سناریوی تهاجمیتر شدن حضور آمریکا در اوکراین: از شعار حمایت از دموکراسی تا نگرانی از آینده قطببندی جهانی
با وجود پروپاگاندای دولت و تحلیلگران مطرح آمریکایی که دغدغه حمایت از دموکراسی را بهعنوان رسالت این کشور و بهانه مداخله در منازعه شرق اروپا و تکرار گفتمان محدودسازی نفوذ بلوک شرق مطرح میکنند، دلایل واقعگرایانهتری میتوان برای این مداخله متصور شد که ماهیت هرچه تهاجمیتر آن را تبیین میکنند. دو تحلیل که چنین سناریویی را تکمیل میکند، عبارتاند از: هراس آمریکا از انزوا در اروپا که از راه تقویت ناتو درصدد مقابله با آن است و «نبرد کریدورها» که بر اساس آن، آمریکا آینده قدرت و ثروت را این بار هم در رقابت با بلوک شرق و از راه فرسایشی نمودن منازعات کشورهای قرار گرفته در راه این کریدورها، دنبال میکند.
دیپلماسی فرهنگی آمریکا بعد از جنگ سرد
اتفاقات مهم در عرصه بینالمللی همیشه موجب ایجاد ساختارهای متفاوتی در نظم بینالملل شده است. جنگ سرد، یکی از مهمترین اتفاقاتی است که بعد از جنگ جهانی دوم، تحولات عمیقی را در ساختار و نظام بینالمللی داشته است. یکی از تأثیرات جنگ سرد، تغییر جایگاه کنشگران دولتی و تقویت هژمونی آمریکا بوده است. در مقابل، از دیگر تغییرات این رخداد بسیار مهم، تغییر در برخی روشها و رویکردهای سیاسی کشورها بهویژه سرعت بخشیدن به افزایش قدرت آمریکا بود. یکی از بارزترین تحولات سیاسی را میتوان در حوزه سیاست خارجی و افزایش جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی آمریکا دانست. در توسعه و پیشبرد یک استراتژی جامع برای دیپلماسی فرهنگی، نویسندگان مختلفی دو نیروی محرکه را نام بردهاند؛ اولین نیروی محرکه «جنگ» و نیروی محرکه دوم، «بازیگران خصوصی»، (برای مثال در آمریکا انجمن کتابخانههای آمریکا [ALA]، موزه هنر مدرن، سینما و تلویزیون و..) است. برای مثال در آمریکا ماشینهای تبلیغاتی دولتی در طول جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ سرد، به وزارت امور خارجه اجازه دادند تا آژانسهایی مانند آژانس اطلاعات ایالات متحده (USIA) و شبکه رادیویی صدای آمریکا (VOA) و… را برای جمعآوری و انتشار اطلاعات سیاسی و تقویت قدرت فرهنگی آمریکا ایجاد کنند. علاوه بر نقش دولت، بر نقش بازیگران خصوصی در تلاشهای جنگ و با مشورت وزارت امور خارجه برای توسعه نمایشگاههای هنری، کنسرتها و نمایشهای تئاتر، بهعنوان پاسخی به لفاظیهای ضدآمریکایی از آلمان نازی تا دولت روسیه و سایر رقبا تأکید میکنند. هرگز پیش از آن زمان، دولت آمریکا به این اندازه، قدرت فکری، مالی و اقتصادی برای تلاش برای برقراری ارتباط فرهنگی با مردم دیگر، سرمایهگذاری نکرده است. بنا بر تأثیراتی که جنگ سرد بر سیاست خارجی آمریکا و دیپلماسی فرهنگی آن داشته است، در این نوشتار مروری بر مهمترین رویکردهای دیپلماسی فرهنگی آمریکا در بعد از جنگ سرد تاکنون خواهیم داشت.