجود دارد، آن است که گرچه بررسی ترکیب ذخایر ارزهای خارجی نشان از آن دارد که حدود ۵۸٫۸% از ذخایر جهانی، به دلار ایالات متحده اختصاص دارد ولی بااینحال باید توجه داشته باشیم که بنا به دلایلی همچون استفاده ابزاری ایالات متحده از دلار بهعنوان ابزار تحریم، تلاش کشورهای تجدیدنظرطلب در راستای متنوع سازی سبد ارزی خود، حرکت برخی کشورها در راستای تسویه با ارزهای ملی و خارج از چرخه دلار و همچنین افزایش میزان بدهیهای ایالات متحده، سلطه دلار در طول سالهای گذشته، روند نزولی را تجربه کرده است. متأثر از شرایط پدیدار شده، در طول سالهای گذشته، کشورهایی همچون فدراسیون روسیه، چین، هند و آفریقای جنوبی که از اعضای اصلی گروه بریکس هستند، درصدد برآمدهاند تا طیف گستردهای از ابتکارات را بهمنظور کاهش وابستگی خود به دلار، به منصه ظهور برسانند. تأسیس بانک سرمایهگذاری زیرساخت و بانک توسعه جدید، از جمله اقداماتی هستند که به نوبه خود نهتنها توانستند سلطه جهانی دلار را تحتالشعاع خود قرار دهند بلکه بهعنوان رقبایی قَدَر برای نهادهای غربی همچون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مطرح هستند.
افزایش روند دلارزدایی درمناسبات تجاری میان کشورها
پایان سیطره دلار، موضوعی که اگرچه در گذشته نیز مطرح بوده است اما در ماههای اخیر، به دلایلی همچون مقابله یا مهار سیاست استفاده از دلار به عنوان ابزار تحریم، تسهیل مبادلات ارزی بر مبنای پول و ناپایداری و افزایش بدهی آمریکا، شاهد شتاب گرفتن روند آن به صورت عملی در جهان هستیم. در این گزارش در پی واکاوی این مسئله هستیم که آیا سیطره اقتصادی آمریکا بر تبادلات بین المللی پایان یافته است؟!
جنگ هیبریدی آمریکا علیه ایران
جنگ ترکیبی، تهدیدی در حال گسترش است، با ماهیتی نامتقارن که با اصطلاحاتی همچون «جنگ ترکیبی»، «تهدید هیبریدی» و «مناقشات ترکیبی» شناخته میشود و بدان پرداخته شده است. ازآنجا که حوزه سیاست، اقتصاد، اقدامات نظامی، فرهنگ، دیپلماسی و دین با یکدیگر ادغام شدهاند، جنگ از حوزه صرفاً نظامی خارج و ترکیبی از چندین ابزار جنگی متعارف و نامتعارف شده است؛ این ابزار شامل دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی و تبلیغات، حمایت از ناآرامیهای محلی، نیروهای نامنظم، نیروهای ویژه، نیروهای نظامی منظم، جنگ اقتصادی و حملات سایبری هستند. وقتی چنین ابزارهایی با هم ترکیب میشوند، کموبیش عبارت «جنگ» را به طور کامل در برخواهند گرفت. بدین ترتیب اهداف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… در تداخل دائمی با یکدیگر قرار دارند؛ بنابراین پرداختن به این مسئله در هنگام سنجش و راستیآزمایی مناقشات و رقابتهای امروزی و چگونگی مقابله با آن، توسط پژوهشگران لازم و ضروری است.
جنگ اوکراین و نبرد تسلیحاتی
جنگ و منازعه، طبیعت سیاست در روابط دو کشورها است اما گاهی این منازعه تنها محدود به دو بازیگر درگیر نیست و میتواند ماهیت منطقهای و جهانی به خود بگیرد. از زمان شروع تهاجم روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ تا به امروز، شاهد هستیم که این جنگ تنها محدود به این دو کشور نبوده است و سایر بازیگران هم تلاش کردهاند تا توازن نظامی در میدان نبرد به نفع روسیه تغییر نکند.
نقش پیمانهای جدید پولی جهت گذار از نظم اقتصادی آمریکایی به نظم چندقطبی
در سالهای اخیر، دلارزدایی و تجارت با پولهای ملی، به مسئلهای مهم برای برخی از کشورها تبدیل شده است و این امر در کشورهایی همچون ایران که با تحریم روبهرو هستند، حساسیت و ضرورت بیشتری دارد. در اقتصاد ایران اگرچه در چند سال گذشته، اقدامات گوناگونی برای استفاده از ظرفیت این پیمانها صورت گرفته است اما برخی چالشها و موانع سبب شده است تا به حد کافی، از ظرفیت این پیمانها به طور کامل استفاده نشود. در این یادداشت، پس از ذکر مقدمهای از اهمیت بکارگیری پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبه در خنثیسازی تحریمها و عبور از نظم اقتصادی آمریکایی، به ذکر مهمترین موانع و چالشهای استفاده از این ابزار پرداخته شده و در پایان هر چالش راهکارهایی برای رفع موانع و چالشها بهطور مختصر ذکر شدهاست.
بررسی راهکارهای خنثیسازی تحریمهای بینالمللی از راه ایجاد نهادهای موازی و جایگزین، میان کشورهای مشترکالمنافع (کانالهای مالی، راههای تجاری و…)
قرار گرفتن پیدرپی کشور در معرض تحریمهای گوناگون یکجانبه و بینالمللی، در چند دهه گذشته، سبب شده است تا بهتدریج (هرچند با تأخیر زیاد)، مفاهیم و گزارههای مرتبط با این پدیده در منظومه دانشگاهی و اندیشگاهی، گسترش پیدا کنند. یکی از مفاهیم مرتبط با تحریم که بهویژه در یک دهه اخیر و پس از جدیتر شدن تحریمهای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، بیشازپیش بر سر زبانها افتاده است و اندیشمندان و صاحبنظران درباره آن قلمفرسایی کردهاند، مفهوم «خنثیسازی تحریم» و راهکارها و روشهای پیادهسازی عینی آن در کشور است البته برخلاف همه مفهومپردازیها و نظریهپردازیها، شاید بتوان بهراحتی ادعا کرد که بهمانند خود تحریم، مفهوم خنثیسازی تحریم نیز همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و هنوز تصویر روشنی از ابعاد، لایهها، وجوه و ملاحظات و راهکارهای پیشنهادی برای آن در ذهن افراد مؤثر در نظام سیاستگذاری کشور شکل نگرفته است.
آخرین پیشنهاد اندیشکده آمریکاییFDD به دولت بایدن: برای حمایت از اغتشاشات ایران مذکرات هستهای را متوقف کنید
بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) که در دشمنی با جمهوری اسلامی و مردم ایران سابقه طولانی دارد در آخرین موضع گیری خود در مورد حوادث اخیر ایران به دولت بایدن توصیه کرده با فشار حداکثری خود به حکومت ایران از اغتشاشات و اغتشاشگران حمایت کند. این اندیشکده با اشاره به تغییر الگوی اغتشاشات در ایران بعد از سال ۹۶ از حکومت آمریکا میخواهد از تمامی ابزارهای خود برای فشار بر ایران استفاده کند. به زعم نویسندگان این مقاله سیاستهای دوجانبه و چندجانبه ایالات متحده که زیربنای راهبرد «حمایت حداکثری» از معترضان ایرانی است، باید شامل حمایتهای ارتباطی و حمایتهای سیاسی و مالی و همچنین افزایش تحریمهای مقامات ایرانی و تلاش برای انزوای سیاسی آنها در سازمانهای بینالمللی باشد. این یادداشت این دستهبندیها را بررسی می کند و در عین حال اذعان می کند که رئیسجمهور ممکن است اقدامات فعال دیگری را در نظر بگیرد. این اندیشکده در راستای این مسئله توصیههایی به دولت بایدن کرده که در ادامه بصورت مختصر بیان میشود.
آمریکا؛ محکوم به سقوط
وضعیّت آمریکا را وقتیکه نگاه میکنیم، میبینیم که قدرت آمریکا و اقتدار و هیمنهی آمریکا در دنیا رو به افول و رو به زوال است؛ در طول سالها دائماً دارد کم میشود. آمریکای امروز از آمریکای چهل سال قبل که انقلاب پیروز شد، بمراتب ضعیفتر است.
گذار از نظم تک قطبی آمریکایی به نظم چند قطبی؛ نیاز جدی روسیه و چین به ایران
دکتر ابوالفضل بازرگان در گفتگو با واحد رسانه مرکز مطالعات آمریکا مطرح کردند: در حال گذار از یک نظم هژمونیکال آمریکایی به یک نظم چند قطبی بینالمللی هستیم. وضعیت نظم جدید بعد از بحران اوکراین و یا بحران آینده تایوان مشخص خواهد شد.جمهوری اسلامی ایران که در تمام دوره نظم تک قطبی، سیاست موازنه سازی […]