فاطمه طهماسبی؛ پژوهشگر حوزه بینالملل
ایالات متحده همواره یکی از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی بوده است و سیاست این کشور در قبال مناقشه فلسطین و اسرائیل همواره مورد اجماع دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بوده است. موارد اختلاف میان دو حزب، بسیار محدود بوده است؛ بهطوریکه عملاً تأثیر چندانی در روابط آنها با اسرائیل نداشته است.
بااینحال این شرایط همواره برای این کشور پیچیدگیهای زیادی داشته است. بهطورکلی واشنگتن در تصمیمگیری در مورد سیاستها و استراتژیهای خاورمیانهای خود، فاکتورهای زیادی را در نظر میگیرد؛ از آن جمله امنیت منطقهای و جهانی، روابط با ایران، امنیت و هزینههای ذخایر نفت و گاز، آزادی و امنیت خطوط کشتیرانی بینالمللی و مهار نفوذ روسیه و چین را میتوان نام برد. همه این موارد حتی در شرایط عادی، ترکیبی پیچیده ایجاد میکند. [۱]
با وجود این پیچیدگیها، دونالد ترامپ از رؤسای جمهوری است که با تمرکز روی اسرائیل بهعنوان بخش اساسی سیاست خارجی خود، درباره این رژیم بسیار بیمحابا عمل کرده و تلاش کرده است تا با پیاده کردن طرحهای مختلفی که به امنیت اسرائیل کمک میکند، قدرت این رژیم را در منطقه تثبیت نماید؛ بااینحال برخلاف ترامپ، منطقه خاورمیانه چندان در دستور کار سیاست خارجی جو بایدن قرار نداشته است.
تحولات اخیر میان فلسطین و اسرائیل، این منطقه را در خط مقدم توجه بینالمللی قرار داد و عناصری از رویکرد دولت بایدن در قبال این درگیری را آشکار ساخت؛ بااینحال پیچیدگی این مناقشه منجر به واکنشهای داخلی متعارضی در مقابل دولت بایدن شده است.
در این نوشتار، به توضیح و تحلیل سیاستهای ترامپ و بایدن در قبال امنیت اسرائیل پرداخته میشود و باتوجهبه شرایط کنونی مناقشه فلسطین و اسرائیل، وضعیت سیاست آمریکا در قبال این مناقشه مورد بررسی قرار میگیرد.
سیاستهای دونالد ترامپ در قبال امنیت اسرائیل
اسرائیل سنتیترین، قویترین و تضمینشدهترین شریک استراتژیک آمریکا در خاورمیانه است و هر چهقدر میان دولتهای آمریکایی اختلاف باشد، این موضع تغییر نمییابد.
دونالد ترامپ در زمان ریاستجمهوری خود، به پیشنهاد دامادش جارد کوشنر طرحی را برنامهریزی کرد که درصورتیکه فلسطین مفاد آن را میپذیرفت، ایالات متحده با این کشور فلسطینی موافقت میکرد. این طرح، معامله قرن، نام نهاده شد و با اینکه در آن زمان مورد مخالفت شدید گروههای فلسطینی و تشکیلات خودگردان قرار گرفت ولی آمریکا با بخشهای مهمی از آن همراهی کرد و بخشی از آن در زمان دولت ترامپ اجرایی شد؛ ازاینرو از دید ترامپ و حامیانش، وی فداکارترین قهرمان برای اسرائیل در میان رؤسای جمهور ایالات متحده است و در موضوع اسرائیل، افراد زیادی ترامپ را بر جو بایدن ترجیح میدهند.
دیوید آرون میلر، از مقامات سابق در دو حزب آمریکا، در مقاله خود در نشریه فارن پالسی که ۱۹ اکتبر منتشر شد، طرفداری ترامپ از اسرائیل را نمایشی میداند و معتقد است: «وقتی نوبت به اقداماتی میرسد که امنیت و رفاه اسرائیل را تقویت میکند، ترامپ بسیار کوتاه آمده است.» از دید او، اقدامات ترامپ از بسیاری جهات هم امنیت اسرائیل و هم امنیت جامعه یهودی ایالات متحده را تضعیف کرده است. میلر، دلیل نگاه مثبت به ترامپ را موارد زیر میداند:
- ترامپ تنها رئیسجمهور اخیر آمریکا است که در اولین سفر خارجی خود از اسرائیل بازدید کرد؛
- اولین رئیسجمهور ایالات متحده است که بیتالمقدس را بهعنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و سفارت خود را در آنجا افتتاح کرد؛
- اولین رئیسجمهوری بود که بلندیهای جولان را به رسمیت شناخت؛
- اولین رئیسجمهوری بود که در دیوار غربی (ندبه) در بیتالمقدس دعا کرد.
بااینحال از نگاه میلر هیچکدام از این موارد، امنیت اسرائیل را تقویت نکرده است و تنها طرح ابراهیم و تقویت روابط استراتژیک اسرائیل با امارات و بحرین که محصول تلاشهای داماد و مشاور ارشد او جارد کوشنر بود و همچنین ترور سردار سلیمانی که دارایی مهم ایران را از میدان جنگ حذف کرد، در امنیت اسرائیل مفید بوده است.
بااینحال، او تصمیم ترامپ برای خروج یکجانبه از توافقنامه هستهای ایران در سال ۲۰۱۸ که منجر به پیشرفت برنامه هستهای ایران شد و ایران را به مرحله تولید سلاح هستهای رساند را موجب تضعیف امنیت اسرائیل میداند.
همچنین از دید او، اقدامات ترامپ برای به حاشیه راندن فلسطینیها، تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین و فعال ساختن شهرکسازیهای اسرائیل، وضعیت را بیش از گذشته دشوار کرد. آمادگی ترامپ برای خروج از سوریه و عدم واکنش آمریکا به حمله پهپادی یمن به تأسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ نیز به عنوان ضربه به اسرائیل در زمینه مبارزاتش با ایران تلقی میشود. [۲]
سیاستهای جو بایدن در قبال امنیت اسرائیل
با بررسی آنچه تاکنون بایدن در رویارویی با رژیم صهیونیستی نشان داده است، به نظر میرسد پس از روی کار آمدن او نیز تغییر چندانی در سیاستهای ترامپ در قبال اسرائیل ایجاد نشده است و تنها بعضی از اقدامات انجام شده علیه فلسطین را لغو یا تعدیل کرده است. یکی از دلایل اصلی اندک تغییرات یاد شده نیز رویکردی است که بایدن به راهحل دو کشوری – بهعنوان راه حل اصلی ایالات متحده در قبال فلسطین و اسرائیل – دارد.
در زیر اقدامات بایدن درباره مسئله اسرائیل و فلسطین، با اقدامات ترامپ مقایسه و بررسی میشود که کدام یک بهمانند گذشته، در حال پیگیری و کدام یک تغییر یافته است:
انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس
یکی از مهمترین اقدامات ترامپ در راستای حمایت از اسرائیل، انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس بود. این اقدام که در سال ۲۰۱۸ انجام شد، مهر تأییدی بر ادعای اسرائیل مبنی بر پایتخت بودن کل قدس بود. اسرائیل در سال ۱۹۸۰ قدس شرقی را پس از تصرف آن در سال ۱۹۶۷ به طور غیرقانونی ضمیمه خود کرد. با اینکه این اقدام، مورد انتقاد شدید فلسطینیها و باطل شدن آن با رأی قاطع بیشتر کشورهای عضو سازمان متحد قرار گرفت ولی از سوی هر دو حزب آمریکا تشویق شد و با روی کار آمدن بایدن، وی به طور پیش فرض این شهر را پایتخت اسرائیل فرض کرد.
کنسولگری بیتالمقدس برای فلسطینیان
اقدام دیگری که ترامپ در سال ۲۰۱۹ انجام داد، بستن کنسولگری امور فلسطین در بیتالمقدس و انتقال فعالیتهای آن به سفارت آمریکا در این شهر بود. بایدن قبل از انتخابات، وعده بازگشایی آن را داد و در سال ۲۰۲۲ این کار انجام شد.
همچنین در سال ۲۰۱۸ ترامپ دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) – که به عنوان سازمان تروریستی معرفی شده بود – در واشنگتن را تعطیل کرد و از آنجا که هر دو حزب، مخالف بازگشایی آن هستند، هنوز باز نشده است.
شهرکسازیها
اقدام اسرائیل در ادامه شهرکسازیها و نقض آشکار پیمان اسلو همواره مورد انتقاد جامعه جهانی بوده است؛ بااینحال ترامپ هیچگاه آشکارا مخالفتی با آن نکرد. بایدن نیز با اینکه به طور شفاهی از این شهرکسازیها انتقاد کرد ولی هیچگاه اقدامی عملی در راستای توقف آنها انجام نداد. همان انتقادات ظاهری نیز نه تنها به اسرائیل بلکه به هر دو طرفین درگیری بوده و هر دو را از شهرکسازی نهی کرده است.
کمک به اسرائیل
ایالات متحده همواره یکی از حامیان مالی اصلی اسرائیل است که سالانه ۳٫۸ میلیارد دلار به این رژیم کمک کرده است. بایدن بر خلاف پیشینیان خود در سال ۲۰۲۱، برای تقویت سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین، ۴٫۸ میلیارد دلار به این رژیم کمک مالی کرد و به اعطای «بزرگترین بسته حمایتی از اسرائیل» افتخار میکرد. با وقوع رویدادهای اکتبر ۲۰۲۳ نیز وی درخواست ۱۴٫۳ میلیارد دلار کمک مالی را به کنگره ارائه داد.
کمک به فلسطین
ترامپ در دوره ریاستجمهوری خود همه کمکهای ایالات متحده به فلسطینیها و حتی بودجه آژانس امداد و کار سازمان مل برای آوارگان فلسطینی (UNRWA) را به طور کامل قطع کرد. بایدن بخشی از این کمکها را احیا کرد.
عادیسازی روابط کشورهای حامی فلسطین با اسرائیل
یکی از مهمترین سیاستهای ترامپ در قبال اسرائیل، طرح ابراهیم بود که طی آن، ایالات متحده تلاش کرد روابط کشورهای حامی فلسطین با اسرائیل را تقویت یا برقرار سازد. دولت بایدن به طور کامل به این طرح متعهد بود و حتی بایدن هدف خود از سفر اولش به خاورمیانه را عادیسازی روابط عنوان کرد.
بلندیهای جولان
ترامپ در زمان خود، حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان را به رسمیت شناخت. در همان زمان، بسیاری از کارشناسان حقوق بینالملل هشدار دادند که این اقدام، قانون «ممنوعیت تصاحب زمین از طریق زور» را تضعیف میکند. بایدن باوجوداینکه از مفهوم تمامیت ارضی دررابطهبا اوکراین دفاع میکند اما هیچ تغییری در وضعیت غصب بلندیهای جولان ایجاد نکرد و حتی در حرف نیز جولان را بخشی از سوریه نمیداند. بهطوریکه دفتر امور خاور نزدیک وزارت خارجه این کشور در توییتر، آشکارا اعلام کرد که سیاست ایالات متحده در مورد جولان تغییر نکرده است.
روابط با فلسطین
با وجود دوری کردن ترامپ از فلسطینیها در تنظیم سیاستهای منطقهای خود، بایدن تلاش کرد روابط را با رهبری فلسطین دوباره برقرار کند و در این راستا از ابتدای ریاستجمهوری خود تاکنون چند بار با محمود عباس دیدار یا گفتگوی تلفنی داشته است.
سازمانهای بینالمللی
ترامپ از تعدادی از سازمانهای بینالمللی به بهانه انتقاد آنها از اسرائیل خارج شد که یکی از مهمترین آنها، شورای حقوق بشر سازمان ملل بود.
بایدن به این سازمان برگشت ولی مقامات آمریکایی دلیل آن را محافظت از اسرائیل عنوان کردهاند نه حمایت از تلاشهای این شورا از حقوق بشر فلسطینیان. علاوه بر این، دولت بایدن تحریمهایی که ترامپ علیه مقامات دیوان کیفری بینالمللی وضع کرده بود را لغو کرد؛ درعینحال مخالفت خود را با تحقیقات کیفری بینالمللی علیه اسرائیل حفظ کرد. [۳]
همه موارد بالا اجزای سیاستی هستند که ترامپ در راستای حفاظت از امنیت اسرائیل، پیگیری کرد و بایدن نیز آنها را دنبال نموده است. در واقع اینها سیاست کلی ایالات متحده هستند و با وجود بعضی تفاوت در تاکتیکها همه رؤسای جمهور موظف به اجرای آن هستند.
دکترین بایدن برای منطقه و راه حل دو کشوری
با همه این تفاصیل باید در نظر داشت که یکی از تفاوتهای قابل توجه ترامپ و بایدن در زمینه سیاست آنها درباره خاورمیانه این است که بر خلاف ترامپ که مسئله اسرائیل، تمرکز اصلی سیاست خارجیاش بود، بایدن مناقشه فلسطین و اسرائیل را اولویت دستور کار سیاست خارجی خود نمیدانست و پرونده هستهای ایران و جنگ عربستان علیه یمن را در اولویت قرار داد. [۴]
برت مکگورگ در سخنرانی در شورای آتلانتیک در فوریه ۲۰۲۳ بیان میکند که دکترین بایدن برای خاورمیانه مبتنی بر ۵ اصل است؛ مشارکت، بازدارندگی، دیپلماسی، یکپارچگی و ارزشها. این ۵ اصل در درگیریهای اخیر بهویژه در تأیید حمایت محکم ایالات متحده از امنیت اسرائیل به طور کامل اجرا میشود.
از دید او مسیر امنیت اسرائیل از نگاه بایدن، ماهیت استراتژیک دارد و فراتر از یک تضمین امنیتی مبتنی بر قدرت سخت است؛ ازاینرو بر این باور است که امنیت بلندمدت اسرائیل وابسته به این است که به مردم فلسطین اجازه زندگی امن در کشورشان داده شود؛ ازاینرو برای تضمین امنیت این رژیم، طی بحران اخیر، دوباره راهحل دو کشوری – که توسط پیشینیان بایدن نیز دنبال میشده است – را پیشنهاد کرده و بر آن اصرار دارد. [۵]
به طور خاص وی در سرمقاله خود در واشنگتنپست گفته بود: راهحل دو کشوری تنها راه تضمین امنیت بلندمدت مردم اسرائیل و فلسطین است. اگرچه ممکن است به نظر برسد که با وضعیت حال حاضر، این کار خیلی دورازذهن است ولی بحران جاری، این کار را بیش از هر زمان دیگری ضروری کرده است.
ازاینرو در این سرمقاله بر این پنج گام برای فلسطین تأکید کرده است: ۱- عدم جابجایی اجباری فلسطینیها از غزه؛ ۲- عدم اشغال دوباره غزه توسط اسرائیل؛ ۳- کوچک نشدن قلمرو غزه؛ ۴- استفاده نکردن از غزه برای حمله دوباره به اسرائیل؛ ۵- عدم محاصره جمعیت غیرنظامی.
وی این ۵ گام را برای دستیابی به راه حلی پایدار برای حل بحران ارائه میدهد: ۱- مردم فلسطین باید محور غزه پس از بحران باشند؛ ۲- کرانه باختری و غزه باید حکومت واحدی داشته باشند؛ ۳- اسرائیل باید امن باشد؛ ۴- اهالی غزه به بهبود کیفیت زندگی نیاز دارند؛ ۵- غزه به یک مکانیسم بازسازی مناسب نیاز دارد. [۶]
پیچیدگیهای مناقشه کنونی و وضعیت بایدن در بعد داخلی
درگیریهای کنونی میان فلسطین و اسرائیل، یکی از پیچیدهترین وضعیتهای دیپلماتیک برای دولت آمریکا است که میتواند برای آینده سیاسی بایدن بهشدت خطرناک باشد. چند مورد از این پیچیدگیها عبارتاند از:
- با وجود حمایت شدید بایدن از اسرائیل در غائله کنونی، روابط بین بایدن و بنیامین نتانیاهو توسط ائتلاف راست افراطی نتانیاهو در اسرائیل، از گذشته تیره شده بود؛
- فضای سیاسی گسسته میان رهبران فلسطینی، شناسایی یک رهبر قابل اعتماد برای مذاکره را برای مقامات آمریکایی دشوار کرده است؛
- کارزار مقدماتی ریاستجمهوری، در حال حاضر در آمریکا در جریان است و جمهوریخواهان، بایدن را به دلیل توافق اخیر با ایران مبنی بر آزادسازی بخشی از بدهیهای کشور خود به ایران که منجر به تحریک حملات علیه اسرائیل شده است، سرزنش میکنند؛ چراکه منتقدین بایدن، آزادسازی این پول و حمایت مالی از حماس برای حمله به اسرائیل را به یکدیگر ارتباط میدهند؛
- در پسزمینه این درگیریها، موضوع توافق عادیسازی میان اسرائیل و عربستان سعودی در جریان بود که بایدن امیدوار بود به خط پایان برسد و این توافق منجر به توقف شهرکسازیها و موافقت با تشکیل کشور فلسطین شود. این وضعیت بیثبات ژئوپلیتیک برای بایدن در کنار جنگ در اوکراین، به یک مسئله سیاست داخلی جدی برای بایدن تبدیل شده است. [۷]
از اولین نشانههای این شرایط بغرنج برای بایدن، نتایج نظرسنجیهایی است که وضعیت نامطلوب او را نشان میدهد. درگیری اخیر میان فلسطین و اسرائیل به دلیل مقارن شدن با رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ و احتمال انتخاب ترامپ از سوی جمهوریخواهان به عنوان رقیب اصلی بایدن، بیش از گذشته رنگ و بوی حزبی گرفته است و ترامپ تلاش دارد از آب گلآلود این درگیری، ماهی بگیرد.
بایدن اکنون برخلاف ترامپ بر لبه پرتگاه راه میرود. ازیکطرف تعهد به حمایت کامل از اسرائیل، از مؤلفههای مهم سیاست خارجی آمریکا است و هر رئیسجمهوری موظف به رعایت آن است و از سوی دیگر، بخش مهمی از سبد رأی نامزدهای دموکرات را حامیان فلسطین تشکیل میدهند؛ درصورتیکه بایدن رأی آنها را از دست بدهد، امکان شکستش در انتخابات ۲۰۲۴ افزایش مییابد.
بر اساس آخرین نظرسنجیها نیز بایدن رأی ۵ ایالت از ۶ ایالتی که رأی نوسانی دارند را تاکنون از دست داده است. این ایالتها به دلیل اینکه در انتخاباتهای مختلف رأیشان به یک حزب مشخص، قطعی نیست و بسته به شرایط و نامزد انتخاب شده از سوی احزاب، تغییر میکند، نقشی تعیین کننده دارند. در واقع این ایالتها تکلیف انتخابات را مشخص میکنند و از این رو بسیار اهمیت دارند.
نتیجه
به دلیل عدم تمرکز دولت بایدن طی سه سال گذشته بر مسئله فلسطین و اسرائیل، این دولت در حمله حماس به اسرائیل دچار غافلگیری شد و مواضع آنها در روزهای اول حمله اسرائیل به فلسطین، کمتر به پیچیدگی این بحران توجه داشت؛ بهویژه بیتوجهی به افکار عمومی جهانی و بهویژه داخلی دولت بایدن را با تبعات جدی روبهرو کرد. در روزهای پس از آن، دولت بهآرامی از آشفتگی خارج شد و تلاش کرد ضمن حمایت از اسرائیل، مسئله آتشبس موقت، کمکرسانی به غزه، عدم حمایت از اسرائیل در تصرف بخشی از خاک غزه و مواردی ازایندست که تا حدی حقوق فلسطینیها را نیز در نظر دارد، انجام دهد تا بخشی از فشار افکار عمومی را کاهش دهد.
به نظر میرسد اکنون آنچه در سیاست خارجی بایدن در قبال اسرائیل اهمیت دارد، دستیابی به راهحل دو دولتی است و ازاینرو ضمن پیگیری سیاستهای کلان این کشور در قبال اسرائیل، تلاش دارد از بخشی از حقوق فلسطینیها نیز دفاع نماید. این در حالی است که مراقب است دست برتر اسرائیل در این غائله از بین نرود.
[۱] https://www.aljazeera.com/news/2023/11/10/analysis-why-biden-is-pressuring-israel-on-gaza-humanitarian-pauses
[۲] https://foreignpolicy.com/2022/10/19/trump-pro-israel-truth-social-netanyahu-abraham-accords/
[۳] https://www.aljazeera.com/news/2022/7/12/israel-palestine-us-policy-what-changed-under-biden-what-didnt
[۴] https://www.usip.org/publications/2021/06/10-things-know-bidens-approach-israeli-palestinian-conflict
[۵] https://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-atlanticist/the-post-october-7-us-strategy-in-the-middle-east-is-coming-into-focus/
[۶] https://www.washingtonpost.com/opinions/2023/11/18/joe-biden-gaza-hamas-putin/
[۷] https://edition.cnn.com/2023/10/07/politics/joe-biden-israel-gaza/index.html