از طوفان صحرا تا طوفان الاقصی

بیستم و هفتم دی ماه ۱۳۶۹ موشک‌های اسکاد رژیم بعث عراق به تل آویو و حیفا و برخی اراضی اشغالی اصابت کرد. این حمله در پاسخ به شروع حملات گسترده هوایی آمریکا و متحدین غربی و عربی بود؛ صدام در صدد بود با این حمله و پاسخ احتمالی اسرائیل، کشورهای عربی را از ائتلاف آمریکا خارج کند، همچنین ایران به عنوان مدافع فلسطین را با خود همراه کند تا از مخمصه “طوفان صحرا” نجات پیدا کند. پنج ما قبل یعنی یازده مرداد ۱۳۶۹ صدام به کویت حمله کرد و با اشغال کویت، یک بحران بین المللی ایجاد کرد که پیامد آن، جنگ خلیج فارس بود. حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه و وعده “انتقام پشیمان‌کننده” از رژیم صهیونیستی توسط ایران فرصتی ایجاد کرد تا به بازخوانی حمله موشکی صدام به اسرائیل و مقایسه آن با پاسخ ایران به این رژیم در شراط کنونی نظام بین الملل بپردازیم.

بررسی راهکارهای خنثی‌سازی تحریم‌های بین‌المللی از راه  ایجاد نهادهای موازی و جایگزین، میان کشورهای مشترک‌المنافع (کانال‌های مالی، راه‌­های تجاری و…)

قرار گرفتن پی‌درپی کشور در معرض تحریم‌های گوناگون یک‌جانبه و بین‌المللی، در چند دهه گذشته، سبب شده است تا به‌تدریج (هرچند با تأخیر زیاد)، مفاهیم و گزاره‌های مرتبط با این پدیده در منظومه دانشگاهی و اندیشگاهی، گسترش پیدا کنند. یکی از مفاهیم مرتبط با تحریم که به‌ویژه در یک دهه اخیر و پس از جدی‌تر شدن تحریم‌های غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، بیش‌ازپیش بر سر زبان‌ها افتاده است و اندیشمندان و صاحب‌نظران درباره آن قلم‌فرسایی کرده‌اند، مفهوم «خنثی‌سازی تحریم» و راهکارها و روش‌های پیاده‌سازی عینی آن در کشور است البته برخلاف همه مفهوم‌پردازی‌ها و نظریه‌پردازی‌ها، شاید بتوان به‌راحتی ادعا کرد که به‌مانند خود تحریم، مفهوم خنثی‌سازی تحریم نیز همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و هنوز تصویر روشنی از ابعاد، لایه‌ها، وجوه و ملاحظات و راهکارهای پیشنهادی برای آن در ذهن افراد مؤثر در نظام سیاست‌گذاری کشور شکل نگرفته است.