اسلحه‌سازی از «رسانه‌های جمعی» در «جنگ هیبریدی»

مطالعه نقش رسانه‌های جمعی بر امنیت ملی، به‌واسطه رشد کمی و کیفی روزافزون رسانه‌های جمعی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. تمرکز بر کارکرد «رسانه‌های جمعی» در «جنگ هیبریدی» نیز از ادبیات متأخر در حوزه پژوهش‌های میان‌رشته‌ای ارتباطات و امنیت است؛ بنابراین تمرکز بر این حوزه می‌تواند با دستاوردهایی بدیع همراه باشد. در این یادداشت، ابتدا به تعریف و ویژگی‌های جنگ هیبریدی (جنگ ترکیبی) پرداخته شده است. در وهله دوم بر امنیت ملی و نسبت آن با جنگ هیبریدی تمرکز شده است. در سومین بخش، متمرکز بر نقش رسانه‌های جمعی در جنگ ترکیبی به ارائه مطالب پرداخته شده است و به‌صورت مطالعه موردی، اهداف راهبردی دولت آمریکا، ناظر بر جنگ هیبریدی علیه ایران بازخوانی شده‌اند. در نهایت نیز به‌صورت کلی، به راهکارهای مقابله با جنگ ترکیبی اشاره گردیده است.

رسانه­‌های جمعی آمریکا و نقشی که در جنگ‌­های ترکیبی ایفا می‌­کنند

جنگ‌های هیبریدی به‌عنوان نبردی که در آن، ترکیبی از ابزارها و تکنیک‌های نظامی، اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی و فرهنگی برای دستیابی به اهداف نظامی و غیرنظامی به کار می‌رود، امروزه به یک پدیده چالش‌برانگیز در ساحت جهانی تبدیل شده است. در این سناریو، رسانه‌های جمعی، نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند؛ به‌ویژه در مورد آمریکا که به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نیروهای نظامی و اقتصادی جهان درگیر است. رسانه‌های جمعی به‌عنوان پایگاه اصلی اطلاع‌رسانی و شکل‌دهی به نظرات عمومی، در جنگ‌های هیبریدی نقش بسیار حیاتی دارند. در آمریکا، رسانه‌های مختلف از جمله رسانه‌های تلویزیونی، رادیویی، وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، با ارتباط مستقیم با جمعیت، توانسته‌اند به‌عنوان ابزارهایی برای تأثیرگذاری بر نظر عمومی و ساختارهای اجتماعی عمل کنند. استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته در ارتباطات و فناوری اطلاعات، این رسانه‌ها را توانمند می‌سازد تا اطلاعات را به‌سرعت بالا و به‌صورت گسترده انتشار دهند. در جنگ‌های هیبریدی، این امکان به نظام‌ها این اجازه را می‌دهد که با استفاده از اطلاعات غلط و ترویج اخبار تحریفی، عقاید عمومی را تحت‌تأثیر قرار دهند و تا حد زیادی تحت کنترل داشته باشند. علاوه بر این، رسانه‌های جمعی در آمریکا به‌عنوان نهادهای مهمی در فرایند سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری نقش می‌آفرینند. تأثیرگذاری این رسانه‌ها بر سیاست خارجی و داخلی کشورها، توانایی آمریکا را در رویارویی با چالش‌های جدید افزایش می‌دهد. در نهایت، اهمیت رسانه‌های جمعی آمریکا در جنگ‌های هیبریدی، حاکی از ضرورت توجه به بعد اطلاعاتی و نرم‌افزاری در راستای تحقق اهداف نظامی و سیاسی کشورها است.

جنگ هیبریدی آمریکا علیه ایران

جنگ ترکیبی، تهدیدی در حال گسترش است، با ماهیتی نامتقارن که با اصطلاحاتی همچون «جنگ ترکیبی»، «تهدید هیبریدی» و «مناقشات ترکیبی» شناخته می‌شود و بدان پرداخته شده است. ازآنجا که حوزه سیاست، اقتصاد، اقدامات نظامی، فرهنگ، دیپلماسی و دین با یکدیگر ادغام شده‌اند، جنگ از حوزه صرفاً نظامی خارج و ترکیبی از چندین ابزار جنگی متعارف و نامتعارف شده است؛ این ابزار شامل دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی و تبلیغات، حمایت از ناآرامی‌های محلی، نیروهای نامنظم، نیروهای ویژه، نیروهای نظامی منظم، جنگ اقتصادی و حملات سایبری هستند. وقتی چنین ابزارهایی با هم ترکیب می‌شوند، کم‌وبیش عبارت «جنگ» را به طور کامل در برخواهند گرفت. بدین ترتیب اهداف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… در تداخل دائمی با یکدیگر قرار دارند؛ بنابراین پرداختن به این مسئله در هنگام سنجش و راستی‌آزمایی مناقشات و رقابت‌های امروزی و چگونگی مقابله با آن، توسط پژوهشگران لازم و ضروری است.