نقش دیپلماسی فرهنگی در مکتب شهید سلیمانی

شکی نیست که هر نظام و حکومتی، اهدافی دارد که در راستای تحقق آن اهداف، کلیه سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها، تعاملات، هماهنگی‌ها و اقدامات خود را ساماندهی می‌کند؛ که این اهداف هم شامل اهداف ایجابی و هم اهداف سلبی است. اهداف ایجابی نظیر افزایش تراز تجاری با کشورهای منطقه و جهان، انتقال دانش و تکنولوژی به داخل و اهداف سلبی، نظیر پیشگیری از تهدید امنیت و تمامیت ارضی، جلوگیری از شکل‌گیری اجماع علیه حاکمیت ملی در مجامع معتبر جهانی و … است. البته دستیابی به اهداف (چه ایجابی و چه سلبی) در بیشتر موارد، منوط به شکل دادن یا اصلاح نگرش ذهنی همه کسانی است که به نوعی (مستقیم یا غیرمستقیم) می‌توانند نقشی در زمینه‌سازی آن اهداف یا رفع موانع رسیدن به آن را داشته باشند.

در گفتگو با دکتر کریمی بیرانوند: لزوم بازتولید مکتب شهید سلیمانی در عرصه اقتصاد

تردیدی نیست که در حال حاضر، مهم‌ترین چالش و اصطلاحاً پاشنه آشیل جمهوری اسلامی ایران در برابر دشمنان، مسئله اقتصاد است؛ بنابراین و با توجه به نتایج درخشان اقدامات شهید سلیمانی در عرصه‌های مختلف مأموریتی و لزوم تسری این مدل به سایر بخش‌ها و ساختارهای کشور، آنچه موردنیاز جدی کشورمان است، بحث بازتولید مکتب شهید سلیمانی در عرصه اقتصاد است. با همین هدف، به سراغ دکتر محمود کریمی بیرانوند، دانش‌آموخته دکتری اقتصاد و معاون اشتغال و کارآفرینی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت سیزدهم رفتیم تا از ویژگی‌های مکتب شهید سلیمانی و ما به ازای آن در عرصه اقتصاد، بالأخص اقتصاد مقاومتی بدانیم.

در گفت و گو با دکتر حسین عرب اسدی: نگاهی به ابعاد تربیتی و تشکیلاتی شخصیت حاج قاسم سلیمانی

شخصیت شهید سلیمانی به‌عنوان چهره بین‌المللی مقاومت و به مثابه یک مکتب از وجوه مختلف، نیازمند بررسی است و قطعاً یکی از برجسته‌ترین ابعاد شخصیتی ایشان، بعد تربیتی و تشکیلاتی است. شهید گران‌قدری که بیش از ۴۰ سال از عمر مبارک خود را در جبهه‌ها و عرصه‌های مهم و حیاتی، مشغول مجاهدت بوده و در دو دهه گذشته، یکی از شاخص‌ترین و مؤثرترین چهره‌های منطقه غرب آسیا بوده و به لحاظ تربیتی و تشکیلاتی، دارای برجستگی‌های خاصی است. از همین رو، در یک گفتگوی علمی پای صحبت‌های دکتر حسین عرب اسدی از اساتید به نام حوزه مباحث تربیتی و تشکیلاتی و همچنین، معاون فعلی سرمایه انسانی سازمان اداری و استخدامی کشور نشستیم تا از منظر دیگری به مکتب شهید سلیمانی بنگریم.

بازتولید مکتب شهید سلیمانی در عرصه سیاست

موضوع شهید سلیمانی فراتر از شهادت یک فرمانده نظامی است و ایشان، ویژگی‌های چند بعدی دارند که تقریبا تمام مردم اعم از نخبگان و سیاسیون، می‌توانند از ویژگی‌هایشان، الگوبرداری کنند و در زمینه کاری خودشان، از آن استفاده کنند و شکی نیست که عرصه سیاست با توجه به حساسیت ویژه آن، یکی از این عرصه‌های کلیدی است.

جهانی‌شدن شهید سلیمانی، کار خداوند است؛ شهید سلیمانی با مختصات ذاتی خودش جهانی می‌شود و باید ایشان را از طریق سلیمانی‌های دیگر جهانی کنیم.

دکتر احمد رهدار با عنوان این مسئله که عالی‌ترین سطح مواجهه انقلاب اسلامی با دنیای غرب، مواجهه در لایه انسان‌شناسی فلسفی است، به بررسی تعریف و ماهیت دو نوع انسان در دنیای مدرن و سپس در انقلاب اسلامی پرداخته؛ اما شهید سلیمانی به‌عنوان انسان تراز انقلاب اسلامی، عنوان‌دار مکتبی مبتنی بر ارزش‌های انقلاب اسلامی است. بر اساس دیدگاه ایشان، مکتب بودن شهید سلیمانی، به موقف بودنشان برمی‌گردد و موقف شهید سلیمانی نیز موقف انقلاب، امام، رهبری، ولایت‌فقیه و دین است و درواقع، ایشان در محیطی قرارگرفته‌اند که مختصات این محیط، مختصات وی شده است.

حاج قاسم به مثابه یک مکتب

هر جا اخلاص بود، خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش برکت می‌دهد، کار برکت پیدا می‌کند، رشد و نمو پیدا می‌کند، کار به نحوی می‌شود که اثر آن به همه می‌رسد، برکات آن در میان مردم باقی می‌ماند. این ناشی از اخلاص است. نتیجه‌ آن اخلاص، همین عشق و وفاداری مردم، همین اشک و آه […]

در آستانه اخراج

در استانه اخراج

درست است که ظهور قدرت‌های بزرگ و ابرقدرت‌های جدید، زمینه گسترش آمریکا به شرق را فراهم کرده است، اما به نظر می‌رسد که مؤلفه‌های دیگر نیز نقش اساسی داشته‌اند. یکی از این مؤلفه‌ها، ائتلاف جدید قدرت و همکاری استراتژی و بلندمدت منطقه‌ای دو و چندجانبه‌ای است که جمهوری اسلامی ایران در منطقه، به دلیل اخراج آمریکا، در پیش گرفته است که در این یادداشت به‌صورت کلی، به آن اشاره خواهد شد.