دردسرهای یک استیضاح برای رئیس جمهور آمریکا

دردسرهای یک استیضاح برای رئیس جمهور آمریکا

در شرایطی که مخالفان ترامپ، استیضاح او را راه‌حلی برای جلوگیری از افول آمریکا اعلام کرده‌اند، بسیاری پایان امپراتوری ایالات‌متحده را سرنوشت محتومی می‌دانند که ترامپ، در حال سرعت بخشیدن به آن است.

استیضاح ترامپ، به خبر اصلی این روزهای رسانه‌های آمریکایی تبدیل شده است؛ کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان[۱] ایالات‌متحده (HPSCI)، به‌طور رسمی رئیس‌جمهور این کشور را در ماجرای اصطلاحاً «اوکراین گیت[۲]»، به سوءاستفاده از قدرت و همچنین تلاش برای ممانعت از ایفای وظایف کنگره متهم کرده و نانسی پولسی، رئیس‌ مجلس نمایندگان آمریکا بر اساس این اتهام، به کمیته قضایی کنگره دستور داده است تا نگارش بندهای استیضاح ترامپ را آغاز کنند. در شرایطی که کاخ سفید و بسیاری از جمهوری‌خواهان تلاش می‌کنند تا اتهامات مطرح‌شده برای استیضاح ترامپ را بی‌اهمیت جلوه دهند و آن را زمینه‌چینی دموکرات‌ها برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۲۰ بدانند، بر اساس نظرسنجی‌های اخیر، نزدیک به نیمی از آمریکایی‌ها معتقدند که باید ترامپ، استیضاح و برکنار شود.  (Harwood, 2019)

ترامپ متهم است که با باج‌خواهی از اوکراین و جلوگیری از پرداخت کمک نظامی آمریکا به کی‌یف، از قدرت ریاست جمهوری سوء‌استفاده کرده است. همچنین، وی متهم است که در طی تحقیقات کنگره، از طریق ارعاب و تهدید، مانع حضور شهود در جلسات تحقیق شده و از این طریق، در راه ایفای وظایف قانونی کنگره مانع‌تراشی کرده است. دموکرات‌ها معتقدند هر یک از این دو اتهام، برای تحت تعقیب قرار دادن رئیس‌جمهور آمریکا کفایت می‌کند. (ابوالفتح, ۲۰۱۹) حال در شرایطی که مخالفان ترامپ، استیضاح او را احیای قانون اساسی ایالات‌متحده می‌دانند و معتقدند این عمل، مانعی در برابر افول آمریکا خواهد بود، موافقان وی از این استیضاح، به‌عنوان آخرین استیضاح رئیس‌جمهور در ایالات‌متحده، پیش از افول آمریکا تعبیر کرده‌اند؛ بااین‌حال، به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران آمریکایی، افول این کشور از مدت‌ها پیش آغاز شده است و شاید تنها بتوان سیاست‌های داخلی و خارجی دولت ترامپ را عاملی سرعت بخش در این فرآیند دانست.

«عظمت را دوباره به آمریکا برمی‌گردانیم»،[۳] شعار ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ بود که در حوزه سیاست خارجی با شعار «اول آمریکا»،[۴] دنبال شده است. لازمه سیاست اول آمریکای ترامپ، کنار گذاشتن چندین دهه‌ سیاست‌های فراملي‌ لیبرال، به‌خصوص تعاملات و دستورات بین‌المللی است که تعهد به افزایش همکاری‌های اقتصادی در راستای تجارت آزاد، ترویج حقوق بشر، دموکراسی و ارزش‌های لیبرال دارد که ترامپ با در آغوش گرفتن سیاست‌های ناسیونالیستی، از آن‌ها صرف‌نظر کرده است. سیاست‌های جایگزین، همان‌طور که دولت ترامپ بارها و بارها مدعی آن شده است، شامل کاهش چشمگیر کمک‌های خارجی ایالات‌متحده، بررسی منظم ضمانت‌های امنیتی دیرینه داده‌شده به متحدان ایالات‌متحده و در صورت لزوم، امکان خروج از آن‌ها به همراه کنار گذاشتن سیاست‌هایی است که به‌اصطلاح، به دنبال ترویج دموکراسی، بِه زمامداری و حقوق بشر در خارج از ایالات‌متحده است؛ روشی که می‌تواند زمینه‌ افول سریع‌تر ایالات‌متحده در عرصه خارجی را مهیا کند.

نقص‌ها و بی‌عدالتی‌های ساختاری متنوع در اقتصاد سیاسی نئولیبرال[۵] ایالات‌متحده که همان الگوی حاکمیتی موردپذیرش بسیاری از کشورهای جهان در مقیاس‌ها و وسعت مختلف است، وجود دارد که این نقص‌ها و بی‌عدالتی‌ها، خود کاهش قدرت آمریکا را تسهیل کرده است. حال در این میان و به‌طور خاص، دولت ترامپ با گسترش سیاست‌های نئولیبرالی به‌وسیله گفتمان‌ها و شیوه‌های استبدادی، بنیان‌های ظاهراً مشروع قدرت آمریکا را تضعیف کرده است؛ بر این اساس می‌توان گفت که تنها مشکل مشروعیت گفتمانی عامل افول آمریکا نیست، بلکه لفاظی تند ترامپ هم آن را بدتر کرده است. منطق انباشت ثروت نئولیبرالیسم، توزیع گسترده‌ بی‌عدالتی را در داخل ایالات‌متحده و اقتصاد جهانی در پی داشته و ترامپ، بدون توجه به گفتمان‌های مربوط به حقوق بشر، دموکراسی و قانون دیکته شده توسط غرب، این منطق را برگزیده است.

از سوی دیگر چندین دهه رکود اقتصادی و بحران‌های سیاسی در سال‌های اخیر، مشکلات ساختاری عمیقی را در ایالات‌متحده ایجاد کرده است. درحالی‌که در اوایل دهه ۱۹۹۰ و با پایان جنگ سرد، حس خوش‌بینی سیاسی بسیاری برای مقامات آمریکایی به وجود آمده بود که می‌توانند در راه پیشرفت اجتناب‌ناپذیر با دیکته بلامنازع از دموکراسی و حقوق بشر قدم بردارند که حادثه ۱۱ سپتامبر، دوره جدیدی از اتفاقات را در سیاست داخلی و خارجی آمریکا رقم زد. جنگی که بوش در خاورمیانه آغاز کرد، راه را برای گسترش بی‌سابقه دستگاه‌های امنیتی آمریكا مهیا و حتی موجب تقویت سیاست‌های تروریستی متحدان ایالات‌متحده شد؛ در همین حال، بحران مالی سال ۲۰۰۸، محدودسازی‌های بنیادین آمریکا بر اساس استثنا گرایی (عقیده‌ای که مبتنی بر خودبرتربینی یک‌گونه، کشور، جامعه، نهاد، جنبش، فرد یا دوره زمانی است) را برجسته کرد. حال یکی از عناصر مهم درباره مسئله افول ایالات‌متحده -که در دوره ریاست جمهوری ترامپ بسیار مشهودتر شده است- عادی شدن گفتمان‌های نژادپرستانه، جنسيت‌گرايي و ملی‌گرای افراطی در این کشور است.  (F.RegilmeJr., 2019)

کارشناسان معتقدند، زمانی که دولت‌های نئولیبرال حوزه‌های حساس خدمات اجتماعی[۶] شامل آموزش با کیفیت بالا و در دسترس، مراقبت‌های بهداشتی[۷] و سایر بخش‌های شبکه‌های تأمین اجتماعی[۸] را نادیده می‌گیرند، با گذشت زمان، جوامع دموکراتیک انتخاباتی با سطح شدید نابرابری مادی، به‌احتمال‌زیاد بی‌ثباتی سیاسی را تجربه خواهند کرد که این بی‌ثباتی در شرایط مناسب، می‌تواند منجر به افول دموکراتیک یا حتی فروپاشی شود. (Salvador Santino F. Regilme, 2014). همان‌طور که تحقیقات تجربی اخیر نشان می‌دهد، ناامنی‌های شدید مادی[۹] در یک جامعه، می‌تواند اشکال گوناگون بی‌ثباتی سیاسی ازجمله کودتاهای نظامی، جنگ‌های داخلی قومیتی[۱۰] و انواع مختلف درگیری‌های داخلی[۱۱] را ایجاد کند. در اینجا نشانه‌هایی وجود دارد که ریاست جمهوری ترامپ، موجب تسریع در حرکت ایالات‌متحده به سمت ناپایداری سیاسی شده است.  (F.RegilmeJr., 2019). هرچند در حال حاضر، شرایط اقتصادی در جامعه آمریکا نشان‌دهنده بهبود وضعیت اشتغال بوده، اما واقعیت این است که سیاست‌های ترامپ بیش از آنکه طبقات محروم جامعه را توانمند سازد، به سود طبقات مرفه در این کشور بوده و ترامپ در کنار سیاست‌های نئولیبرالی خود برای افزایش ثروت در این کشور، خدمات عمومی را -که در دوران قبل برای نجات زندگی طبقات ضعیف ایجاد شده بود- حذف کرده است. موضوعی که با وخیم‌تر کردن شرایط برای این طبقه در حال رشد در ایالات‌متحده، می‌تواند زمینه را برای قیام مردمی فراهم کند.

در کنار همه این موضوعات، باید توجه داشت که در دهه‌های اخیر، قدرت آمریکا فقط بر پایه توانایی آن برای اجبار طرف‌های داخلی و خارجی مبتنی بر دستگاه‌های امنیتی و قدرت نظامی نبوده و از اهرم‌هایی مانند حقوق بشر، دموکراسی و بازار آزاد، بهره‌ می‌گرفته است. بااین‌حال، ادبیات سیاسی دولت ترامپ این ابزار برتری‌جویی اخلاقی ایالات‌متحده را با سروصداهای جنسیت‌گرایانه، نژادپرستانه، تبعیض‌آمیز و سخنرانی‌های شديداللحن متعصبانه -که در رسانه‌های داخل و خارج آمریکا به شکل کامل انعکاس پیدا می‌کند- تحلیل برده است. پیش از سخنرانى‌های ضد دموکراتیک ترامپ، سیاست خارجی آمریکا عموماً به‌ظاهر از ترویج دموکراسی و حقوق بشر حمایت می‌کرد، البته در بسیاری از موارد هم، از این وسایل به روش‌های شیطانی برای توجیه مداخلات نظامی فاجعه‌بار ایالات‌متحده استفاده می‌شد.  (Forsythe, 2017)حال در شرایطی که حتی دولت بوش هم به‌صورت ابزاری از شعار ترویج دموکراسی و حقوق بشر برای توجیه رفتار وحشیانه «جنگ علیه ترور»[۱۲] استفاده می‌کرد، آنچه ترامپ را از این نظر منحصربه‌فرد کرده، گفتمان او در رد هنجارهای حقوق بشری به همراه اقدامات سیاسی مشخص و زیان‌آور برای وجهه ایالات‌متحده است. این اقدامات شامل مواردی از قبیل تهدید کارکنان دادگاه بین‌المللی کیفری از طریق ممنوعیت مسافرت به ایالات‌متحده و تحریم‌های مالی، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل، کنار کشیدن از نشست‌های پیمان جهانی مهاجرت[۱۳]، لغو عضویت در یونسکو و همچنین، حذف کمک‌های ایالات‌متحده به آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی[۱۴] است. (finoh, 2018)  از سوی دیگر، ترامپ که با سیاست اول آمریکای خود در حال جنگ تجاری با متحدان و همکاران دیروز ایالات‌متحده است، هرچند اکنون توانسته با بستن در‌های آمریکا وضعیت اقتصادی را در داخل این کشور بهبود بخشد، اما از سوی دیگر، پیام واضح پایان اقتصاد لیبرال را به همه دنیا مخابره کرده است و در شرایطی که اقتصادهای نوظهور مانند چین، هند و رقبای سیاسی مانند روسیه،در حال احیای مجدد خود هستند، به نظر می‌رسد ماه‌عسل وضعیت اقتصادی ایالات‌متحده دوام زیادی نخواهد داشت و با توجه به اینکه، این کشورها در حال پر کردن سریع جای خالی ایالات‌متحده در فضای سیاسی و اقتصادی بین‌الملل هستند، از سوی دیگر آمریکای بعد از ترامپ، بیش‌ازپیش در باتلاق افول فرو خواهد رفت؛ سرنوشت محتومی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در ایالات‌متحده، حتی با استیضاح ترامپ نیز تغییر نخواهد کرد.

منابع

F.RegilmeJr., S. S. (2019, June). The decline of American power and Donald Trump: Reflections on human rights, neoliberalism, and the world order. Geoforum, 102, pp. 157-166. Retrieved from https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0016718519301198

finoh, m. (2018, SEPTEMBER 24). Five Ways the Trump Administration Has Attacked the U.N. and International Human Rights Bodies. aclu, Human Rights Program. aclu. Retrieved from https://www.aclu.org/blog/human-rights/five-ways-trump-administration-has-attacked-un-and-international-human-rights

Forsythe, D. P. (2017, May 24 ). Hard times for human rights. 16, pp. 242-253. Retrieved from https://doi.org/10.1080/14754835.2017.1313698

Harwood, J. (2019). A year out from the 2020 election, nearly half of Americans want Trump impeached and removed, new NBC/WSJ poll says. cnbc. Retrieved from https://www.cnbc.com/2019/11/03/nearly-half-want-trump-impeached-removed-nbc-wsj-poll.html

Salvador Santino F. Regilme, J. (2014, July 29). Bringing the Global Political Economy Back In: Neoliberalism, Globalization, and Democratic Consolidation. Volume 15(ssue 3), pp. 277–۲۹۶٫ Retrieved from https://doi.org/10.1111/insp.12020

ابوالفتح, ا. ع. (۲۰۱۹).  ترامپ، یک قدم نزدیک‌تر به استیضاح و محاکمه/ تحلیل.  پارس تو دی. Retrieved from https://parstoday.com/fa/america-i178322


[۱] House Permanent Select Committee on Intelligence

[۲] Ukraine-Gate

[۳] Make America Great Again

[۴] America First

[۵] neoliberal

[۶] social provision

[۷] health care

[۸] social safety nets

[۹] severe material insecurities

[۱۰] ethnonationalist civil wars

[۱۱] internal conflicts

[۱۲] war on terror

[۱۳] the Global Compact for Migration

[۱۴] UN Reliefs and Works Agency