مختصات نظم نوین جهانی در منظومه فکری امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)

یکی از ادعاها و دغدغه‌های مکاتب بشری و الهی، ایجاد «تمدن جهانی» مبتنی بر دیدگاه‌ها، آرمان‌ها و ارزش‌های موردقبول آن مکاتب است. مکاتب مختلف آرمانشهرهای مختلف برای خود متصور هستند. پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران، درواقع شکست طرح سیطره بر جهان دو ابرقدرت آن روز بود و این انقلاب، داعیه‌دار دیدگاه جدید و نو در عرصه معادلات جهانی شد. این انقلاب که داعیه‌دار حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی است نیز دارای آرمانشهری مختص به خود است. با توجه به تغییرات در نظم کنونی جهانی و بروز نشانه‌های ایجاد نظمی جدید در عالم، آشنایی با مختصات نظم نوین جهانی در منظومه فکری امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و پیش‌برنده این حرکت امری واجب است. دکتر علی قادری در یادداشت زیر به بررسی این موضوع پرداخته است.

امنیت بین‌المللی: انرژی و نظم در حال گذار

مفهوم امنیت بین‌المللی با توجه به ماهیت، مصادیق و کارویژه‌های آن، از ابعاد متعددی برخوردار است. این مفهوم به‌خصوص در ابتدای قرن بیست و یکم و قبل از آن، دربرگیرنده وجوه متفاوتی است؛ بنابراین، یکی از این متغیرهای کلیدی امنیت بین‌المللی، امنیت انرژی و آثار و پیامدهای آن بر روی تغییرات در حال گذار نظام جهانی است. انرژی و تأمین امنیت آن و کشمکش‌های سیاسی و اقتصادی در راستای تسهیل و تداوم دستیابی به آن از جمله اهداف اصلی بازیگران منطقه‌ای و جهانی در جهت جلوگیری از فروپاشی وضعیت نظم سیاسی –اقتصادی حاکم است. پرداختن به این مسئله، اهداف و ضرورت تبیین آن، می‌تواند بخشی از چالش‌های پیشروی نظام سرمایه‌داری و چگونگی مقابله و جلوگیری از فروپاشی نظم موجود را مورد واکاوی قرار دهد.

اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران و نظم جدید جهانی (مطالعه موردی کریدورها)

از آنجایی که کریدورها نقش قابل‌توجهی در نظم جدید جهانی خواهند داشت و جمهوری اسلامی ایران، میان دو مرکز ژئوپلیتیک و انرژی جهان (خلیج‌فارس و دریای خزر) قرارگرفته است، پیش‌بینی می‌شود که نقش پررنگی بر شکل‌گیری نظم جدید جهانی داشته باشد. با طرح این ادعا، تلاش خواهد شد که نقش اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران بر تغییر نظم جدید جهانی بررسی شود.

افول هژمونی ایالات‌متحده آمریکا و نظم جدید جهانی

به نظر می‌رسد علاوه بر این‌که قدرت‌هایی در حال ظهور هستند، نظم آمریکایی هم با بحران‌هایی مواجه شده است و بیش‌ازپیش، افول هژمونی آمریکا و شکل‌گیری نظم جدیدی در جهان را نمایان ساخته‌اند. هدف این یادداشت، بررسی افول هژمونی ایالات‌متحده آمریکا به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین بحران‌های نظم جهانی مدرن و شکل‌گیری نظم جدید جهانی است.

اغتشاشات در ایران؛ پروژه فرصت ساز برای انحراف افکار عمومی از افول آمریکایی

اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ در ایران باعث شد تا بار دیگر دشمنان جمهوری اسلامی به این خیال بیفتند که می‌شود این نظام را سرنگون کرد. اما با گذشت زمان آنچه برای همگان واضح شد اشتباه محاسباتی دشمنان در رابطه با ایران بود. آمریکا که خود در این سال ها با پدیده افول اقتصادی و سیاسی در عرصه‌های بین‌الملل درگیر است می‌خواست تا با این اغتشاشات حواس‌ها را از خود به سوی دیگری پرت کند. خروج آمریکا از افغانستان در تابستان ۱۴۰۰ و شکست‌های راهبردی در سوریه، لبنان و باقی سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا همگی نشان‌گر اشتباهات محاسباتی دشمنان است.

دکتر پل پیلار: احتمال وقوع جنگ میان آمریکا و چین وجود دارد!

پل پیلار در مصاحبه‌ای که با مرکز مطالعات راهبردی آمریکا داشت، با بیان اینکه تقریباً تمام طیف‌های سیاسی تأثیرگذار در حاکمیت آمریکا خواهان اتخاذ مواضع سخت در قبال چین هستند، پیش بینی کرد احتمال وقوع جنگ بین آمریکا و چین در اثر یک حادثه تصادفی یا اشتباه محاسباتی یکی از طرفین وجود دارد. جنگی که به احتمال زیاد آینده نظم جهانی و موقعیت قدرت‌های بزرگ را ترسیم خواهد کرد. همین موضوع مصاحبه‌ با استاد دانشگاه «جرج تاون» و از کارشناسان ارشد اندیشکده بروکینگز- مورد بررسی قرار گرفته است.

نقش ایران اسلامی در انتظام به بحران بین‌المللی معنا

گفتمان انقلاب اسلامی ایران در نظم آینده جهان، نقشی را به عهده ‌گرفته است که پیش‌تر پیامبران الهی آن وظایف را ایفا می‌کردند؛ کار‌ویژه دشوار این گفتمان در نظم آینده جهان از سویی مبتنی بر تحول اخلاقی از درون و تزکیه پیروان، حرکت به سمت اهداف الهی، تبعیت از بعثت و بصیرت در شناخت سیاسی و از سوی دیگر، تلاش برای عادلانه کردن مناسبات و نظم اجتماعی جهان برای حرکت به‌سوی تعالی و فزونی عقل و جنود عقل خواهد بود. آنچه در این یادداشت از منظر حکمت تاریخی و با محوریت نقش بحران بین‌المللی «معنا» در نظم آینده جهان، مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت، می‌تواند بخش عمده‌ای از علت دشمنی غرب به رهبری آمریکا با ایران اسلامی را تبیین کند.

نظم نوین جهانی و متاورس

در یک فرآیند تکاملی، هر نوآوری تکنولوژیکی از یک‌سو در درون دکترین‌های استراتژیکی متقدم ردیابی می‌شود و از سوی دیگر، عرصه‌ای برای برتری استراتژیک به حساب می‌آید. به نظر می‌رسد در این فرایند، متاورس، جدیدترین عرصه تبدیل نوآوری‌های ذهنی به عینیت‌های قطعی و «واقعی سازی ذهنیت‌ها و حسی سازی واقعیت‌ها» باشد که در یک روند پیشرفت‌گرای تکنولوژیک، به‌مثابه «فرا جهان»، مرزهای «توهم توافقی» فضای سایبر ویلیام گیبسون را پشت سر می‌گذارد و به خلق یک تجربه واقعی منجر می‌شود.

دکتر هونگدا فن: نظام چندقطبی منافع کشورها و مردم جهان را بهتر تضمین می‌کند

برخی تحلیلگران معتقدند که ایالات متحده آمریکا دیگر قدرت هژمون جهانی محسوب نمی‌شود و نظم جدید در حال شکل گرفتن است و جهان از نظام تک قطبی به چند قطبی در حال گذار است. در این راستا مرکز مطالعات آمریکا مصاحبه‌ای با دکتر هونگدا فن؛ استاد موسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای چین داشت که این استاد دانشگاه بیان کرد که از لحاظ تاریخی، چندقطبی شدن نظام جهانی دارای مزایای غیرقابل مقایسه‌ای نسبت به تک قطبی شدن و دوقطبی شدن است و می‌تواند منافع بیشتر کشورها و مردم جهان را بهتر حفظ کند.

مهم‌ترین حوزه‌های تأثیرگذار در نظم جدید جهانی

نظام بین­‌الملل یکی از مفاهیم اساسی در روابط بین­‌الملل است که به دلیل اهمیت آن، مورد توجه اندیشمندان این رشته قرارگرفته است. استنلی هافمن، نظام بین‌­الملل را یک الگوی روابط میان واحدهای اصلی سیاست جهانی می­‌داند که طیف وسیعی از اهداف را دنبال کرده و ابزارهایی را برای تأمین این اهداف، به کار می­‌گیرند. وقتی از نظام بین‌الملل سخن گفته می‌شود، بیشتر به وضعیت سیاسی جهان از قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی به بعد اشاره می‌­شود و تا پیش از آن، بیشتر نظام‌های محدود منطقه‌­ای، مطرح بوده است. در واقع، طی پنج قرن گذشته، تمرکز قدرت به شکل جهانی درآمده و مفهوم نظام بین­‌الملل، محقق شده است. برخی معتقدند فرآیند چرخش در نظام بین‌­الملل -که حاصل تغییر در مناسبات و موازنه قدرت و برآیند ظهور و افول کنشگران و واحدهای سیاسی بوده است- پنج مرحله را پشت سر گذاشته که آخرین مرحله آن بعد از فروپاشی شوروی بوده و آمریکا به‌عنوان قدرت برتر از دهه آخر قرن بیستم، مطرح شده اما با آغاز قرن بیست و یکم این گزاره در بین تحلیل­گران و ناظران روابط بین­‌الملل، قوت گرفته که نظام بین‌­الملل تک‌قطبی، چندان تداوم نداشته و در حال تغییر است. تعابیر متعددی برای تغییر در نظام بین‌­الملل مطرح می‌­شود که «نظم جدید جهانی» و «دوره گذار»، مهم‌ترین آن‌ها محسوب می­‌شود که می‌توان گفت با توجه به ماهیت تغییر در نظام بین‌­الملل، تفاوت آن‌چنانی میان این دو مفهوم نخواهد بود.